۱۱ پاسخ

وا چه ربطی داره انگار از جامعه بی خبری واقعیتهارو نبینیم اینها که چیزی نیست اینجوری کلا فقط صدا و سیما ببینین

من ۳.۴قسمت دیدم
انگار داری رمان های آب دوغ خیاری میخونی😂😂
خیلیی چرته اصلا نگاش نمیکنم دیگه

دارن عادی سازی میکنن
جالبه که بهشون گیر نمیدن

چون واقعیت های جامعه همشون جامعه ما اصلا گل و بلبل نیست

ب واقعیت زندگی نزدیکتر شده دیگه...

خدا رحم کنه. کلا دارن روی بچه ها و نوجوونها کار میکنن. الان همه نوجوونها همه ی این قیامت رو دنبال میکنن.

منظورم زن کهنمویی بود

چطور به جوکر گیر داده بودن بعد به اینا واسه پخش گیر ندادن

من که حوصله ندارم سریالای بیخود ببینم سریال خارجی میبینی ؟ پارادایس ببین یه فصلش تموم شده

الان یه عده روشن فکر میریزن سرت🤐

بله همینطوره.
اول هاش رو دارید نگاه میکنید؟

سوال های مرتبط

مامان پسرم مامان پسرم ۵ سالگی
کیا بچه هاشون پیش یک میرن
من پسرمو امسال نوشتم پیش یک سال بعد پیش دو هست
پسر منم یدونه پنج ساله هست تو کلاسشون قاطی پیش دو ها کردنش
این اعداد رو رفت رو ۲۲,۲۳ نوشتی و یاد گرفتی
کمتر بیشتر مساوی دارن اونم با شکل نه نوشتن نه وسطش خالی هفت علامت کمتر بیشتر بزار این بچه ها چه بدونن اینارو آخه
الفبا رو تموم کردن
جمله میگن بهشون دیگه
سارا اسب دارد
آن مرد با داس آمد
زهرا کتاب می آورد
آیت الکرسی رو پنج قسمت کردن حفظ کنن
نماز رو یاد میدن معلم میگه قنوت سخته صلوات بفرستن
هر هفته شعر میگن حفظ کنن میگم بابا بچه تازه اینو یاد نگرفته هفته بعد چه شعری اخی
دعای سفره صلوات بزرگ حمد توحید ناس زلزال خیلی سوره های دیگه کردن تو مغز بچه ها
والا من از همون اوایل مهر دیدم انگاری اینا خیلی سخت میگیرن و درس زیاد میدن به منم گفته بودن تو ثبت نام پسر شما نوشتنی نداره
اما از اول مهر پسر منم قاطی اونا کردن به معلمش میگم اینا برا سن این زیاد نیس میگه کار کن باهاش یاد بگیره مگه چقدر با اینا تفاوت داره چند ماه نهایت یه سال
گفتم عیب نداره سن پسر من برا پیش دبستانی ساله بعده
من امسال خواستم از من جدا بشه یا. بگیره اصول و قواعد مدرسه رو نه اینکه این حجم از درس رو یاد بگیره
بهش گفتم زده میشه سال بعد لطفاً برا پسر من سخت نگیر مدیریت به من گفته اصلا پنج ساله هامون نوشتنی ندارن دفتر مشق صد برگ بچه من پره میگه چون بین این بچه هاست نمی‌تونیم به اون تکلیف ندیم با اینا باید یکی باشه
برا سال بعدم دو دلم اینجا ثبت نام کنم یا نه نمی‌دونم حس میکنم زیادی میگن نظراتتونو بگین
چه اونایی که پیش یک هستن چه دو
مامان پسرم مامان پسرم ۵ سالگی
خانوما ببینید من حساسم یا شماهم بودید ناراحت میشید
من زندایی همسرم زنه پیر و مسن نیست جوونه اما با پسر من همیشه لجه از رفتارش از طرز صحبت هایش میفهمم
اونروز خونه دختر خاله همسرم دعوت بودیم خاله همسرم کیک تولد گرفته بود از تولد پسر من چهار ماه گذشته از تولد دختره دختر خاله اشم دو ماه میگذره
این کیک رو بی مناسبت گرفته بود و اسم پسر من و دختر اونو نوشته بود که بچه ها خوشحال بشن کیک رو یخچال میزاشتن پسرم بدو بدو میکرد از اتاق دیدم بهش میگه بیبین شلوغی نکن آروم بشین برا توهم کیک بگیرن کیک رو برا اون دختره گرفتن برا تو نه
دیدم پسرم گریه می‌کنه که منم کیک می‌خوام گفتم پسرم برا توهم هست خاله برا هردوتون خریده یکم گذشت دیدم تو آشپزخونه باز برا پسرم میگه کیک برا اونه نه تو این بچه باز جیغ و داد که نه منم می‌خوام اینبار خالش از اونور پذیرایی گفت نه کیک برا هردوشونه من اسم هر دوشونو نوشتم همینطوری تولد دو تاشونم گذشته اینطوری گرفتم خوشحال شن
بعد غذا بردم پسرمو اتاق لباسش کثیف شد عوض کنم اومد اونجا برا اون دختره پول داد منم زود کارمو کردم از اتاق زدم بیرون شب استوری کیک و غذاهارو گذاشته بود رو کیک که اسم پسر من و دختره دختر خاله اش نوشته بودن رو اسم پسر من استیکر گذاشته بود نوشته بود تولدت مبارک دختر دوست داشتنی کاری به آستوریش ندارم ها
فقط اون رفتارش و اون گزاشتن استیکر رو اسم پسر من ناراحتم کرد
زنیکه نمی‌دونم چشه همیشه با این بچه لجه