مامانا بازعید شد بچه های بی تربیت خواهرشوهرم بامایجا جمع شدن امروز پسر۶ساله خواهرشوهرم سرپسر۴سالمو کوبوندزمین خون دماغش کرد منم عصبانی شدم بهش گفتم ببین چیکارکردی حالا مادرشوهرم واسه من قیافه میگیره اوناهم عصری برگشتن خونشون خداروشکر من روبازی بچه ها حساس نیستم غیرعمد شاید اتفاقی بیفته ولی پسراین عمدی میزنه انقدم فیلم وبازی جنگی میبینه بدمیزنه بچه هارو شانس آوردم اتفاق بدی نیفتاد خواستم بگم خواهشا مامانهایی که مدل خواهرشوهرم من بچه تربیت میکنن یکم فکرکنن اگه اتفاقی برای بچه های دیگه بیفته شما مسولید یکم برابچه هاتون وقت بزارین من نمیگم بچه ازخودش دفاع نکنه ماهم بچه بودیم همدیگه رو میزدیم ولی بخدا ندیدم یه بچه به قصد کشت یه بچه دیگه رو بزنه علت خشونت رو پیدا کنید حتما کنترل کنید مال پسرخواهرشوهرم بخاطر گوشیه یعنی۲۴ساعتع بازی های جنگی وبوکس و...بازی میکنه یا فیلمای کشتی کج و..میبینه خواهرشوهرم اصلا براش مهم نیس این بچه چیکارمیکنه بچش حرفای زشت میزنه اصلا کاری باهاش نداره باورکنید بااین زدن و فحش دادن اعتمادبنفس بچتون بالانمیره بلکه مهارتهای کنترل خشم و ارتباط باهمسال و ...بدردش میخوره حتما دفاع کردن یادشون بدین ولی نه دراین حد که بچه مردمو ضربه مغزی کنن

۵ پاسخ

من نمیزارم بایچه ای که خشونت داره بچم بازی کنه میبرمش تو اتاق نگهش میدارم که برن

متاسفانه اینا اسیب اجتماعین. تبعاتشو بچه های ما که هزاران تلاش و انرژی صرفشون میکنیم ،میبینن
با همین بچه ها یه جا درس میخونن و بزرگ میشن🥺😮‍💨

چ تحملی کردی با سیلی نزدی تو گوشش

بچه ۶ ساله، کشتی کج میبینه؟؟؟!!!!! یاااا خدااااا. اینا رو خانواده میبینن، این بچه هم یاد گرفته.
ما خودمون دو قسمت سریال گناه فرشته رو، روی تی وی در حضور ارسلان دیدیم، بچه از سرش یاد گرفته بود، مداد رو مثل سیگار میذاشت رو لبش می‌گفت دارم سیگار میکشم، بابام و پدرشوهرم، دهن منو شوهرمو سرویس کردند، از اون تایم فقط کارتون و انیمیشن کودک رو تی وی پخش میکنیم، فیلم های مد نظرمون رو روی گوشی می‌بینیم اونم وقتی ارسلان خوابه، هر کاری میکنیم هم این عادت ادای سیگار کشیدن، از سرش نمیره، تو اطرافیان و خانواده هم آدم اهل سیگار و قلیون نداریم، بچه ها خیلی سریع یاد می‌گیرند وخیلی دیر فراموش می‌کنند. خانواده ی این بچه چطوری میخوان این خشونت رو از بچه شون جدا کنند، تو مدرسه، پارک، خانه کودک، مهمونی و... اگه خدایی نکرده بلایی سرکسی بیاره، چطوری میخوان جبران کنند، اونم اگه قابل جبران باشه...

تازه بعضیا بچه هاشون فحش میدن ذوق میکنن دیدم همینجا خانمه نوشته بود بچه دوسالم بهم میگه ج... هاهاهاهااا😐😐😐 بعد نمیگن همینارو جلو کسی بهشون بگه آبروشون میره

سوال های مرتبط

مامان فندق مامان فندق ۴ سالگی
سلام خانما یک نظر خواهی می‌خوام ازتون
من یک پسر ن دیک چهارسال دارم که خیلی شیطونه و جدا از شر و شیطون بودنش خیلی هم دست به زن داره بعد اینکه هروقت میریم مهمونی بچه ها بی که هستن اونجا رو میزنه همه ناراحتن از دستش هرچقدم باهاش صحبت میکنم اصلا متوجه نمیشه میگه ببخشید ولی دوباره به کارش ادامه میده وقتی هم جلوشو میگیرم خودمو میزنه این چند روز همش عید دیدنی رفتیم وچون دیگه خیلی اذیت کرد گفتم دیگه جایی نمیرم تا مادرشوهرش دیشب اصرار کرد بیا چرا بچه رو قایم میکنی بچه گناه داره منم گفتم پس دیر میام واسه افطار نمیام دیشب رفتم خونه خاله شوهرم و اینکه پسرم با توپ زد تو چشم یک از بچه های فامیل بعد اون بچه هم زد تو کمر پسرم منم گفتم باشه مشکی نیست زده خورده دوباره آخر شب دست یکی دیگه از بچه های فامیل رو کرد لای در و گاز گرفت ماهم وقتی داشتیم می رفتیم گفتم مامان برو بوسش کن عذر خواهی کن ازش بچه منم رفت جلو بوسش کنه اون بچه هم زد تو گوشش منم دوباره گفتم باشه مشکلی نیست نمیشه همش بچه من بزنه باید بفهمه که وقتی میزنی پس میزنن و اینکه از اون طرف باید عذر خواهی یاد بگیره حالا مادرشوهر م میگه چرا گذاشته بره معذرت خواهی کنه گور باباش که کتک خورده به درک چرا نوه من رو زدن بنظر شما من دارم اشتباه میکنم یا مادرشوهرم
مامان شهریار مامان شهریار ۴ سالگی
سلام تا حالا شده کسی به خودتون و بچه‌تون حس منفی بده؟ به طوری که شب تا صبح خوابتون نبره؟!
من مادرشوهرم و جاریم اینجورین. مادر شوهرم مدام بچه منو با بچه جاریم مقایسه می‌کنه در صورتی که بچه من چهارسالشه بچه اون می‌ره کلاس پنجم همه‌اش میگی بچه جاریم اندازه بچه تو که بود فلان کارو می‌کرد فلان بازی رو می‌کرد کاردستی درست می‌کرد. بچه تو هیچی بلد نیست در حالی که بچه جاری من فوق‌العاده بی‌ادبه هنوز بلد نیست سلام کنه سر بزرگتر داد می‌زنه به شدت حسوده ولی هیشکی جرات نداره چیزی بهش بگه جاریم هم هر وقت بچه منو می‌بینه بهش خیره میشه میگه این چشه؟ چرا اینجوریه؟ در صورتی که بچه من عادیه و هیچ مشکلی ندارم
به شوهرم میگم اینا اینجوری به من می‌گن تازه یه چیزی هم بدهکار میشم اینقدر باهام دعوا می‌کنه که تو خودت مریضی و مشکل داری و تا یه مدت منتظر می‌مونه من یه اشتباهی کنم مثلا غذام بسوزه بهم میگه به جای اینکه بگی فلانی اینو بهم گفت آشپزی یاد بگیر.
خسته شدم خیلی تنهام هیشکی نیست باهاش دردودل کنم😔