سلام خانوما من سال۹۶ ازدواج کردم هرسال یلدا خونه مادرشوهر با جاریام بودیم هرکسی هرچی داشت میبرد مادرشوهرمم خدایی تدارک کاملی میبینه بنده خدا
همه دورهم فقط خوراکی میخوریم🤣🤣🤣
پارسال خونه ما بودن دایی های همسرمم اومدن
(امسال خونمون و عوض کردیم)
به شوهرم گفتم اگه اشکال نداره دلم میخواد سه تایی باهم باشیم اولین ساله تو این خونمونیم گفت یلدا حسنش به دورهم بودنه
منم گفتم مگه چکار میکنیم فقط بلدیم دورهم بخوریم اصلا خوش نمگیذره خاطره ای نداریم حداقل سه تایی دورهم باشیم ی خاطره ای از باهم بودنمون داریم
گفت منو گذاشتی تو منگنه گه مخالفت کنم ی جوری اگه موافقت کنم یه جور
منم گفتم تو از اینکه مامانت اینا ناراحتمون کنن یا ناراحت بشن ما نرفتیم میترسی
فکر نمیکردم انقدر ترسو باشی که جرات نکنی بگی میخوایم امسال دورهم باشیم اونا اصلا نمیتونن مارو برای نرفتنمون بازخواست کنن مگه نه سال رفتم چه اتفاقی افتاد من دلم میخواد تو خونه خودم باشم مامانتم زنگ بزنه میگم امسال میخوام تو خونه خودم باشم
گفت باشه بهش بگو

منم گفتم تو دلت نمیخواد با ما سه تایی باشی بهت خوش نمیگذره ولش کن
گفت هنوز که کسی چیزی نگفته تدارکی هم کسی ندیده بذار بیینیم چی میشه گفتم اونا اگه جایی دعوت بشن اصلا ب فکر تو نیستن بگن اینم هست میرن پی برنامه خودشون
گفت خب بریم خونه مامانت یا بگو اونا بیان گفتم نمیخوام میخوام تنها باشیم باهم



بنظرتون شلوغش کردم؟

۲۰ پاسخ

خیلی😄
بقول شوهرتون حسن یلدا به دور هم بودنشه حالا شما میخوای متفاوت باشه بگو خانواده خودت بیان که تو خونه هم باشین سه تایی که هرشب هستین

حالا شب یلدا چا شب تحفه ایه ک نری یا نیان یا سه تایی باشین 🤣🤣🤣 اره واقعا الکی شلوغش کردی

مگه تولده که خواستی سه تایی باشید 😂 من از خدامه هرسال یه جا باشم 😜

منم یکی دوسال اصرلر میکردم سال تحویل خونه باشیم دوتایی و سه تایی اصلا کیف نمیداد... بعد فکر کردم چرا تا وقتی بزرگترامون هستن و نعمت دورهم بودن رو داریم از دستش بدیم... سال های زیادی میتونیم بعد ها تو خونه با خانواده خودمون باشیم

این شب یلدام شده باعث اختلاف و دلخوری بین زن شوهراااا

سلام با کمال احترام بله زیادی شلوغش کردید😁😁😁 مهمونی که خدایی خیلی بهتره تا تنها بودن. تاحالا ندیدم کسی دوست داشته باشه یلدا تنها باشه خب

حالا ما همش تنهاییم چقد دلم میخواست کسی بیاد خونه مون یا ما بریم جایی🥺

حالا من برخلاف نظر بقیه دوستان باهات موافقم که یکسال هم خونه خودت باشی و به دل خودت میز بچینی.
ماهم هرسال با خانواده شوهرم بودیم یکسال چون اونا رفته بودن مسافرت ما خونه خودمون بودیم یه میز شیک چیدم خیلیم بهمون خوش گذشت تازه پسرمم کوچیکتر بود میشه گفت خودم و شوهرم بودیم.
امسالم که گفتم دیگه میخوام باخانواده خودم باشم و میرم خونه پدرم اینا.
گاهی لازمه نذاریم چیزهای کوچیکی مثل همین میز چیدن یلدا یا چیدن هفت سین توی خونه خودمون به دلمون بمونه.

تا پدر و مادر زنده هستن باید یلدا پیش هم باشی حالا مکانش فرقی نمیکنه
امسال شما همه را دعوت کن خونت

با احترام فراوان خواهر گلم یخودوک شلوغش کردی😂😂😂😂😂

تنهایی خوب نیست اصلا

تنهایی اصلا خوب نیس دل آدم میگیره
ماهم ۷ ساله ازدواج کردیم هرسال خونه مادرم اینا بودیم دیگ امسال گفتم اونا بیان خونه ما ایشالله 😍

اره والا تنهایی اصلا خوش نمیگذره من ک تا حالا نرفتم خونه مادرشوهرم چون مادرشوهرم زودتر ازهمه میره پی خوش گذرینش

اول خونه خودتون باشین بعده شام عکساتون بندازین برین خونه مادرشوهرت

شب یلدا اگه مادر وپدرا تو یه شهرن سعی کنید به هر طرف سر بزنید شب یلدا بلندترین شب ساله وفرصت هست میتونین شام خونه مادر باشین وبعد از شام ساعت ۹ برین خونه‌ی مادر شوهر شب نشینی یا یه سال خونه ی مادر یه سال دیکه خونه مادر شوهر اینجوری کدورتی پیش نمیاد

دیگه وقتی شوهرت دوست داره دوره همی و شلوغ باشه شما چه اصراری داری به تنها بودن😕😂😂خاطره یلدا همونیه ک گفتی مگه قراره اتفاق خاصی بیوفته که میگی 9ساله میریم چیزی نشده 😂😂😂بنظرم بزو

راست میگه شوهرت اینهمه شب سه تایی با همین یلدا یعنی دور هم بودن .... 🥲😊

ما هرسال خونه مادر شوهرم دعوتیم خدایی دعوا هم نمی‌کنیم😅

خب خواهر گلم هر شب باهم سه تایی هستین دیگه 🤣یلدا یه بهونه ای میشه همدیگرو ببینیم مگه بقیه چیکار میکنن تنقلات میخورن یکم صحبت میکنن مگه چه کاری مد نظرته که میگی اونجا خاطره نمیشه فقط میخوریم ؟😁 ما امسال میریم خونه مادرم اینا از هر موقعیتی استفاده میکنم ببینمشون شمام سخت نگیر یه شبه دیگه بقیه شبا تادلتون بخواد سه تایی باشید

خب به جاش یه مراسم دیگه ۳تایی باشید

سوال های مرتبط

مامان آرنیکا مامان آرنیکا ۵ سالگی
مامان مهدیار و ارمیا مامان مهدیار و ارمیا ۵ سالگی
سلام یه سوال ذهن منو درگیر کرده مانده بودم اینجا بپرسم یا ن خیلی خودم ناراحتم کلافه شدم اینقدر فکر کردم دوروزه پیش رفته بودم خونه پسر خالم پسرم یا بچه پسرخاله ک‌ یکسال از پسر من برگتره داشتن تو حیاط بازی می‌کردن ما هم داشتم حرف می‌زدیم بعدش گفتم برم ببینم بچها چکار میکنن دیدم پسر پسر خالم پشت پسرم وایستاده و شلوار پسر منو کشیده پایین من برموقعه رسیدم یعنی اولش بود دعوا کردم و پسر خودمو دعوا کردم و آوردم بعد از چند دقیقه آمدم خونم دیگ ب مادرش ک میشه دختر خالم چیزی نگفتم از پسرم پرسیدم گفتم اون ب من گفت این کارو کنیم من نگفتم و نمی‌دونستم منم پسرمو‌ چندتا زدم اینقدر ک ناراحت بودم فقط اولین بار بود این کارو دیدم من برام سواله ماندم چکار کنم از سرش بپره ب باباش هم نگفتم چون خیلی حساسه همیشه میگه جایی میری مراقبش باش با کسی بازی می‌کنه حواست باشه کار بد ب بچه یاد ندن منم بخدا ماندم چکار کنم میترسم دیگ هم ب خودم قول دادم حواسم بیشتر بهش باشه چکار کنم الان من کمک کنید دارم دیوانه میشم