مامانای قشنگ من خاطرات روز زایمانمو نمیگم چون تجربه و احساسات ادما باهم متفاوته نمیخوام ناخاسته باعث ترستون بشم فقط چند تا چیز که تجربه کردم میتونه کمکتون کنه رو بگم
یکیش تنفس درستو عمیق موقع انقباضاست سعی کنید درستو عمیق نفس بکشید بجای جیغ زدن ولی جیغ هم دست خود ادم نیست از یجای به بعد اما کمک کننده نیست
حتما حتما ماساژ پرینه و نوع زور زدن رو یاد بگیرید برای جلوگیری از پارگیه زیاد
ورزش هارو انجام بدین تا دهانه رحمتون تاجایی که میشه نرم بشه شیاف گل مغربی رو برای نرم شدن خیلی توصیه نمیکنم
و اینکه اگر به عقب برگردم هیچوقت انقد زود بیمارستان نمیرفتم دردامو تو خونه میکشیدم ولی نمیتونم به کسی توصیه کنم چون ممکنه خطرناک باشه من خودم دوسانت بودم بخاطر لک بینی رفتم بیمارستان تقریبا بدون درد و میتونم بگم تو خونه حتما میتونسم تا ۴ سانتو به راحتی تحمل کنم اما تو بیمارستان معاینه های مرتب تا ۴ سانت میتونه اذیت کننده باشه 💖

۱۰ پاسخ

و اینم اضافه کنم درد های زایمان به تنهایی اصلا اصلا وحشتناک نیستن من اگر زود بیمارستان نرفته بودم و استراحت مطلق نبودم خیلی تجربه ی بهتری داشتم💗

یه سوال چرا گل مغربی خوب نیست؟

منم هیچ وقت تجربع زایمانم ننوشتم چون وحشتناک بود

مبارک باشه ایشالله بسلامتی باشه گلی

مبارکه بسلامتی ولی چطور زور زدن درست رو یاد بگیریم

خیلی ممنونم ازت عزیزم قدم نو رسیده مبارک باشه

سلام عزیزم ممنون ازبه اشتراک گذاشتن تجربیاتت
قدم نورسیده مبارک💖

خدا نی نی تو برات حفظ کنه .فقط ی سوال اگر برگردی عقب . بازم زایمان طبیعی انتخاب میکنید ؟
ممنون میشم جوابمو بدین

میشه زور زدن رو بگی من همش بالاتنه انگار زور میاد تا پایین تنه

مممونم عزیزم... مبارکه به سلامتی.💞💞... وایی خیلی بده معاینه من دیشب رفتم بیمارستان معاینم کرد حالم بد شد اومدم خونه تو رحمم درد میکرد 😕

سوال های مرتبط

مامان محمدحیدر👶 مامان محمدحیدر👶 ۲ ماهگی
سلام مامانا، خوبین؟🦋
من دیروز زایمان کردم خیلی یهویی😅 اومدم براتون از تجربه زایمان طبیعی بگم.
من دیروز ساعت ۴ صبح کیسه آبم پاره شد و راهی بیمارستان شدم، چون فاصله خونه تا بیمارستان زیاد بود من بیشتر دردامو تو ماشین کشیدم، کلا سعی کنین درداتونو بیشتر تو خونه بکشین تا تو بیمارستان چون دردیه که باید کشیده بشه فقط تو بیمارستان علاوه بر درد خودتون درد معاینه رو هم باید تحمل کنین.
اگر طبیعی میخواید زایمان کنین حتما حتما کلاسای امادگی زایمان رو شرکت کنین.
زایمان طبیعی دوتا فاز داره ، فاز نهفته (قبل ۷ سانت) و فاز فعال (بالای ۷ سانت).
تو فاز نهفته باید تکنیک تنفسی بلد باشبن و تو فاز فعال باید زور بزنین و حتما حتما سعی کنین تا قبل زایمان ورزش کنین که هم موقعیت بچه درست تو لگن قرار بگیره و هم بدنتون قوی بشه که موقع زور زدن کم نیارید.
خییلی مهمه که جیغ و داد نکنین به نظرم، جیغ و داد کردن نه از درداتون کم میکنه، نه آرومتون میکنه فقط کم طاقت ترتون میکنه و انرژی تون رو میگیره (اعصاب دکتر و پرستار رو هم به هم میریزه😅).
مامان نیکی🩷 مامان نیکی🩷 روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان طبیعی/پارت دوم

چطور شد که اینقد خوب پیشرفت کردم؟
۱)تنفس تنفس تنفسسسس
از همون اوووول که دردام شروع شد با کوچیک ترینش من نفس عمیق میگرفتم و بعد فوت میکردم بیرون.از خفیف ترین دردام تا شدید ترین دردام کل ۷ ساعت

۲)بی‌دردی از دست
همه بی‌دردی از کمر رو میشناسن معمولا ولی بی‌دردی از دست کمتر شناخته شده
تفاوتش اینکه بی‌دردی از کمر درد رو خیلی کم میکنه اما سرعت پیشرفت رو کند میکنه و بی‌دردی از دست درد رو تا حدودی کم میکنه اما باعث میشه دهانه رحم سریع‌تر باز بشه و پیشرفت بیشتر باشه.من ترجیحم این بود تایم زایمانم کوتاه بشه تا اینکه دردم خاموش بشه(بلاخره درد رو که قبلشم داشتم میکشیدم حالا چند دقیقه بیشتر)

۳)معاینه
من استقبال میکردم که معاینه‌ام کنن حتی خودم به دکتر گفتم معاینه تحریکی برام انجام بده.تو زایمان طبیعی معاینه خیلی میتونه کمک کننده باشه برای پیشرفت. در حالی که همه فکر میکنن دست کاری میشم و این حرفا!ولی اصلا مقاومت نباید داشت تو روند زایمان روی معاینه

۴)جیغ و داد اصلا نکردم
در اینکه حجم زیااادی درد تحمل میکنیم و اینکه آستانه تحمل درد آدما متفاوته شکی نیست.ولی جیغ و داد فقط انرژی شما رو میگیره و زور شما تو گلو‌تون خالی میشه در صورتی که شما باید به سمت پایین و باسن‌تون زور بزنین.ناله میکردما اما داد و جیغ اصلا
همین که دردم شروع می‌شد نفس عمیق میگرفتم و فوت میکردم

۴)ماماهمراه
به نظرم داشتن ماماهمراه برای زایمان طبیعی از وااااجباته

۵)همکاری با ماماها
میگفتن معاینه میگفتم اوکی
میگفتن نفس بگیر میگفتم اوکی
میگفتن زور بزن میگفتم اوکی
هرچی بیشتر همکاری کنین به نفع خودتونه
مامان یوتاب مامان یوتاب ۲ ماهگی
مامان فسقلیا مامان فسقلیا ۳ ماهگی
پارت سوم


صب شد و من دردام بيشتر و فاصلشون كمتر و نرفتم بيمارستان ، فقط نفس عميق ميكشيدم ، كاراي خونه انجام داديم و با شوهرم پسرم رو داديم دست مامانم و رفتيم بيمارستان ساعت ٨:٠٥ دقيقه،رسيديم در زايشگاه ولي من نرفتم داخل و همچنان تو سالن پياده روي ميكردم و نفس عميق ميكشيدم،ميدىنستم هرچي بيشتر درد بكشم بيرون و خودم ب خودم كمك كنم بهتره برام ، ساعت ٨:٣٠ دقيقه من رفتم تو و معاينه كردن ك من ٦ سانت بودم😊درد داشتم اما قابل تحمل ، شدتش اونقدري نبود بگم الانه بميرم 😊كاراي بستريمون رو انجام دادن و من رفتم اتاق زايمان ،ماما معاينه كرد گفت دهانه رحمت تا ٧ سانت هم با ه ولي بچه سرش تو لگن فيكس نيست بريم تو آب گرم بشين ، خلاصه اتاقي ك وان آب گرم اونجا بود منو نشوندن و خودم ماساژ دادم شكمم و كمرم ،ماما اومد گفت حالت مدفوع نداري ؟ گفتم نه ،خب بعد از ماساژا خشكم كردن و بردنم رو تخت و باز معاينم كرد و گفت كيسه آبت رو بايد پاره كنم ، تا پاره كرد بهم گفت زير رونت بگير تو دردات و زور بزن 😰
مامان آریا مامان آریا ۳ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی پارت دو
فکر میکردم با اپیدورال همین هم حس نمی‌کنیم وگرنه تجربه من رو بخواین اپیدورال نمی‌کردم . ماما اومد یکم ورزش کردم و یک صندلی بود برعکس نشستم روش که احساس کردم بچه خیلی داره فشار میاره جیغ زدم گفتم داره میااد ماما هم دکترم رو صدا زد با یک ماما دیگه اومدن و سریع رفتم روی تخت و دیگه موقع انقباض ماما همراهم می‌گفت نفس عمیق بکش جیغ نزن به حرفش گوش دادم یکی دوتا انقباض رد کردم و دیگه بعدش خیلی فشار زیاد بود جیغ زدم و گفتم بچه داره میاد دکترم می‌گفت بزار بیاد خوبه ادامه بده دیگه گفتن ی زور محکم بزن یکی دوتا زور محکم زدم و دکتر گفت فوت کن فوت میکردم و دیگه زور نمیزدم دیگه بچم به دنیا اومد.
تجربه من اینکه اگه برگردم عقب اپیدورال نمیکردم
اینکه دردامو خونه کشیدم خوب بود که هی معاینه نکردن ولی از خونه تا بیمارستان خیلی استرس کشیدم که بچم به دنیا نیاد وسط راه چون صبح روز زایمانم به دکترم زنگ زدم گفت بیا بیمارستان ولی من رفتم بیمارستان نزدیک خونمون و اینجا معاینه کردن گفتن چهار سانتی و اگه بری وسط راه ممکنه زایمان کنی ولی من نمی‌خواستم اون بیمارستان زایمان کنم با استرس و ترس رفتم تا بیمارستان
سوالی داشتید بپرسید
مامان هانا مامان هانا ۲ ماهگی
❌تجربه زایمان طبیعی در بیمارستان پیامبران ❌پارت دوم
تا ساعت ۸ شب صبر کردم و با تنفس رد میکردم با دکتر چک کردم گفتن برو بیمارستان معاینه شی ساعت ۹ رسیدیم زایشگاه ،انقباضات و قلب رو چک کردن و با معاینه گفتن ۴ سانت هستی و ساعت ۱۰ بستری کردن .
تو اتاق راه میرفتم و تنفس داشتم بازم قابل تحمل بود تا جایی که با معاینه کیسه ابم پاره شد دردم بیشتر شد رو تخت سختم بود ازشون خواستم بیام پایین ورزش کنم ولی سرم وصل کردن و همونجوری نفس میکشیدم از همسرم خواستم دستمو بگیره و باهام دم و بازدم بشماره حواسم پرت شه.
شمارش به این صورت بود یه دم یه بازدم یه دم دو تا بازدم و تا هفت شماره ادامه همین کارو برعکسش هم انجام میدادم واقعا بهم کمک کرد.
تو طول بارداری کلاس غیر حضوری سحر امینی نژاد و یوگا بارداری صالی رو داشتم و ماما همراه رو تو خود بیمارستان گرفتم که از ساعت ۱ شب باهام ورزش و وان رو شروع کرد با هر درد نفس عمیق میکشیدم و بعضی وقتا ناله طولانی میکردم…
مامان امیرعلی 🧸❤ مامان امیرعلی 🧸❤ ۳ ماهگی
🔶️ تجربه من از زایمان سزارین🔶️ (۳)

بعد از ریکاوری منو بردن بخش و دیگه تا فرداش که مرخصی بشم همونجا بودم. خب طبیعتا زخم سزارین دردناکه و خیلی نمیتونی حرکت کنی اما ساعت به ساعت بهتر میشی. هروقت درد داشتم میگفتم که بیان برام شیاف بزارن که خیلی دردم بهتر میشد. اولین راه رفتن هم خیلی دردناکه ولی قابل تحمله (اابته برای من اینجوری بود و آستانه تحملم بالاست) چندین قدم که برداشتی خیلی بهتر میشی برای همین توصیه میشه روز اول رو بیشتر استراحت کرد اما روزهای بعد سعی کنید راه برید تا کم کم بهتر بشید. بدی سزارین همین جای عمل و بخیه است که مدتها راحت نیستی و برای بلند شدن و نشستن یا پهلو به پهلو شدن خیلی اذیت میشی. من متاسفانه پمپ درد نداشتم چون از قبل هماهنگ نشده بود و برای زایمان طبیعی بدون درد (اپیدورال) برنامه ریخته بودم. ولی درخواست شیاف میدادم و مدام برام شیاف میذاشتن و بهتر میشدم.

برای عمل سزارین حتما درنظر بگیرید که باید بعدا تو خونه کمکی داشته باشین. من اگه همسرم و مادرم پیشم نبودن، با این زخم سزارین عمرا میتونستم کارام رو انجام بدم. اوایل انقدر سخته بلند بشی که خیلی طول میکشه. مثلا بچه گریه میکنی تا بیای بلند بشی که بغلش کنی خیلی زمان میبره حتما باید کسی باشه که بهتون کمک کنه. تا مدتها جای بخیه درد داره. در مقایسه با زایمان طبیعی که بعدش راحتی و میتونی همه کارات رو خودت انجام بدی. این شرایط رو حتما درنظر بگیرید.