۴۱ پاسخ

قدم نو رسیده مبارکه عزیزم 😍😍😍ب سلااامتی

منم رفتم مسعود.. عالی بود خدایی، خیلی راضی بودم

کدوم دکتر ها مسعود هستن ؟

مبارک باشه عزیزم میشه بگی هزینش چقدره بیمارستان مسعود فقط با بیمه پایه؟؟

دختررر مبارکه خوش قدم باشه الهی😍😍😍

عزیزم تبریک میگم راحت شدی سبک شدییی😍🥹💕

وای عزیزم خیلی خوشحال شدم پیامت و دیدم چه خوب که راضی بودی
از کوچولو هم رونمایی کن

مبارک باشه عزیزم قدمش پر خیر و برکت باشه براتون😘❤️

الهی که همه مامانا مثل شما سختی نکشن تو زایمان شون

سلام عزیزممممم خداروشکر که همه چی خوب بوده
من امید گرفتم واسه جمعه که زایمان خودمه🥲
بی هوشی بودی؟؟؟شگمتم فشار دادن ؟؟؟

بسلامتی عزیزم مبارک باشه 😍خداروشکر که همه چی خوب بوده

پمپ درد بهترع یا گاز انتونکس ؟! بیمارستان مسعود داره ؟؟

مبارک باشع عزیزم پمپ درد خودت جدا خریدی ت بیمارستان ؟ برا طبیعی هم اجازه میدن ؟من میخام طبیعی زایمان کنم ک اگه بشه پمپ درد بگیرم بگم برام وصل کنن

مبارک باشه عزیزم 😍

قدم نو رسیده مبارک باشه عزیزم

بسلامتی عزیزم ، هزیینه چقد شد؟

بسلامتی به یادت بودم مبارک باش 😍

قدم نورسیده مبارکه عزیزم

عزیزممممم 😍 قدم نو رسیده مبارکت باشه انشالله زیر سایه و ناز پدر و مادر بزرگ بشه 💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻

سلاممم مبارکهههه 🥺🥺🥺 خداروشکر راضی بودی.. پس منم میرم. دکتر بیهوشیت خانم بود یا اقا؟ دخترت وزنش چقدر بود. به نظرت گرکز درست تشخیص داد؟

مبارکههه عزیزم قدمش پرخیر وبرکت . اخر چند کیلو بود . عکسشم بزار اگه دوس داری ذوق کنیم‌😍😍😍😍

قدمش مبارک باشه براتون گلم ،تبریک میگم ☺️😍🥹

بسلامتی عزیزم پاقدمش پر از خیروبرکت باشه

ب سلامتی عزیزم مبارک باشه 😍دکترت کی بود ؟؟

خب خداروشکر بسلامتی عزیزم. قدم نورسیده مبارک گلم انشاالله قدمش پراز خیر و سلامتی باشه عزیزم.خب خداروشکر راضی بودی. چشات روشن دختر نازتو دیدی

مبارک باشه

خداروشکر عزیزم تبریک میگم قدمش خیر باشه انشالله

سلاااام جانم خداروشکرررر
قدم نو رسیده مبارکااا باشه گلم
ان شاء الله قدمدار ونامدار باشه عزیزم ❤️😘

مبارکه گلم برای ماهم دعا کن رد شه

به سلامتی عزیزم خدارو شکر مبارک باشه😍😍

من ک با این همه استرسی ک دارم دکتر گفت دهانه رحم از داخل باز شده و بچه اومده پایین الان تکون هاشو خیلی پایین حس میکنم روی واژنم 😫میترسم کیسع ابم پاره شع ...دلم نمیخواد برم صیاد اونم ۳۴ هفتع😭واسه منم دعا کن

سلام عزیزم به سلامتی قدم کوچولوت پر خیر و برکت باشه براتون🥰🤩🩷

اتفاقا امروز یادت بودم که زایمان کردی یا نه

خدا رو شکر🌸🌸🩷🌸🌸

مبارکه عزیزم ان شاءالله زایمان ماهم مثل شما آسون بشه

بسلامتی عزیزم

خوب تمام شد رفت یه نفس عمیق بکش دیگه تا اینجاش راحت شدی مبارکه

الهی شکر عزیزمممم خیلی خوشحال شدم برات❤️قدمش براتون پر از خیر و برکت باشه با یه دنیا دل خوش مبارک باشه عزیزم😍❤️😘

خداروشکر عزیزم
ماماهای شیفت کی هست اونجا؟

بی‌حسی بودی یا بیهوش

ای خدااا مبارک باشه عزیزم انشالله بسلامتی قشنگم 🤩🤩دکترت بابویی بود نه🤣🤣

الهی عزیزم مبارک باشه به سلامتی انشالله 🥹😍😍😍

خداروشکر عزیزم
دعا کن واس منم راحت باش

سوال های مرتبط

مامان اورهان 🐣🧿 مامان اورهان 🐣🧿 ۳ ماهگی
تجربه سزارین پارت دوم

بعدش اومدن بردنم سمت اتاق عمل جلو در خانوادمو دیدم و خداحافظی کردم 🥺 ( اون لحظه برای همتون دعا کردم واقعا ) داخل اتاق عمل خیلی سرده کل بدنم داشت میلرزید دکتر بیهوشی پرسید بی حسی میخوای یا بیهوشی ؟منم سپردم به خودشون اونام گفتن استرست بالاست بدنت داره میلرزه بهتره بیهوش بشی خلاصه بیهوشم کردن یهو با درد وحشتناکی از زیر سینم تا پایین پاهام بیدار شدم همچنان داخل ریکاوری تو خواب و بیداری بودم که دیدم بچه رو اوردم گذاشتن رو سینم وقتی مک زد انگار واقعا یکی از اعضای بدنمو دوباره چسبوندن بهم 🥺 شروع کردم به گریه کردن بعد بردنم بخش خیلی درد داشتم همش گریه میکردم چون بیهوش شده بودم یکم خوابیدم بیدار که شدم دردم خیلی کمتر شده بود ( پمپ درد داشتم ) پمپ درد خیلی خوبه حتما بگیرید من شیاف و فردای عمل گذاشتم . فردای عمل پمپم که تموم شده بود دردم بیشتر شد که شیاف دادن بهم
قبل از بلند شدنم دو تا شیاف بزارید بعد چند دقیقه بلند شید ( من بلند شدنی زیاد درد نداشتم فقط نمیتونستم صاف راه برم انگار کمرم قفل شده بود )
#سزارین
مامان نی نی مامان نی نی ۲ ماهگی
تجربه سزارین پارت پنجم
بعد از این که به هوش اومدم و تونستم خیلی ناواضح حرف بزنم سراغ پمپ درد را گرفتم که متوجه شدم شوهرم یادش رفته بگه پمپ درد میخام. کلی گریه و التماس کردم. گفتم درد دارم و توروخدا پمپ درد واسم بزارید ولی گفتن پزشک بیهوشی رفته و دیگه نمیتونیم.😑

با درد زیاد منتقل شدم بخش. چون قبل از سزارین هپارین میزدم خونریزیم زیاد بود. و مرتب ماساژ رحم انجام میدادند. دوبار داخل ریکاوری- یکبار حین تحویل از اتاق عمل به بخش - چهار بار مامای بخش - فردای عمل هم یکبار دکترم.
بدون پمپ درد واقعاً دردش غیر قابل تحمل بود. از چیزی که تصور میکردم طولانی تر و شدیدتر بود. و برای مسکن فقط شیاف و 1cc آپوتل بهم زدند.😑 درصورتی که بیمارستان دولتی شهرمون همون اول که بیمار از اتاق عمل وارد بخش میشه پتدین به بیمار میزنند. ولی خصوصی فقط پمپ درد داشت که شوهرم یادش رفته بود به پذیرش اتاق عمل بگه و رضایت بده. با هر بار ماساژ رحم من داد و بیداد میکردم و التماس میکردم که بسه دیگه.برای این که دست ماما را نگیرم مادر شوهرم دوتا دستام را محکم می‌گرفت و ماما ماساژ رحمی انجام میداد و من جیغ میزدم😭... برای من مثل شکنجه بود.
مامان آقارضا مامان آقارضا ۵ ماهگی
تجربه سزارین

من سرکلاژ بودم و درد رحم داشتم با وجود سرکلاژ معاینه شدم و گفتن نیم سانت باز شدی و اگه بیشتر بشه و باز نکنی ممکنه رحم دور از جون پاره بشه و من تو ۳۷هفته و ۳روز سزارین شدم (سزارین اختیاری)

صبح ساعت ۵:۳۰بیمارستان بودم و خیلی درد داشتم و وقتی بهم سوند وصل کردم به معنای واقعی کلمه داشتم از درد میمردم خیلی برای من سوند سخت بود کارامو کردم و ۵دقیقه مونده به عملاز شدت درد سوند تمام بدنم خیس عرق بودم و دردم وحشتناک تر شده بود ،رفتم تو اتاق عمل و خلاصه سزارین شدم و من پمپ درد هم گرفتم ساعت ۹رفتم اتاق عمل و ساعت ۱۱از ریکاوری زدم بیرون و درد سزارین مثل یه پریودی پر درد بود ولی نه اون حدی که نشه تحمل کرد و هر وقت حس میکردم دردم یکم داره اذیتم میکنه دکمه پمپ درد رو میزدم و برام شدت درد کمتر میشد و خداروشکر پسرمم تو دستگاه نرفت و بعدم ۱۲ساعت بعد عمل گفتن بلندشو راه برو،خلاصه به جز درد سوند که اصلا برام قابل وصف نبود بقیه عمل واسم قابل تحمل بود وذخلاصه که واسه کسایی که مثل من ترس دارن یا از درد طبیعی میترسن من سزارین رو پیشنهاد میدم ان شاءالله دامن اقدامیا سبز بشه و همه ی مامانا بچه هاشون رو صحیح و سلامت بفل بگیرند🥰🤲🏻💐❤️
مامان هدیه زهرا مامان هدیه زهرا ۳ ماهگی
#تجربه_سزارین
پارت دوم
تو اتاق عمل اول متخصص بیهوشی خیلی مهربون بهم مشورت داد که وقتی میترسم، بی حسی خوب نیس و باید بیهوش شم. چون وقتی وارد اتاق عمل شدم، خیلی ترس داشتم و اینو همه شون متوجه شدن . یکم باهام حرف زدن تا ارومم کنن. و تصمیم گرفتن که بخاطر ترسم، بیهوشم کنن. و اینکه از عوارض بی حسی بهم گفتن که بعداز اینکه بی حسی تموم میشه، سردرد های شدید دارن .
دستگاه تنفس بهم وصل کردن و همونجا دیگه تو یه لحظه بیهوش شدم.
بیدار که شدم، ساعت ۲ و نیم بود.
دیدم تو اتاق ریکاوری ام و پرستار بهم شیاف میزنه تا درد نداشته باشم.
آرامبخش و شیاف خیلی خوب بود . باعث شد وقتی که به هوش اومدم، اصلا دردی نداشته باشم. واقعا خوب بود . اصلا نیازی به پمپ درد نداشتم. همه کسانیکه با ما سزارین کرده بودن هم همینطور بودن، هیچکدوم پمپ درد نداشتن . و همه مون با شیاف و سرم و آمپول ، آروم بودیم و هیچ دردی نداشتیم‌ . و بخاطر اینکه بیهوش هم شده بودم، هیچ عوارضی نداشتم و حالم اوکی بود.
تو این زمینه ی بعد از عمل، بیمارستان و عواملش خیلی مهمه. من که واقعا رااضی بودم. رسیدگی شون عالی بود.
مامان نینی 🩵 مامان نینی 🩵 ۱ ماهگی
تجربه زایمان
پارت ۹
دیگه سرمو با یه روسری محکم بستم و خوابیدم وقتی بیدار شدم نزدیکای شب بود ی سردردم به جای اینکه بهتر بشه بدتر شده بود طوری بودش که فقط تو حالت خوابیده دردش آروم بود ولی وقتی از جام پا می‌شدم انقدر سرم درد می‌کرد که اصلاً قابل تحمل نبود حتی نمی‌تونستم بشینم بچه رو شیر بدم دوباره پا شدیم رفتیم بیمارستان و اونجا دوباره منو حسابی معاینه کردن و گفتن هیچ مشکلی نداری ولی بهم یه سرم تزریق کردم که توش به نظرم بتامتازون بود سرم که تموم شد سردرد منم آروم شد دکتر بیهوشی که سر زایمان بالا سرم بود اومد و همون بین که دکتر بیهوشی که سر زایمان بالا سرم بود اومد و همون بین که مثلاً اومده بود برای معاینه ازم پرسید پمپ درد داشتی گفتم نه چون حالم خوب نبود گفت تو که موقع زایمان حالت خوب بود گفتم که منظورتون توی اتاق عمله گفتش بله در حالی که من فکر می‌کردم باید از قبل می‌گفتم گفت نه تو اتاق عمل اگر بهم می‌گفتی برات می‌ذاشتم خلاصه اینجوری شد پمپ درد هم نذاشتم
قبل از مرخص شدن از بیمارستان که دکتر اومده بود معاینم کنه بهم گفت موقع عمل متوجه شده لگنم از بالا تنگ بوده و از پایین اندازش خوب بوده برای همین موقع زایمان متوجه نشده بوده و فقط می‌دیده بچه به دنیا نمیاد به خطر همینم بچه توی کانال زایمان گیر کرده بود و سرش کشیده و خربزه‌ای شده بود ولی من هنوز هم ترجیحم روی زایمان طبیعیه چون بعد از زایمان سزارین با وجود اینکه حدود یک ماه گذشته هنوزم که هنوزه بخیه‌هام درد می‌کنه و اون سردرد بعد از زایمان رو مونده
پایان
مامان 🩷👧🏻ronisa مامان 🩷👧🏻ronisa ۷ ماهگی
سلام مامانا من هم اومدم از تجربه ی زایمانم بگم من بعد عید رفتم مطب که دکتر برام سونوگرافی نوشت برای وزن تو سونو زده بود که آب دور جنین کم شد رفتم پیش دکتر گفت هر روز باید بری nstبدی تا بتونیم بورو تا سی و هشت هفته نگه داریم چون سی هفت هفته بودم بهم گفت اگر nstخوب نباشه باید فورا زایمان کنی من چون میخواستم طبیعی زایمان کنم معاینه هم کرد و گفت دو و نیم سانت بازی من اون روز رفتم nstدادم که خوب بود برای فرداش هم دوباره صبح رفتم دو بار گرفت که خوب نبود گفت برو آبمیوه بخور و راه برو دوباره بگیریم دوباره گرفتن که باز هم خوب نبود و به دکترم زنگ زدن که دکتر گفت اورژانسی ببرید اتاق عمل من سریع خودمو میرسونم از اون لحظه ی تماس تا اتاق عمل کلا ده دقیقه نکشید و بیهوشم کردن و رونیسا خانوم دنیا اومد من خیلی استرس داشتم و وقتی اتاق عمل و دیدم بیشتر شد واقعا خوشحالم که بیخوشم کردن و چیزی نفهمیدم چون واقعا اگر متوجه اتفاقات دورم میشدم استرسم خیلی بیشتر میشد واقعا از سزارین هم رازی بودم و خدا رو شکر میکنم که هم خودم سالمم هم بچه و هم اینکه زایمانم سزارین شد چون درد معاینه کردن طبیعی از درد بخیه بیشتر بود و کلا درد زیادی نکشیدم برای زایمان فقط برای ماساژ رحمی درد داشتم حالا نمی‌دونم به خاطر رسیدگی عالی بیمارستان و ورسنلش بود یا کلا این بود ولی عمم بیمارستان دیگه ای زایمان کرد خیلی درد داشت پس حتما تو انتخاب بیمارستان دقت کنید