فکر می کردم دخترم بزرگتر بشه خیلی از کارا رو انجام بده
ولی هرروز بیشتر مطمئن میشم اشتباه میکنم
مگه نمیگن بسته به سنشونو تواناییشون بهشون کار بدین انجام بدن تا وظیفه شناسیو مسئولیت پذیری رو یاد بگیرن

چرا هرروز بدتر نمیتونم
پسر دو سالمو میگم این اسباب بازیتو ببر بزار کمد میبره میشینم لباسا رو تا بزنم پسر دو سالم لباساشو میبره میزاره کشوی خودش
ولی دخترم انگار نه انگار
دو روز نیست اتاقو ریختیم بیرون تمیز کردیم میگفته وااای خونمون خیلی تمیز شد ولی باز انگار نه انگار
مداداشو نمیخواد جمع کنه لباسای خودشو نمیخواد برداره بعد هفته ی پیش رفته به مادرشوهرم گفت مامان بزرگ شما باید ی روز بیای خونمون به مامانم کمک کنین خونمونو تمیز کنه😦بهش گفتم لازم نیست مامان بزرگ بیاد شما خودت کمک کنی تمیز میشه میگه نه داداشی بهم میریزه داداشی وسایلو میاره😦
امروز گفتم ی جور دیگه رفتار کنم بلکه توجه کنه
سه روزه جوراباش وسط پذیراییه میگم ببر بزار ماشین لباسشویی 😐 درخواست گوشی و تلوزیون داشته بهش ندادم پاشد رفت اتاق گفت من میرم بخوابم منم گفتم خوب بخوابی
بچه ای که سال به سال ظهرا نمیخوابیده رفتم دیدم واقعا خوابش برده😐

۸ پاسخ

سلام عزیزم

لجباز شده ؛با بچه‌ای لجباز باید جور دیگه رفتار کرد بجای کلمه دستوری
بهتره بگی دخترم بی زحمت جورابت رو بردار
دخترم ببخشید واقعا اگه میتونی کمکم کن وسایل رو جمع کنیم

اصلا بهش نگید داداشت خیلی کمکم میده یا فلانی خیلی کمک می‌کنه ولی تو ....

موقعی حوصله نداره ازش نخواد جمع و جور کنه

دخترتون چندسالشه ؟!؟

باهاش کل کل نکن، به جاش تشویقش کن.

والا واسه ما هم همینطورین بخدا لباس هاشون تو کشو مرتب میکنم تا از اتاق در میان به نیم ساعت نمیشه همه چیز وسط خونه هستش اسباب بازی و لباس دخترم هر هر نیم ساعت لباس هاشو عوض می‌کنه دیگه خسته شدم از کار هاشون

دختر منم همینه
همیشه خونمون مثل بازار شامه😤

دختررررر منهههههه
کار خاصی ازش توقعی نیست همین وسایل خودشونو جمع کنن ولی اصلااا
سال دیگه هم میره اول
امسال پیش بود میومد خونه اصلا لباساشو جمع نمی‌کرد از جلوی در حال می‌ریخت تاااا ناکجا

تو این سن اینطوری میشن پسر منم بچه تر بود میکرد کارایی. رو الان نه

چند سالشه عزیزم

عزیزم یه روانشناس میگه تا ۷ سالگی هیچ اجباری نیست کارهای شخصیشون رو خودشون انجام بدن از بعد اون حتی نباید یه لباس براشون جابه جا کنید

سوال های مرتبط

مامان نازدونه مامان نازدونه ۴ سالگی
سلام مامانم میاد صبح دخترمو نگه می داره تا ظهر من میرم سر کار میخواستم بزارم مهد امسال چون اصلا اخلاقم با مامانم نمی سازه همش بحث داریم نزاشت گف بچه فلان میشه مریض میشه دیوونه شدی بزاری مهد و...دخترمم خیلی دوست داشت بره چون مامانم بلد نیس بازی کنه از صبرتا ظهر بچه حوصلش سر می‌ره تا من میرسم بی حوصله و گرسنه هست شروع به بهانه آوردن و گریه می کنه مامانم هم دایم میگه از صبح گریه نکرده همش تورو می بینه بچه را باعث گریش می شی شوهرم بعد من میاد خونه رو مبل دراز کش به اون تیکه میندازه پاشه کار کنه نمی دونه که بیشتر باعث میشه شوهرم لج کنه و اصلا کمک نکنه چون مادرم بهش میگه همش سرت گو شیه و فلان بعد غذا هم اکثرا خودم میام می پزم اما مامانم تا عصر خونه ماهست پدرم چند ساله فوت کرده بعد مامانم تو خونه کل حرفا و حرکتهای منو می پاد یه دفعه هم نشده ها ازم تعریف کنه همش غر زدن و طعنه زدن و سرزنش کردن که تو غذات بد شد با بچه حرف زدی بعد میگه به شوهرم پاسو با بچه بازی کن خلاصه اعصابم خرد میشه امروز دخترم گریه می کرد که مامان نخواب منم خیلی خسته بودم گفتم بزار نیم ساعت بخوابم گوشی دادم نگرف هرچی گفتم قبول نکرد همش ظهرا میگه نخواب بقیه روزا حرفش گوش میدم امروز اما حرصم گرفت گفتم برو بازی کن عصر باهات بازی می کنم همش زر زر گریه کرد محل ندادم مامانم از اتاق اومد سر کن غر زد که پاشو بچه هرچی گف بکن چرا اذیت می کنی منم عصبی شدم گفتم مامان خواهشاً تو ظهر ا برو خونت منم بفهمم چی کار کنم با بچم شوهرم گف درست حرف بزن اسیر شدم به خدا خسته شدم دیگه الان هم عذاب وجدان گرفتم که مامانم ناراحت شد تو کل زندگیم همش منو سرزنش کرده یه بار نگف فلان کار کردی خوب شد
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
امروز که ماهلین رو بردم پیش دکترش ازش خیلی راضی بود می گفت همکاریش باهام عالیه این بچه رو اگه مرتب بیاریش و خودت هم وقت بزاری براش عالی میشه 😍😍گفتم پس چرا با من زیاد همکاری نداره میگه از لجبازیشه یه سری کتاب جدید هم خریدم براش دکترش دید گفت عالیه اینا سعی کن هر روز باهاش کار کنی روزی یک ساعتم که شده البته گفت هفته ای دوبار اگه بتونی بیاریش بهتره گفتم هزینه اش زیاده نمی تونیم گفت پس اشکال نداره تا می تونی خودت باهاش کار کن یه سری تمرین و الگو هم کشیده بود براش و باهاش کار کرده بود گفت ببر تو دفتر بکش براش باهاش تمرین کن تا راه بیافته
پارسال که ۹ ماه واسه گفتارش وقت گذاشتم امسالم می خوام فقط رو ضریب هوشیش کار کنم یه سری بازی فکری هم براش گرفتم ولی گفت الان نمی تونه براش سخته برو عوض کن دوبار بردم عوض کردم ولی فایده نداشت گفت در حده بچه ی تو نیست فعلا از بازی فکری بیا بیرون هر چند خیلی خوبه براش ولی بزار ضریب هوشیش یه کم بیاد بالا بعد برو سر بازی فکری خلاصه جونم براتون بگه خوب شدن ماهلین همش بستگی به خودم داره دعا کنید از لحبازیش کم کنه و باهام راه بیاد و منموهمه ی سعی و تلاشمو براش می کنم دعا کنید نتیجه بخش باشه یعنی میشه یعنی می تونم ؟؟شما هم جای من بودید اینکارو می کردید؟؟
مامان نفس و تودلی💚 مامان نفس و تودلی💚 ۴ سالگی
سلام خانوما من به دخترم از اول شیرخودمو دادم با شیرخشک ولی شیرخشک روزی یبار بهش میدادم وزن گیریش عالی بود تا سه ماهگی دقیقا سه ماهگی اعتصاب شیر کرد هم سینه رو نمیگرفت هم شیشه رو دیگه من شیشه بهش ندادم و سینمو گرفت ولی خب دیگه خیلی شیر نخورد دکتر هم سر کولیکش گفت این خیلی شیرمیخوره دل دردش بیشتر میشه بهش پستونک بدید دیگه پستونک و شیشه و سینه من میخورد که وقتی اعتصاب شیر کرد من پستونک و شیشه رو کم کم قطع کردم ولی باز شیر خودمو دیگه مثل قبل خوب نخورد و وزن نگرفت خوب منم شیرم کم شد تا قبلش زیاد بود خلاصه این دخترمن خیلی لاغر موند نه با غذا خو گرفت نه با شیر. الان سر این بچه شوهرم میگه اولویتت شیر خشک باشه که تپول شه مثل اون لاغر نشه تو بخوای شیرش بدی مثل اون میشه لاغر
من خیلی دوست داشتم بچم شیر خودمو بخوره و خوب بخوره تا تپول شه حتی فکر میکردم شیرخشک با سرنگ بهش بدم نه با شیشه شیر که سینمو ول نکنه
حالا شوهرم اینجوری میگه من گفتم یه شیشه بگیرم سرشیشه پهن مشابه سینه مادر باشه که ول نکنه سینمو ولی شوهرم میگه مهم نیست فقط ضدکولیک باشه
نمیدونم چیکار کنم شما نظرتون چیه؟