سه تا نوار بهداشتی خریده بودم که تو اتاق داشتم یکیشو باز میکردم استفاده کنم یه دونه در آوردم که برم سرویس یهو دیدم در اتاق یکی واستاده یه لحظه دیدمش ترسیدم یه جیغ کوچولو کشیدم دیدم امیرعلیه گفتم چته ترسیدم با ابروهای در هم کشیده گفت چه خبرته تا الان دهتا نوار بهداشتی استفاده کردی!!!منم آب دهنمو قورت دادم گفتم مگه تو پولشو میدی ؟ دستشو از چهارچوب در کنار زدم رفتم سمت دستشویی دوباره با صدای بلند گفت میگم چه مرگته که اینقد استفاده میکنی؟
گفتم خب پریودم نمیدونم چرا انقد زیاد خونریزی دارم گفت ولی من میدونم با تعجب نگاش کردم ترس برمداشت یه کم صدام میلرزید گفتم خب چرا؟؟؟ بسته ۵تایی جلد خالی قرص رو نشونم داد گفت این چیه؟؟؟
با صدای لرزون گفتم از کجا بدونم؟؟ گفت چرا ترسیدی؟ گفت چون تو ترسناکی محکم گفت خفه شو گوشواره هات کو ؟ دستمو برم سمت گوشم گفتم تو کمدمه اومد سمتم منم ترسیده بودم رفتم عقب مچ دستمو محکم گرفت برد سمت کشو گفت کو کجاست؟ گریم گرفت گفتم به تو چه مال خودم بوده فروختمش پول لازم داشتم ...گفت واسه خرید این قرص لعنتی ...هیچی نگفتم نشستن رو تخت گریه میکردم دخترم خواب بود

۱۰ پاسخ

گفت که میدونی میتونم ازت شکایت کنم عوضی قاتل ...
گفت قاتل عصبانی شدم رفتم سمتش انقد با دستام زدمش دیگه محکم دستامو گرفته نمیتونستم بزنم با لگد میزدمش جیغ میزدم میگفتم به تو چه کسافط تو عوضی چه میدونی من تو چه شرایطی هستم خفه شو کاش منم مرده بودم با این قرص دیگه دید خیلی دارم جیغ میزنم دستم ول کرد هولم داد رو تخت رفت از اتاق بیرون منم با صدای بلند گریه میکردم

انگار رمان میخوندم

چرا سقط کردی؟؟

وای 💔💔

جلد و قرص و پرت میکردی که نبینه

الان سقط شده بچت

امیر علی کیه موضوع چیع .داستانه؟

شوهرت فهمید سقط کردی؟؟
امیدوارم دعوا نشه

عزیزدلم.... توو چه شرایط سختی هستی🥺

چ قرصی

سوال های مرتبط

مامان کارن مامان کارن ۲ سالگی
سلام دوستان شبتون بخیر🌸
📝📝📝📝📝
همسرم تقریبا هرشب با دوستاش میره بیرون بعداز کارش
پسرم زود میخوایه حدودا بین ساعت۸تا۹شب میخوابه. از اول اینجور عادت دادم و چون شیر مادری بوده هنوزم وسط خواب چندبار بیدار میشه حالا یا برا آب یا جیش.
بعد امروز با همسرم بحثم شد گفتم بیرون بودیم بیشتر وقت من دنبال کارن و بازی بودم گفت پنج دقیقه هم نشد که نشستم من گفتم خب من همون پنج دقیقه رو هم ننشستم گفت توی خونه وقتی هستم که میگیرمش گفتم خب منم اوموقع دارم کارای خونه انجام میدم استراحت که نیستم تو شبا مدام با دوستات بیرونی گفت خب توام برا خودت میخوابی. گفتم خب توام بیا خونه بخواب مجبور نیستی بری بیرون که. نمیدونم این چه منطقی بود که گفت ولی واقعا اکثر مردا منطق ندارن چون مادر و پدرشون اصول زندگی و منطق داشتن رو بهشون یاد ندادن. ما نباید مثل مادرای گذشته بیفکر باشیم باید یاد بگیریم روش درست تربیتی رو برای بچه هامون داشته باشیم. که هم شاد باشن و سلامت و هم درست فکر کنن و موضوعاتو بسنجن✅✅✅✅✅
مامان طاها و همتا مامان طاها و همتا ۲ سالگی
چالش از پوشک گرفتن

روی صحبتم با مامان هایی هستش که اصرار دارن بچه رو از جیش بگیرن ، بدون هیچگونه علائم اینکه بچه آمادگیش رو داره.

من دیروز دیدم پسرم دست به آلتش میزنه از روی پوشک ، بهش گفتم مامان جیش داری ؟ گفت نه . بعد یهووو دوئید سمت دستشویی
باباش رفت کمکش کنه گفت نه . فقط باباش پوشکش رو باز کرد
رفت توی دستشویی و جیش کرد و دستاش رو شست با راهنمایی من و اومد بیرون.
امروز برای اینکه تشویق بشه به مامانم داشتن با صدای بلند تعریف میکردم ، یهو گفت جیش جیش دوئید سمت دستشویی ، باز پروسه دیشب تکرار شد و جیش کرد .
۲۰ دقیقه بعدش خودم بهش گفتم بیا بریم جیش و تکرار اتفاقات ، البته هیچ علائم ظاهری که یعنی جیش داره نبود ولی جیش میکرد
الان یهو دیدم از دم دستشویی صدا میاد ، رفتم دیدم شلوار ک پوشک رو کنده ، با علائم ظاهری بدو بدو داره میره جیش کنه و این یعنی متوحه شده که جیش داره .

میخواستم بگم تورو خدا بچه ها رو به زور از جیش نگیرین ، بچه امادگی دلشته باشه خودش همکاری میکنه و تبعات بعدی مثل شب ادراری و ... پیدا نمیکنه 🩵

امیدوارم توی این پروسه اگاهانه اقدام کنین و موفق باشین 🩵
مامان امیرسینا مامان امیرسینا ۲ سالگی
سلام دیشب پسر دو سال و نیمه توی خواب گریه شدید کرد و خواستم بغلش کنم نگذاشت بعد گفت نمی‌خواد بخوابه و چراغ روشن کنم و موتور سواری کنیم یعنی سوار سه چرخه اش بشه ساعت حوالی چهار صبح بود یه کم بیدار بودیم و هی اینو می‌خوام و اونو می‌خوام منم دستش دادم تا اینکه دوباره یه جیغ بدحوربلند و وحشتناکی زد رفته بود کنار پنجره اتاق و بیرون نگاه میکرد نمی‌دونم چی دید اونجا منم از صدای جیغ ممتد پسرم بدجور ترسیدم هرچی ازش پرسیدم چی شده چی دیدی هیچی نگفت فقط مربع و گریه و بعد گفت که ویژه ویژه یعنی سوسک روی من حرکت می‌کنه آنقدر میترسید که اصلا نمی‌خواست پاشو زمین بذاره و چراغ روشن بود تا هفت صبح بیدار بود و بعد خوابش برد البته تو اتاق خودش نه که خواستم ببرم اتاقش با همون حالت خواب و بیداری مقاومت میکرد نمی‌خواست تو تخت خودش بخوابه و میترسید من صبحش دعواش کرده بودم شدید سر اینکه با مداد چشم های من که بارها از ش خواسته بودم بهشون دست نزنه روی فرش رو نقاشی کرده بود نمی‌دونم چیکار کنم میترسم در آینده رو روانش این ترس و پانیک آتاک تاثیر بدی بذاره عذاب وجدان داره میکشدم
مامان دخترک🧸فسقلک🚗 مامان دخترک🧸فسقلک🚗 ۲ سالگی
مامان فرشته ها🧚🌈👼 مامان فرشته ها🧚🌈👼 ۲ سالگی
🌺تجربه از پوشک گرفتن دخترم🌺
اولش رفتم دوتا شورت آموزشی خریدم ،بعدش همش با زبون کودکانه بهش گفتم ،عزیزم ببین چه شورت خوشگلی برات خریدم از این به بعد دیگه اینو بپوش و پوشکتو بندازیم بره،پوشک واسه نی نی های کوچیکه
یه قصه از خودم براش گفتم ،گفتم یه دختره اسمش سارا بود وقتی بزرگ شد به مامانش گفت من دیگه از پوشک خوشم نمیاد دلم میخواد مثل تو ،برم دستشویی،پی پی ها و جیش هارو بفرستم تو لوله ،که برن خونشون،خونه ی پی پی ها تو دستشوییه
همش مدام این قسمت آخره داستانو براش میگفتم و میگفتم دختر منم میخواد پی پی ها و جیش هارو بفرسته برن خونشون
شورت آموزشی پوشوندم بهش و هر یه ربع ازش می‌پرسیدم جیش داری دخترم؟بریم جیش هارو بفرستیم خونشون؟اونم خوشش می اومد و میگفت آره و می‌رفتیم دستشویی و جیش میکرد،چندبار یکم دیر بردمش دستشویی و تو شورت آموزشی جیش کردو عوضش کردم،شورت آموزشی هاش هردوش‌ کثیف شده بودن و مجبور شدم شورت معمولی یا شلوارک پوشوندم بهش،چندبارم چون شورت معمولی پوشیده بود جیش کرد تو خونه ،خلاصه تو دومین روز که از پوشک گرفتمش کم کم جیش داشتنی خودم از حرکاتش می‌فهمیدم جیش داره و ازش می‌پرسیدم میگفت دارم و میبردمش دستشویی ،مثلا دست میزد به مثانه ش ،یا پاهاشو جمع میکرد
چندبارم اومد گفت جیش کردم و من فکر کردم جیش کرده ،دست زدم شورتش و دیدم خشکه ،فهمیدم منظورش اینه که جیش دارم و جیش نکرده،،چندبارم گفت پی پی کردم و دیدم منظورش پی پی دارمه،گاهی هم
ادامه تو کامنت اول
مامان آرتا😍🥰 مامان آرتا😍🥰 ۳ سالگی
آرتا رو آوردیم خونه همه چی خوب بود ولی خونریزی بیرون پانسمان رو داشت ولی چون زیاد نبود پزشک گفت مشکلی نیست، پنج شنبه صبح ادرار آرتا رو خالی کردم بستم دیدم اصلا از شب ادرار داخل کیسه نیست نگران شدم مایعات دادم تا ظهر دیدم اصلا ادار نیست فقط خون هسن بچه هم هی زور میشه انگار زیر دوش آب کل بدنش خیس از پیشونی و موهاش آب می‌چکید و گریه شدید زنگ زدم اورژانس توضیح دادم گفتن طبیعی، هی گفتم بابا از دیشب ادرار نیست گفتن طبیعی، بچه با هر زوری که میزد جیغ میکشید از بغل سوند ادرار قطره قطره میریخت بیرون، بازم شال و کلاه کردم به همسرم گفتم پاشو بریم بیمارستان بچم از دستم رفت، رفتیم خلاصه دوتا جراح دیگه امدن چک کردن گفتن این مثانه خالی گفتم بابا از دیشب لیتر و آب و آبمیوه خورده چجوری خالی، گفتن ببرید خونه گفتم نمیبرم لطفا بگید پزشک جایگزین بیاد بچم جیغ میزد انقدر اونجا پا فشاری کردم تا پزشک جایگزین امد آرتا رو دید گفت الان میام برم به استاد زنگ بزنم( همون جراح آرتا) خلاصه پنج دقیقه بعد برگشت سریع آرتا رو جا به جا کردن و گفتن سوند بسته شده برگشت ادرار فشار به مثانه و کلیه و کمر😰