سلام خانما دیشب که تولد خواهرشوهرم بود مادرشوهرم گرفته بود دیروز برای بچها کش مو گرفته بودن یکی دوتا برداشته بود اصلا به دختر من نگفته بودن دخترم از ذوق رفته بود اتاق پیدا کرده بود آورده بود خونه هی اومدن دنبالش کش برای اون نیست پس بده منم گفتم میارم یادش بره میارم رفتیم پایین مادرشوهرم تعریف می‌کرد با بچها دعواش شده سر کش برای کس دیگه بوده دخترت برداشته منم گفتم میارم میخوام چیکار ی عالمه داره دخترم رفت از خونمون بیاره با ذوق نشون بده برای نوه دختریش بود که دوتا برداشته بود اون ۱۵ سالشه توقع دارن دختر من بفهمه برنداره ولی اگه اون دوتا برداره اشکالی نداره منم با اینکه دخترم گریه میکرد پسش دادم مادرشوهرم میگفت تو لجبازی کینه ایی بخاطر کش منم گفتن نباید یاد بگیره بی اجازه دست بزنه برای اون نگرفتن که بخواد بهش برخورده بود رفتارم درست بوده؟ کلا دختراش میان عوض میشه قبلا خودم میرفتم کل کارا شام میزاشتم ظرف میشستم با منت ی بشقاب غذا بخوریم ولی الان نمیرم بهشون زور اومده حتی دختر خواهرشوهرم از جاش تکون نمیخوره ی بشقاب بیاره خواهرشوهرمم دست نمیزنه همه کار مادرشوهرم میکنه بهش خیلی زور اومده دیشب قاطی کرد ولی من به خودم نگرفتم الان امسال هم برای دختراش هم عروساش تولدشون کیک گرفته برای دختراش و نوهای دختری کادو هم داده ولی نه برای دختر من نه خودم هیچی این فرق گذاشتن نیست ایا؟ انتظار داشت دیشب حتی من اعتراض نکنم با منت اونا قبول کنم

۵ پاسخ

برو یه عالمه کش جدید بخر
هر روز بزن برا دخترت رفت پیش اونا ببینن
چید گدان 😐

چقد ناراحت شدم
حس لینکه جایی غریبی و بقیه باهمن تو تنها خیلی بده

عجب آدمیه
جات باشم اصلا همچین مناسبت هایی رو نمیرم خونه مادرشوهرم

باید همه ی اینا رو تو روشون بگی خیلی بهتزع

کار خوبی کردی همینجوری ادامه بده

سوال های مرتبط

مامان آسنا و آرتین مامان آسنا و آرتین ۴ سالگی
مامانا لطفا بیاید نظر بدید که حق با من هست یا نه میخوام بدونم. دخترم مشکل معده داره که برطرف شده بود یه مدت الان دوباره برگشته دوباره بردیم دکتر و کلی آزمایش و دوباره دوا و درمون(بمیرم برا دخترم بماند که چی میکشه و چقد آسیب دیده😭😭) و دکترش، کلا هر چیز شیرینی و هرچی هله هوله و فست‌فودها رو براش قدغن کرده. دخترم بخاطر معدش اصلا هیچی نمیخوره گاهی شده از صب تاشب فقط آب با دو لقمه اگه بخوره. ولی عاشق کیک ایناس منم با اجازه دکتر در هفته فقط یک بار کیک خونگی درست میکنم میدم بهش. چون دکتر گفته گرسنه بمونه بهتر از اینه. اینارو بخوره بخاطر معدش. و من امروز دخترم با باباش رفته بیرون حالا آقای بابا رفته لی هله هوله برا بچه خریده بماند که تو راه یه سریاشو دخترم خورده اومد خونم کلی تو دستش بود. حالا دخترم بدونه اینا تو خونس تا همه رو نخوره بیخیال نمیشه. منم دیدم ینی دیوونه شدم آخه زود جوش میارم کلا دست و پاهام از عصبانیت میلرزید خیلی با شوهرم بد برخورد کردم اونم چیزی نگفت رفت بیرون. بعد بهم پیام داده من این همه دوست دارم اصلا دلم نمیاد تو اوج عصبانیتم دلتو بشکنم. اونوقت تو راحت امروز دلمو شکستی. منم الان خیلی ناراحتم. نمیدونم رفتارم درست بود یا نه. راستش با خودم میگم دخترم از صب چیزی نخورده بود خب با باباش رفته بیرون وقتی یه چیزی خواسته دلش نیومده نگیره آخه عاشق دخترمه. الان من با این عذاب وجدان چیکار کنم 😪😔
مامان فرشته کوچولو مامان فرشته کوچولو ۳ سالگی
سلام خانما. از دیشب همش بغض دارم .
قبلا از دست دخترم عصبی میشدم فقط داد میزدم ولی الان یک ماهی میشه خیلی بد شده .همه کارهای برادر زادمو یاد گرفته کلا هفته ای یکی دو بار میرم خونه بابام ولی برادر زادمو همیشه اونجاست و دخترم خیلی بهش وابستس. جدا از اون هرجا بریم بچه ای ببینه سریع باهاش ارتباط برقرار می‌کنه و هرکاری بچه انجام بده دختر منم انجام میده و اصلا حرف گوش نمی‌ده.دو شب پیش تو هیئت بچه ها رفته بودن خاک بازی اینم گریه رفت پیششون هرچی میگفتم بیا پیش مامانی نمیومد. بعد واسه شام رفته پیش مامان بچه هه نشسته .مامان بچه هه یه جوری با عصبانیت نگاش میکرد.خیلی اعصابم خراب شد رفتم بغلش کنم گریه نشست نیمد. منم آخرشب دستشو کشیدم بغلش کردم و یه نیشگون به بغل پاش گرفتم گریه کرد.دیشب میگه آب رفتم براش دو سه مدل آب آوردم مثلاً تو بطری خودش،تو لیوان و... میگه باز آب و بطری ها رو پرت می‌کنه و گریه می‌کنه نزدیک بود بخوره تو تلویزیون شوهرم دخترمو گرفت پرت کرد اونور گفت لوس احمق .دخترم خیلی گریه کرد بعد اومد بغل من چون تو هیئت اعصابم خرد کرد و خودم هم پریود شده بودم خیلی داغون بودم پرتش کردم اونور.بعد دوباره میخواست غذاها و بریزه و پرت کنه و داشت جورابش رو پاره میکرد منم محکم دستشو گرفتم و فشااار دادم خیلی دردش اومد خیلی گریه کرد .آخر سر بغلش کردم و بوسش کردم .کارهای بد برادر زادمو یاد گرفته اصلا چیز پرت نمی‌کرد با بزنه تو سرش خودش و جیغ بزنه و دیوونه بازی در بیاره همش یاد گرفته .منم دوس ندارم بچه لوس بزرگ بشه هم داد میزنم سرش ولی تا حالا اینجوری که بدرفتاری کنم نکرده بود با دخترم 😔تا حالا روش دست بلند نکرده بودم .خیلی ناراحتم .بچم اینقدر گریه کرده الان اصلا صداش در نمیاد 🤕.فقط من اینجوریم ؟
مامان عشق مامان عشق ۳ سالگی
سلام خوبید خانما، بچه هاتون خوبن؟ گاهی وقتا برام خیلی سوال پیش میاد چرا بعضی ها خاص و بده اخلاقشون، نمیدونم شاید من حساسم یه دوست دارم نه صمیمی ، دخترش ۲ سالشه بعد دختر من با دخترش بازی میکنه اون حساسه ۴ چشمی حواسش بهشه ، خودشو خیلی دخالت میده تو کار بچه ها کاملا فهمیدم ادا س ، میگه یعنی من اهمیت میدم دنیای دخترا با پسرا فرق داره ما دوتامون دختر داریم اون یه پسرم داره ، اونوقت میگه تو نباید بزاری بچه رژ لب بزنه و لاک ناخن میگه گوشواره ننداز اونوقت پسر ۲۰ ساله ش گوشواره انداخته گاهی با اینجور آدما نمیدونم چجوری رفتار کنم ، به بچه ش میگه از خودت دفاع کن چجوری یعنی مثلا موقع بازی میگه چون دوستت اسباب بازی نداد تو برو از بگیر این رفتار در شان یه زن ۴۳ ساله نیست من ۱۳ سال ازش کوچیک ترم ولی اینجور اخلاقی ندارم ، خیلی رو مخم رفته میگه مت خیلی بلدم ولی واقعا اشتباه میکنه حالا اون رفتار رو کرد به نظرتون چی باید میگفتم ، بعد نیم ساعت اومده به دخترش میگه برو توست رو بگیر حالا نه بچه ش گریه میکرد نه کسی کاری کرده بود منم گفتم دیگه دخترت یادش رفته باز یادش میندازی که چیییی میگه خواستم سر به سر دخترت بزارم کاملا مشخص بود که حرص می‌خورد دخترش توپشو نخواست واقعا اینجور آدما مادر نیستن دشمن دیگران و خودشونن منی که مادرم درسته بچه مو دوست دارم ولی بچه های دیگه هم دوست دارم اون داشت لج می‌کرد با بچم این یه درد دل بود و خواستم بگم واقعا هر کسی بچه ش رو شیر میکنه به بد کزدن به بچه ی دیگه مادر نیست