ممنونم مشکلم با دخترم اینه که هر چی توضیح میدم یادش میره رفتم دکتر با یه بچه آشنا شد بعد رفتم تو دیدم دخترم نیست تا من داشتم با دکتر حرف میزدم دیدم رفته نشسته پیش اون بچه بدون اجازه ی من آنقدر دنبالش گشتم این چندمین باره میبینم و داد هم میزنم سرش انگار نه انگار زود یادش میره واقعا فکر نمیکردم انقدر بچه م بی مغز باشه ک آنقدر بهش یاد دادم بازم انگار نه انگار اونوقت بچه ی سه ساله منو درس میده

۲ پاسخ

بچه ها با داد زدن یاد نمیگیرن. در عمل، بازی و یا کارتون و فیلم یاد میگیرن

من منطقی حرف میزنم حال فیلم و بازی ندارم گاهی جواب میده گاهی نه🫤

مقالات مرتبط

توضیح بچه دار شدن برای کودکان
توضیح بچه دار شدن برای کودکان
چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
مزایا و معایب داشتن پرستار بچه
مزایا و معایب داشتن پرستار بچه
رفتار کودک بیش‌فعال
رفتار کودک بیش‌فعال | درمان و چگونگی برخورد با کودک بیش فع...

سوال های مرتبط

مامان آتاناز مامان آتاناز ۴ سالگی
سلام دوستان روزتون بخیر ی مدت سر دختر من میخاره من هر سری نگاه میکردم چیزی نمیدیدم دیروز موهاشو دو گوش بستم رفتیم بیرون اتفاقی دیدم ی چی رو سرش راه میره دیدم جونور با اون حال تو آفتاب ی چندتایی گرفتم بعد اون دیگه ندیدم اما سرش تخم سفید رنگ انگار داره و بازم یکم میخارونه بنظرتون راه کار ساده چی هست انجام بدم ؟
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان هلناز مامان هلناز ۴ سالگی
سلام عزیزان ی سوال
اسم دخترم نوشتم کلاس خیلی اوکیه بدون گریه و بدون وابستگی میره اما با بچها انگار بلد نیست ارتباط بگیره مثلا بایکی دوست میشه اون میره با یکی دیگ چون ارتباط گرفتن بلد نیس ن ی بار همیشه این اتفاق میفته چیکار کنم ب نظرتون
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان بهراد و برسا مامان بهراد و برسا ۴ سالگی
واقعا دلم میخواد این روانشناس هایی که میگن اینطوری با بچه رفتار نکن اونطوری رفتار کن اینو نگو اونو بگو
خفه کنم.
خدا شاهده روزی صدبار قربون صدقه پسرم میرم همه چیز رو با خوبی و صحبت کردن بهش یاد میدم آخرش انگار نه انگار ‌هر کاری که نباید انجام بده انجام میده من و همسرم همیشه آروم حرف می‌زنیم باهم
  بچه فقط با جیغ و داد و بیداد.
کاش جمع کنن این فاز روانشناسی رو مگه فقط بچه ها آسیب پذیرن
پس اون مادری که از صبح تا شب صد خودشو برای بچش میزاره از جون براش مایه میزاره آدم نیست حق زندگی نداره.
الانم پسرمو دعوا کردم قهر کرده رفته تو اتاقش کاش دو سه ساعت قهر بمونه نفس بکشم.
روانشناسای  گهواره و دایه های مهربان تر از مادر هم لطفا نظر ندن خودم به اندازه کافی تحمل کردم.
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان لنا مامان لنا ۴ سالگی
سلام من دخترم اصلا حرفمو گوش نمیده،یعنی وقتی داره یه کار اشتباه انجام میده هرچقدر صداش میکنم که لنا کارت اشتباهه ادامه نده اصلا انگار من وجود ندارم صدامو نمیشنوه انگار،بچه های شمام اینجورن
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان طاها و ستیا مامان طاها و ستیا ۴ سالگی
مامانا بعضی وقتا که با دخترم صحبت میکنید انگار که نمیشنوه هی میگه هان چی باید چند بار بگیم تا متوجه بشه هر چند ماهی اینطوری میشه انگار کسی بوده بچش اینطوری باشه من قزوینم پیش چه دکتری ببرم که معاینه کنن مطمئن بشم
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان نفسم مامان نفسم ۴ سالگی
من با این وابستگی دخترم چطوری برم برای زایمان😭
هفته قبل رفتم دکتر بهش گفتم تو ماشین پیش بابا باش یا برید پارک تا من برم دکتر و برگردم تو مطب بودم شوهرم زنگ زد گفت داره گریه میکنه میگه میخوام برم پیش مامانم، اوردمش تو مطب گوشیمم بهش دادم گفتم بشین تا من برم تو اتاق دکتر چون نمی‌ذاره بچه ها برن تو اتاقش، رفتم پیش دکتر یهو صدای گریشو شنیدم که بیرون داشت گریه میکرد
الانم میخوام برم بهداشت میگم تو تو سالنش با بابا بشینید تا من برم تو اتاق ماما و بیام صدبار از صبح با حالت ناراحتی پرسیده، زود برمیگردی؟ منم بیام؟ و......؟
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان آسنا و آرتین مامان آسنا و آرتین ۴ سالگی
بعد از یک سال و نیم کاردرمانی و گفتار درمانی و انواع و اقسام دکتر و دارو. به این نتیجه رسیدم که واقعا دخترم اتیسم داره به هر دری زدم به هر ریسمانی چنگ انداختم که دخترم بهتر بشه نمیخواستم اصلا قبول کنم دخترم اتیسمه اما انگار واقعا همینطوره چون همه علایمشو داره بچه هایی بودن که وضعشون از دختر من خیلی بدتر بود اما با کاردرمانی و گفتار درمانی بهتر شدن اما دختر من لاک‌پشتی داره پیشرفت میکنه الان اونا کاملا خوب شدن اما دختر خیلی باهاشون فرق داره یه مدته کلاسلس خلاقیت و مادر و کودکم میبرم. اما فرق خاصی نکرده میبینم نه دخترم خیلی با بقیه فرق داره. ارتباطش ضعیفه. دوس داره تنها بازی کنه اصلا نمیتونه با کسی دوست بشه یا بازی کنه. کلام رو داره اماحرف زدنش با بقیه فرق داره نمیتونه چیزی رو تعریف کنه. احساسات رو درک نمیکنه و خیلی از مشکلات ریز و درشت دیگه. امروز تو کلاس بازی یخ کنی انجام میدادن کن به زور یکم دخترم رو بردم که بازی کنه اما باز فرار رد رفت سراغ کار خودش. اصلاً بازی کردن بلد نیس انقد دخترم رو بردم و آوردم کلاسای مختلف تو جمع. اما امروز دیدم چقدر خسته شدم. فهمیدم بیخود دارم درجا میزنم انگار دخترم قرار نیس دیگه یه بچه عادی باشه باید اینو قبول کنم اما چ کنم نمیتونم جیگرم کبابه. اگه خدایی نکرده زبونم لال دخترم رو از دست میدادم هم همینقدر ناراحت میشدم. با تمام وجودم خستم از زندگی. هیچوقت حتی یه درصد هم فک نمیکردم یه روزی برسه خدا منو با بچم امتحان کنه. منی که انقد ضعیفم تو این مورد گاهی میگم کاش هیچ وقت بچه دار نمی‌شدم که الان بخوام این همه غم بخورم
مشاهده ۲۳ پاسخ دیگر
مامان ویانا مامان ویانا ۴ سالگی
سلام شب همگی بخیر خانمها بچه های شما هم تو فصل تابستون دیر به دیر میرن دستشویی دختر من انگار هر چی آب میخوره جذب بدنش میشه ۴ ساعت یه بار میره جیش میکنه
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان زندگیم مامان زندگیم ۴ سالگی
سلام.خانمای گل ،امروز جاتون خالی بعدسالها دوتا از دوستام با بچه هاشون دورهم جمع شدیم، خونه من و بعد رفتیم پیاده روی. تو راه دخترکوچیکش تو بغل دوستم خوابش برده بود.منم وسط راه دیدم ،خسته شده.بچه دوستم بغل کردم.چندقدم راه رفتم، پسرم تا دید یه بچه بغل کردم.چنان گریه کرد و ناراحت شد،جیغ میزد که بچه رو پرت کن چرا بغلش کردی!!😅😅هم خیلی خجالت کشیدم، دوستم زود بچشو بغل کرد،هم واقعا خندم گرفته بود.الان هم منکه نمیخوام بچه دیگه بیارم.ولی کلا اینهمه حساسیت پسرم نگرانم کرده.حتی اگه از پرنده هم تعریف کنم،زود میگه میخوام برم پرنده ها رو بزنم ،پرتشون کنم و از این حرفا. بنظرتون من چی بگم یاچکارکنم از اینهمه حساس بودن دربیاد و آنقدر اذیت نشه
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان آبنبات مامان آبنبات ۴ سالگی
کسی هست اینجا شکم بچه اش فقط با پیدرولاکس کار کنه من الان دیگه به مرز جنون رسیدم دخترم از نوزادی یبوست داشته تا الان قبلاً پیدرولاکسو‌میخورد الان نمیخوره میگه آبه طعم‌میده بخدا آنقدر زدم تو سرم الان مغزم داره میترکه دکتر بردم عکس گرفتم خوب نمیشه که نمیشه الان آنقدر گریه کرده برا پی پی چشماش قرمز شده خسته ترینم کاش مررگم زود می‌رسید اگه جرات خود کشی داشتم تا الان صد بار این زندگیو‌تموم کرده بودم دخترم از زندگی سیرم کرده از صبح که چشمامو باز میکنم آرزوی مرگمو میکنم من نه مادر هم ولی بودم برا بچه ام نه همسر خوبی برا شوهرم نخ دختر خوبی برا مادرم من نمی‌دونم چرا نمیمیرم نمی‌دونم چرا خودمو نمی‌کشم موندم من یه چه دردی میخوره
مشاهده ۲۱ پاسخ دیگر
مامان مهدیس کوچولو مامان مهدیس کوچولو ۴ سالگی
سلام صبحتون بخیر
میگم بچه های شما مثل دختر من لجباز ی دنده هستن ی ن فقط این دختر من اینطوری یاغی پدرمو در آورده هرچی میگم برعکس انجام میده بعد ضربه اش میخوره بعد عر میزنه گریه میکنه کله سحر ک بیدار میش هیچ آنقدر اذیت میکنه بخدا ضعف عثاب گرفتم از دستش دیشب ی کارهایی کرد ک میخواستم بزنم کلن خونه بالا بیار شوهرم گفت بخدا مریم خدا صبرت بده ب این بچه من نمیدونم تو طول روز چیکار میکنی تو با این بخدا آنقدر اذیتم میده تمام بدنم درد میکنه گردن درد گرفتم از دستش
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان مهدیس کوچولو مامان مهدیس کوچولو ۴ سالگی
سلام مامانا گل
میگم بچه های شماهم مثل مهدیس ی حرف هزار بار تکرار میکنه آنقدر سوال میپرس من واقعا نمیکشم بخدا خسته ام کرده نمیکشم
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان نفسم مامان نفسم ۴ سالگی
امروز نوبت دکتر داشتم رفتیم به دخترم گفتم تو ماشین پیش بابا بمون من برم، تو مطب بودم شوهرم زنگ زد گفت داره گریه می‌کنه میگه میخوام برم پیش مامانم، اوردمش تو مطب گفتم دکتر اجازه نمیده بچه ها بیان تو اتاقش، گوشیمو میدم بهت بازی کن تا من برم تو اتاق دکتر و بیام، رفتم دکتر گفت دراز بکش برای سونو یهو صدای گریه دخترمو شنیدم که بیرون داشت گریه میکرد
از این همه وابستگیش که حتی حاضر نیست پیش باباش بمونه ناراحتم از اینکه چهارساله کل مسولیتش با من بوده
اومدم تو ماشین گریه کردم😞
الانم باردارم غصه وقتیو دارم که برم برای زایمان، دخترم رو چیکار کنم😞
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان نازنین‌‌زهرا💗 مامان نازنین‌‌زهرا💗 ۵ سالگی
فکر می کردم دخترم بزرگتر بشه خیلی از کارا رو انجام بده
ولی هرروز بیشتر مطمئن میشم اشتباه میکنم
مگه نمیگن بسته به سنشونو تواناییشون بهشون کار بدین انجام بدن تا وظیفه شناسیو مسئولیت پذیری رو یاد بگیرن

چرا هرروز بدتر نمیتونم
پسر دو سالمو میگم این اسباب بازیتو ببر بزار کمد میبره میشینم لباسا رو تا بزنم پسر دو سالم لباساشو میبره میزاره کشوی خودش
ولی دخترم انگار نه انگار
دو روز نیست اتاقو ریختیم بیرون تمیز کردیم میگفته وااای خونمون خیلی تمیز شد ولی باز انگار نه انگار
مداداشو نمیخواد جمع کنه لباسای خودشو نمیخواد برداره بعد هفته ی پیش رفته به مادرشوهرم گفت مامان بزرگ شما باید ی روز بیای خونمون به مامانم کمک کنین خونمونو تمیز کنه😦بهش گفتم لازم نیست مامان بزرگ بیاد شما خودت کمک کنی تمیز میشه میگه نه داداشی بهم میریزه داداشی وسایلو میاره😦
امروز گفتم ی جور دیگه رفتار کنم بلکه توجه کنه
سه روزه جوراباش وسط پذیراییه میگم ببر بزار ماشین لباسشویی 😐 درخواست گوشی و تلوزیون داشته بهش ندادم پاشد رفت اتاق گفت من میرم بخوابم منم گفتم خوب بخوابی
بچه ای که سال به سال ظهرا نمیخوابیده رفتم دیدم واقعا خوابش برده😐
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان آریا مامان آریا ۴ سالگی
من امروز فقط تو کار تیروییدم سوال قبلیم این بود که من سر بچه اولم تیرویید کم کار داشتم و قرص می‌خوردم بعد زایمان تیروییدم درست شد تا قبل اقدام که آزمایش دادم جوابش شد ۴ونیم دکتر رفتم گفت خوب تیروییدت منم اقدام کردم الان هفته دوازده هستم دیگه پیگیر نشدم و قرص مصرف نکردم تا اینکه دیدم همه میگن تیرویید باید زیر ۴باشه که خیلی نگران شدم که عدد تیروییدم خیلی بالا رفته باشه تا اینکه دوروز پیش آزمایشم اومد جوابشو می‌زارم به نظرتون خوب شده بدون خوردن قرص یا جای نگرانی هست هرچند فردا هم میرم دکتر ولی خیلی استرس دارم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر