۲۴ پاسخ

عزیزم حتما با یه تراپیست صحبت کنید

عزیزمممممم🥺😔 زنگ بزن بهش حتی اگه نخواد حرف بزنه اینجوری بهش میگن ببین مامانت دوستت ندارها اگه دوستت داشت دلتنگت میشد زنگ میزد بهت😔 بچه زود باور می‌کنه اگه بری دنبالش احتمالش زیاده دلش هواتو بکنه بیاد باهات

اشکم دراومد بخدا چقد گریه کردم با خوندن پیامت😭😭😭😭الهی ک بهترین ها برات رقم بخوره الهام جون

😭😭😭خیلی ناراحتم برااات خیلیییی

خودت و دلت رو بسپار به خدا خودش برات میسازه عزیزم

جداشدی ازباباش یانه؟

چقد بغضی شدم اشکام سرازیر شد.ی مادر چقد باید زحمت بکشه نه بارداری بعدشم درد زایمان و شب بیداری آخرش اینجور 😔😢

دقیقا دختر منم گاهی میگه دوستت ندارم . میگم هرچقدر تو منو دوست نداری من هزار برابر تورو میخوام
عجب حسیه این مادری

احساس میکنم وفتی میره خیلی تو گوشش میخونن ک مامانتو دوس نداشته باش و فلان

خدا حفظش کنه ،عزیزم شاهانت همسن امیرحسینمه
دقیقا این حالاتشو درک میکنم
فعلا درکی از جدایی نداره نمیتونه انتخاب کنه
بخودت سخت نگیر ،بسپار بخدا ❤

الهام بهش یاد میدن
منم مامان بابام جدا شدن سمت خانواده بابام بزرگ شدم
متاسفانه خیلی میگفتن مامانت اگر دوستون واشت ول نمیکرد بره
میموند زندگی می‌کرد منم کلا ۵سالم اینا بیشتر نبود
همین رفتار های شاهان رو داشتم با مامانم
آخرم ک مامانم چند سال بعد ازدواج کرد دیگ بدتر
همش میگفتن اره ول کردرف عروس شد بچه آورد و...
روحیه خود بچه از همه بدتر آسیب میبینه اما چکار میتونه بکنه‌.تو عالم بچگی باور میکنه

عزیزم به نظرم حتما از یه مشاور کمک بگیر چون پسرتم الان تو یه بحران گیر کرده

الهی بگردم...
مطمین باش برا بچه هم هیشکی مادر نمیشه
حالا هرچقدرم این حرفا رو بزنن که ملکه ذهنش شه

منم حس میکنم این حرفارو اونا اینقدر میگن میگن بچه ست دیگه فکر میکنه اونا یه چی میگن.
اما خبر بعضی وقتا هم هرچی خوبی کنی اخرشم بچه ها یه حرفی میزنن و یکی دیکه رپ انتخاب میکنن.

من دخترم براش همه چی میپختم هرچی دوست داشت
اما اخرش بعضی وقتا بود همیشه میگفت زن عموم خوشگله زن عموم برام لاک خرید اونم یدونه از خودش بود میداد بهش
یا مثلا میگفت زن عموم برام تل خرید
بااینکه از هیچ تل وگیره و لاک و لباس و هرچیییییی فکرشو کنی من خودم براش میخریدم از همون نوزادی هرروژ براش عروسک و لباس و بعدا لاک و لباس وووو همه چی شیک و ست میخریدم
اما اخرش میگفت عمه م و زن عموم
منم هزار بار میشکستم اما یع بار زدم زیر گریه و رفتم خونه بابام
دیگه شوهرم مبکفت دخترم تاصبح نخپابید و گریه کرده از نبودت ووووو
الان بهتره

چقدر شاهان بی‌معرفته اخه
اونقدرا سن نداره ک بخاد حرفای اونا یادش بمونه و بیاد اینطوری بگه بهت تو کار این بچه موندم من اصلا فکر و خیال نکن ب خودت و کارت برس فقط

چند روز قرار بود بمونه

سلام عزیزم حضانت شاهان باشماست یا پدرش؟

مگه حضانتش با خودت نیست خب اگه دوریش سخته برات اجازه نده بره

شاید اینجوری میخان کاری کنن برگردی

☹️☹️ خوندم بهونه شد بغضم بشکنه 😭😭 🫂 تو ۱۰۰ تا براش گذاشتی فقط اگه اون سراغتا نمیگیره تو مث اون نباش هی زنگش بزن بگو دلم برات تنگ شده

بچه هاهمینن هرطرفی ک منفعتشون باشه میرن بچه شما و من فرقی ندارن بچه ها مثل زمام من و شما معرفت ندارن و بی وفان

عزیزممم☹️

هر کی بگه براش مهم نیس ک بچش بخادش یانه تظاهره منی ک بچم باباشو بیشتر از من دوسداره دلم عمیقا میشکنه وقتی باباش خونس عین خیالشم نیس ننه داره گاهی تنها میخابم اون دوتا باهم اصلا نمیاد سراغم دلم بقدری از بچم میشکنه ک گریه میکنم

یادمه یبار از اینکه تو فروشگاه خرابکاری کرده بود و باباش دعواش کرده بود چقد ناراحت بودی میگفتی فلان چیز چ ارزشی داشت ک سر بچم داد زد و اینا
بخدا ما زنا تو همه چی بدشانسیم انقد از همه چیزمون می‌زنیم برا بچه آخرم اینجور

سوال های مرتبط

مامان فندوق مامان فندوق ۴ سالگی
ای خدا🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️😭

صبح مادرشوهرم زنگ زده به شوهرم که امشب میاین خونمون؟ اگه میاین شام بذارم شوهرمم زنگ زد یه من گفت بریم یا نه گفتم خب بریم تا رفتیم دیدم داره سرفه میکنه گفت دکتر بودم گفتم چرا گفت یکم گلوم درد میکنه مال هواست دیدم همه داروهایی که دکتر بهش داده دارو سرماخوردگی بعد قبلش با من دست و روبوسی کرد همشم پسرمو بغل میکرد بوس میکرد خیلی ناراحت شدم چون هروقت مریض میشدن خودش میگفت نیاین بعد ایندفعه اینجوری کرد
منم قبل از اینکه برم خونشون خربزه خوردیم با پسرم همینکه خوردم چون آلرژی شدید دارم گلوم شروع که به خارش و سوزش حالا وقتی از اونجا برگشتیم هی توهم سرماخوردگی دارم به پسرمم قبل خواب گفتم مامان گلوت درد میکنه گفت آره گفتم کجاش دست گذاشت رو گلوش گفت این وسطش حالا نمیدونم واسه خربزه که خوردیم اینجوری شدیم یا از مادرشوهرم گرفتیم😭
من تا رسیدم قرص سرماخوردگی و ویتامین دی خوردم به شوهرمم گفتم ویتامین سی بخره بخورم
پسرمو نمیدونم چیکار کنم😭😔