۷ پاسخ

من پمپ درد داشتم ولی بازم خیلی درد کشیدم

منم پمپ درد داشتم هیچی نفهمیدم

من پمپ درد نداشتم فقط تو ریکاوری ک بودم یه فشار دادن بهم ک کمی درد داشت
با اولین بار ک از تخت می‌خوایی بیایی پایین راه بری
درد خیلی بدی نیس ک نشه تحمل کرد

منم گرفتم عزیزم واقعا خیلی خوب بود هیچی نفهمیدم
اما دارو از طریق شیرم وارد بدن بچه شده بود و بی حال شده بود
دکتر میگفت بدنش به دارو وا‌نش نشون داده
شیر نمیتونست بخوره انقد بی حال بود رفت ان ای سی یو
اگه برگردم عقب هیچ موقع پمپ درد نمیگیرم

عزیرم چند بار ماساژ رحمی دادن شما رو ؟
بی حس بودین یا بیهوش
اخه بعد سه ساعت بی حسی من از بین رفت میامدن ماساژ میدادن خیلی درد نداشت نزاشتم

بستگی‌به بدن داره من پمپ درد نگرفتم ولی اصلا هم درد نداشتم یدونه شیاف برام زدن وقتی اومدم‌بخش.فرداش هم پرسیدن مسکن میخوای من درد نداشتم دوستمم میگفت اومدنی خونه حتما‌ شیاف بزن تو ماشین اذیت نشی یک ساعت راهه ولی من نزدم درد هم نداشتم تو خونه هم همینطور .فقط روز سوم‌و چهارم سروگردنم درد گرفت بخاطر بی حسی که دراز میکشیدم همش خوب شد

منم پمپ درد داشتم و بیمارستان خیلی خوب بود

سوال های مرتبط

مامان پناه مامان پناه ۷ ماهگی
#تجربه سزارین
خانمایی که میرن برای سزارین حتما شیاف دیکلوفناک بگیرید ببرید با خودتون خیلی ارومتون می‌کنه دیگه پمپ درد هم خیلی خوبه من که خیلی راضی بودم قبل از ماساژ شیکمی و راه رفتن فشارش میدادم راه میرفتم خیلی دردم کم میکرد تازه من ست لباس بردم با دخترم عکس بگیرم
ولی درد داشتم پمپ درد خواب آلودم میکرد اصلا حوصلم نشد عکس بگیرم
نمی‌دونم این بلاگرا چه جوری عکس ست میگیرن مرخص شدم اومدم خونه
شب موقع خواب دوباره درد اومد سراغم که مسکن گذاشتم و اینم
بگم بعدش سخته من نمی‌تونستم از این پهلو به اون پهلو بشم خیلی سختم بود از روی تخت پاشم به سختی می‌تونستم
روزای اول اینجوری بود رفته رفته هر روز بهتر میشدم
من تا ده روز مسکن و شیاف استفاده میکردم
بعد از ده روز دردم کم شد
خیلی مراقب باشید بخیه هاتون عفونت نکنه
برای من جذبی بود و زیبایی بود جاش خیلی کم موند دکترم یه کرم داد
گرفتم زدم جاش خیلی خیلی کم شد ولی ترک شیکمی دارم
اینم بگم روزای اول خیلی مراقب باشید که یبوست نگیرید که وحشتناکه دردش بعد از ده روز برای من همه چی خوب شد
دیگه همین
اینم از تجربه من براتون آرزوی بهترینها رو دارم
آرزو دارم به خوشی‌ و سلامتی کوچولوهای قشنگ تون بغل کنید ❤️
مامان نینی مامان نینی ۴ ماهگی
(پارت سوم زایمان سزارین )

خیلی از ماساژ رحمی میترسیدم به اون پرستار گفتم تروخدا قبل اینکه بی حسیم بره ماساژو بده که حس نکنم اون زنه یکم ماساژ داد
بدش کارام تموم شد منو جاب جا کردن بردن ریکاوری اونجا دیدم چندتا پرستار و دکترم اومدن بالا سرم که میگن این دفع لخته داره سریع چند امپول داخل سرمم زدن
باز یه پرستار اومد شکمم ماساژ داد یکم درد داشت منم فقط دسته پرستار محکم نگه داشتم
هی میگفتم چرا منو نمیبربن بخش
که بعد چند دقیقه منو بردن دم در شوهرم اینا بودن منم کلن میگفتم میخندیدم اصلن درد اینا نداشتم (ولی یه اشتباهی که کردم نباید حرف میزدم )
بردنم بخش منم از قبل پمپ درد خرید که خیلی عالی بود من اصلن درد حس نکردم یا خیلی کم حس کردم ولی بقیه اتاقا زنا از درد داشتن میمردن
ساعت ۶غروب یکم تختمو به حالت نشسته کردم یکم اب ولرم کمپوت اینا خردم ساعت ۱۰گفتن باید راه بری اولش میترسیدم ولی شوهرم و جاریم منو بلند کردم درد نداشتم ولی حسه سنگینی داشتم اون سب خودم تنهایی چند بار راه رفتم
ولی از فردا به هیچ عنوان شکمم کار نمیکرد خیلی اذیت شدم
مامان درسا🥰🎀💞 مامان درسا🥰🎀💞 ۴ ماهگی
سلام دخترا از تجربه زایمان م میخوام بگم
از وقتی زایمان کردم اذیت بودم حس درد توی دهانه رحم داشتم موقع توالت رفتن اینم بگم زایمان طبیعی با وکیوم داشتم توی *بیمارستان تامین اجتماعی شهریار*
دکترم زهرا جهانگیری بود
بجای اینکه سزارین م کنه بعد از 12 ساعت درد وکیوم کرد با کلی جراحی و پارگی با تیغ که بعد از 45 روز فهمیدم بخیه هام کامل باز شدن بعد از 55 روز رفتم دوباره عمل کردم اینبار به دلیل پارگی های شدید لابیا و عمل دهانه رهم رو باهم انجام دادم الان که یک هفته میگذره هنوز سوزش دارن بخیه هام با شیاف درد مو اروم میکنم از شانسم نمیدونم خوب یا بد بعد سه روز از عملم با اون همه بخیه و درد و سوز پریود شدم نوار بهداشتی گذاشتم الان که 4 روز میگذره پریودم قط شد کلا مفنامیک اسید رو هم امروز شروع کردم چون دکترم گفت از روز اول پریود استفاده نکن که بخیه هات جوش بخورن ، امروز معاینه دومم هست واسم دعا کنید که خوب پیش بره الان یک هفته کامل نتونستم به دخترم برسم و بغلش کنم چون همش دراز کش بودم
واسه وامم اومدم شهرستان که عمل کردم وام ازدواج تازه کد رهگیری برام اومد ، توی زایمان با وکیوم هم دست دخترم اسیب دیده بهش میگن ارب» دارم واسش کاردرمانی انجام میدم واسم دعا کنید که جواب بده کار درمانی چون دکتر گفت اگه توی هر مرحله کاردرمانی جواب نده باید عمل کنه ، عمل هم تا ۶ماهگی فقط جواب میده ، هزینه عمل هم ۳۰۰ ملیونه واسم دعاکنید ،
مامان فندوق کوچولو 😍 مامان فندوق کوچولو 😍 ۵ ماهگی
تجربه زایمان پارت نهم
باید بگم که اگر از گاز بی حسی استفاده نکنید خیلی بهتره چون وقتی ما بین انقباضات استراحت داری بقدری گیج و منگ میشی که دلت میخواد بیهوش بیافتی، چند باری برام گازبیحسی زد و تا حدودی دردام رو کنترل کرد و بعد گفت بسه دیگه از اینجا به بعد باید درد اصلی رو تحمل کنی و از کپسول استفاده نکنیم، اومدم از وان بیرون و رو توپ نشستم و لگنم رو میچرخوندم و ماما هم کمرم رو به صورت دورانی ماساژ میداد، هر نیم ساعت هم معاینه میکرد تا ببینه تو چه وضعیتی هستم، درد خود زایمان تا حدودی قابل تحمل بود تا درد معاینه ها،واقعا درد معاینه انقدر زیادبود که نفسم بند میومد، چند باری معاینه کرد و من هربار التماس میکردم توروخدا نمیخواد ولش کن، میگفت نه باید بدونم چند سانت شدی، ولی بدن من هنوز روی ۶ سانت مونده بود و انگار استپ کرده بود، ماما معاینه تحریکی کرد و من از درد یهو حالت تهوع گرفتم و سریع برام پلاستیک آورد و استفراغ کردم، گفت خوبه که بالا میاری به روند زایمانت بیشتر کمک میکنه، رفت و برام آمپول فشار آورد دید معاینه تاثیری نداره و دهانه رحم بیشتر باز نمیشه، آمپول فشار رو زد داخل سرم و من دردام افتضاح شده بودبه حدی که نفس کشیدنمم بزور بود، بخاطر اینکه جیغ نزنم فقط سرم رو میچرخوندم رو هوا، ماما همراهم دلش برام سوخت و دید صدام در نمیاد با یک دست گردنم رو نگه داشت و با دست دیگه کمرم رو ماساژ میداد دوباره گفت حالا وقتشه بیا رو تخت رفتم رو تخت و معاینه کرد گفت ۷ سانتی، بهم ورزش داد و گفت برو سجده و باسنت رو به سمت چپ و راست تکون بده، من انقدر دردم شديد بود که دید نمیتونم تکون بخورم خودش اومد و کمکم کرد تا بتونم ورزش کنم
مامان نویان مامان نویان ۶ ماهگی
حالت تهوع ک شروع شد سریع گفتم برام امپول زدن و اوکی شدم و هی تمرار میکردن عب نداره اکر بیاری بالا
در جریانید ک باید از شب قبل هم ناشتا باشی بیشتر ب خاطر همین استفراغ
نویان گریه کرد اوردنش لمسش کردم باز هم خیلی سرمو‌تکون ندادم

یجا خیلی استرسی شدم پست سرهم گفتم دکتر بچم سالم
و دکتر کریمی گفتن احازه بده دخترم تمرکز کنم (ک ینی ساکت شو )
ب فاصله ی دو سه دقه بعد دکتر رفت و انکار بخیه هم زده بودن برام

ساعت ۸:۱۵ نویان اومد دنیا
و بعد ده پونزده دقه منو بردن ریکاوری نگه داشتن تا ۱ ونیم ظهر حالا چرا؟
چون بخش تخت خالی نداشت ریکاوری پر بود از ادمایی ک عمل شده بودن و منتظر ک برن بخش
کم کم خانوما صدای دادشون بلند میشد از درد و منم میترسیدم
اینم بگم ک من از اول دستامو کلا با ماژیک برام نوشتن پرستارا ک پمپ درد میخام
اما ی خانمی تو اتاق عمل گفت ن پمپ درد برا چیه از من اصرار از اون انکار
ب خود خانوم دکترم ک اومد گفتم
بهر حال وارد ریکاوری ک شدم التماس میکردم برای پمپ درد ک دوز کمی برام اوردن

من اصلا مثل بقیه لرز نکردم اما بعد مدتی درد دلم شروع شد و واقعا هم درد داشت ک پرستارمو صدا زدم برام امپول زد اما خیلی فایده ای نداشت