۳ پاسخ

من شیر خودمو بهش میدادم از همون اولم همه چی خوردم، بنظرم زیاد ربطی نداره وگرنه بچهای شیرخشکی چرا کولیک و رفلاکس دارن

لبنیات در صورتی نباید بخوری که آلرژی داشته باشه
و الا شیر با عسل و دارچین یا ماست و نعنا اشکالی نداره
غذا هم سعی کن مرغ ساده،سوپ,گوشت آب‌پز با پلو ،انواع کوکو
مثلا هویج پلو با مرغ یا گوشت چرخ کرده
شوید پلو با قلقلی
همه اوکی
حبوبات هم نفخشونو بگیر
بعد از غذا هم دمنوش پونه ،نعنا ،زیره یا رازیانه عالیه

عزیزم حبوبات رو یک روز اب کن بعد بخور
رفلاکس درسته ب خوراکی مربوطه ولی انقدر خودتو درگیرش نکن
من سر اولی هیچی نمیخوردم هی این‌نفخ داره اون باد داره
ن‌شیر داشتم ن‌جون و اعصاب...بچمم از گرسنگی همش گریه میکرد...دوستم‌گف بابا حبوبات رو بخیسون بعد بخور
بچه عادت کنه
مگر اینکه بچه ایی خیلی بد رفلاکس داشته باشه...
سر دومی‌هم دکتر گف اینو نخور اونو بخور اصلا رعایت نکردم گفتم‌بزار لااقل شیر داشته باشم ک‌گریه کرد بخوره.....

سوال های مرتبط

مامان نفسم مامان نفسم ۴ سالگی
یه چیزی بگم فقط لطفاً سرزنش نکنید چون خودمم عذاب وجدان دارم
من از وقتی فهمیدم باردارم خدا رو التماس کردم بارداری راحتی باشه هم جسمی هم روحی، گفتم خدایا تو شهر غریب تنهام با یه بچه چهارساله، کمکم کن حالم خوب باشه، ولی دقیقا جسمی نابود شدم معده درد شدید تهوع که جون تو بدنم نبود، در حدی که گیره روسریم به گلوم میخورد تهوع می‌گرفتم، دخترمو می‌بردم دستشویی هزاریار محتویات معدم میومد تو گلوم و برمیگشت... از نظر روحی هم افسردگی شدید گرفتم آدم افسرده دنبال بهونس که بشینه بخاطرش گریه کنه، اوایل زار میزدم که چرا من تنهام، چرا کسیو ندارم کمکم کنه
خدا رو از همون اول التماس کردم بارداری راحتی باشه ولی از بارداری اولم هزاران هزار برابر سختتره
دلم میخواست بچه دومم پسر باشه چون یه دختر دارم به خدا گفتم خدایا اگه صلاحه پسر باشه که بهونه ندم دست افسردگیم ولی اگه صلاح نیست هم کمکم کن حال روحیم بدتر از این نشه
سونو رفتم گفت دختره و همین بهونه بزرگتری شد برای شدت گرفتن افسردگیم، خوشحالم دخترم خواهر داره ولی باز یه فکر مضخرف میاد تو ذهنم که ولی من پسر میخواستم، می‌دونم اثرات افسردگیه
من آدم خوبی نیستم ولی تقریباً مذهبی بودم حجابم نماز روزه و...
چند روزه انگار با خدا لج کردم نمازمو کنار گذاشتم میگم خدا که نه کمکم کرد حالم تو بارداری خوب باشه تو شهر غریب نه صلاح دونست پسر بده و کلا انگار صدامو نمیشنوه چرا نماز بخونم
می‌دونم فکرم اشتباهه می‌دونم نماز خوندن داد و ستد نیست که بگم چون خواستمو ندادی منم نماز نمیخونم، خودمم عذاب وجدان دارم ولی...
نمی‌دونم چیکار کنم از این حال دربیام، از خودم بدم میاد