دلم خیلی گرفته دلم میخاد درد و دل کنم جفتم پایینه یه جایی دعوتمون کردن نگفتن مریضن به محض این که فهمیدم برگشتم کلا نیم ساعت اونجا بودم چیزیم نخوردم ولی از دیشب مریضم الان زنگ زدن فردا میان دنبال کار پسرشون مادره میخاد بیاد خونمون من خودم با ماسک دارم خفه میشم تا پسر یکساله ام مریض نشه اون بیاد میچسبه بهش مریضش میکنه دیگه نمیدونم چیکار کنم واقعا بدنم درد میکنه یعنی شوهرم و پسرم مریض بشن دیگه بدبخت ترین عالم میشم چون با این حالم و وضعیتم باید پرستاری کنم واقعا نمیدونم اینجور آدما درک ندارن؟هی میگه خوب شدم و از ته دل سرفه های خلط دار میزنه و صداشم گرفته

عزیزم تعارف رو بزار کنار و بگو من استراحت مطلقم لطفا نیاین

ای خدا کی میخوان درک کنن یه زن باردار نیاز ب تنهایی و استراحت داره

ببخشید این ویروس جدیده چجوریع
من چند روزه گلو درد دارم فقط یعنی مال منم سرما خورده گیه

واااا تعارف چرا داری باهاشون قشنگ بگوشون نیان چون مریضن....منکه با هیچکس توی این چند مدت تعارف نداشتم خیلی محترمانه گفتمشون دیگه کسی دست درک خودشه بهش بربخوره یا نخوره

تو زمستون یه ایامی یه انفولانزای خیلی شدید اومده بود منو دعوت کرده بودن هیچ کلی باهام روبوسی ام کردن یعنی با خودشون نگفتن اینم میگیره

تعارف رو بزار کنار بگو مثل خودشون پررو باش بگو نمیتونم پذیراتون باشم

عجب آدم بی فکری

من بودم میگفتم نیستم خونه
چقد زور داره