شوهرم بغل پنجره وایستاده دخترمم رفته اویزیون شده میگم بچه میافته انگار نه انگار میگه دندونم درد میکنه، اینجور مواقع میگم به درک انشالله بمیری از درد،اصلا بچه براش مهم نیست یه موجود کثیفی مثل مادرش فقط فکر خودشه، دخترم میره زیر اجاق گاز، در یخچالو باز میزاره، اویزیون شیر میشه به ظرفای کثیف سینک هی دست میزنه اگ ببینه هم توجه نمیکنه کلا فقط میره سرکار میاد میخوره میخابه دوباره سرکار همه وظیفه ها به عهده خودمه، منم عصبی شدم رفتم یه سیلی زدم به دخترم اوردمش پایین، از دیروز میگرنم گرفته ولی هم کار خونمو میکنم هم مراقب بچم هستم بچه هم که نگو با جیش کردنش هم پدرمو در اورده شبا هر نیم ساعت یه بار میره دستشویی امشب دیگ پوشکش میکنم

اصولا ما که زورمون به بزرگتر نمیرسه میفتیم به جون کوچیکتره اونم گناهیی نکرده اما خب آدمیه عصبی میشیم چقد نامهربونی 🥲 منم برام پیش اومده

اون سیلی را به شوهرت میزدی بعدش دخترتو میوردی پایین

نزن بچه رو گناه داره بچس آدم بزرگ کار بد کنه میتونی بزنیش؟ مثلا شوهرت چون بچه بی دفاعه میشه زدش موقع اعصبانیت که خواستی بزنیش به دستای کوچولوش نگا کن ببین چقدر بچه و معصومه برنامه زندگی پس از زندگی یه مردی دخترشو میزده تو اون دنیا خیلی عذابش دادن

اخی عزیزم درکت میکنم خیلی اعصابت خورده

عزیزم ازش انتظار بچه داری نداشته باش اعصاب خودتو خراب نکن

متن قشنگیه ،به قول دوستمون زورمون فقط به بچمون میرسه

حالا شوهر من برعکس وقتی با من لج کنه با بچه ها مهربون تر میشه
زهلم گتمیش

تمشب پوشک کن تا صب راحت بخواب خستگیت که در بره فردا اعصابت اروم تر میشه

آخی عزیزم واقعا سخته همه مسئولیت بچه ب دوش یه نفر باشه حالا زدی بچه رو کاریش نمیشه کرد ولی تو اینجور مواقع ک لج میکنه نمیاد یه پیشنهاد جالب بهش بده ک هم خوشحال بشه هم اونجا رو ترک کنه مثلا بگو بیا بریم عروسک بازی یا بریم توی لیوان آب با نی فوت کنیم یا بریم بپر بپر یا بریم کتاب قصه بخونیم یا نقاشی و....خلاصه هرچیزی ک میدونی واسش جالب تر هس

میفهمم حرصت گرفته
ولی عایا بازدن تو شوهرت ب خودش اومد
ک بگه بچم بخاطرمن کتک خورد
صداش میکردی ب بهونه خوراکی وبازی
یامیرفتی پیش شوهرت ی بوسش میکردی میگفتی بیامسکنت بدم بچه ننه🤣

وای عزیزم خدا صبرت بده
مرد بی فکر خیلی عذاب آوره