شاید خیلیا فک کنن تعریفه ولی واقعا دلم میسوزه و میگم کاش بچم اینجور نبود کاش غر غرو و بدجنس بود و بهونه گیر و بابت هرچی میشد گریه میکرد پسرم ازاول خيليیی صبور بود ینی نازنازی نبود گفتم خداروشکر اسباب بازی هاشو میداد بقیه و بقیه نمیدادن گفتم عیبی نداره دلسوز بود و هرگی بچش دعوا میکرد میرفت دفاع میکردازش و بقیه بی تفاوت بودن گفتم عیبی نداره الان شدتش بیشتر شده میخوره زمین درحدی ک کامل پاش چاک میخوره واینمیسه نگاکنم ازدیگران خيلي مواظبت میکنه و محبت‌ میکنه طوری ک خودش لطمه میبینه اعداد رو ازدوسالگی بلد بود خيليیی باهوش بردمش تست هوش ،جمع و تفریق و ضرب رو بلده از میلیارد رد کرده واقعا بلد نیستم البت تا۴ رقمی خودش بلده و جمع و تفریق ساده رو بلده حروف رو تاحدی بلده شهرمون امکانات اونجوری نداره بچه رو پرورش بدم میگم کاش یه بچه نق نقو بهونه گیر و باضریب هوشی پایین و بدجنس داشتم ک ب فکر هیچ بچه ای نبود اما ......نمیدونم چیکار کنم ببرم مشاوره بابت دلسوزی بیش از حدش واقعا اعصابم خرد میشه

۹ پاسخ

آره ببرید تا بچه هس اوکی شه هر چیزی نرمالش خوبه اینجور خودش رو فراموش میکنه و دیگران مهمن براش کلا از خوبی کردن زیاد لطمه میبینی تو هر سنی
خودش رو اولویت باید قرار بده برا آینده اش بهتره

دقیقا همین وضعیت رو ما داریم با پسرمون ، من و باباش فقط غصه می خوریم 😶

برو خداروشکر کن بچه های من این قدر اذیتم میکنن که دیونه شدم هیچی نمیفهمن

از یه جهت خوبه بهت تبریک میگم که از الان انسان بزرگیه ولی از جهتی بقول خودت خوبی که از حد بگذرد نادان خیال بد کند، همه جنبه خوبی ندارن ولی اینم راهی داره بهش یاد بده که ار حق خودش دفاع کنه یاد بده همه لیاقت محبت ندارن ولی اینکه هی بگی غرور نداره بچه رو تخریب میکنه

دختر من یه کم عصبیه ولی دنبال اینه که همسن و سالاش پیشش باشه باهاش ارتباط بگیره با هر روشی که شد باج گیری می‌کنه
گوش میکنه ب حرفای دیگران ولی حرفای منو باباش نه

باید ببری مشاوره همش دنبال اینه کسی ازش ناراحت نباشه
میخواد رضایت همه رو داشته باشه واسه همین اینجوری رفتار میکنه حتما راهکاری هست مطمئن باش از همین الان باید پیگیر باشی

اعداد ۴ رقمی رو بهش یاد دادین؟

مگه بده روزی هزاربار خداروشکر کن و براش صدقه بده. مثل دختر من خوبه که بسیار نق نقو لج باز بهونه گیر . اگر بخوره زمین که پدر منو در میاره تا ۱ روز گریه میکنه. با کسی بازی نمیکنه پرخاشگر عصبی . صبر و تحمل صفر. واقعا به مرز جنون رسونده منو

البته خیلی هم شیطون و کنجکاو هس

سوال های مرتبط

مامان دردونه مامان دردونه ۵ سالگی
سلام روزگارتون خوش
اول بگم قضاوت نکنید....من واقعا از دست پسرم کلافه ام...امروز رفتم دنبالش مهد کودک میبینم بینیش قرمزه میگم چی شده میگه خاله زده به مربیش گفتم زنگ زده میگه خودش جدبدا خودش رو میزنه موهاش میکشه گلوش فشار میده‌.. دمپایی شو گاز میگیره میگم تو خونه اینجوری نمیکنه شاید از کسی توی مهد یاد گرفته میگه نه بخدا کسی اینجوری نکرده...ی پسر شیطون هست اونم به شدت بچه شما نبوده....هیچ روشی روش جوابگو نیس اینو خودمم میدونم از کسی هم ترسی نداره ... نمیدونم چه کنم اومدم کلی باهاش حرف زدم شروع میکنه فحش دادن مثلا میگه زهرمار و اینا ...حالا خودم گفتم اینو تو عصبانیت ولی این از دم همون حرفی که نباید بزنه رو درجا تکرار میکنه اونم هر روز....این بماند شلوارش در اورد شروع کرد خندیدن و رقصیدن دیگه زدم سیم اخر لباسمو پوشیدم لباس اونم پوشیدم بغلش کردم گفتم دیگه نمیخامت هی مبخام باهات منطقی باشم اروم باشم کنترل کنم ‌.....جایزه تشویق.بی توجهی...محبت...حرف ..‌قصه اینا همه رو رفتم حتی مشاوره که اونم اصلا راضی نبوددم همون جلسه اول شروع کرد به تجریه تحلیل زندگی من ...همسر من زیاد خونه نیس و وفتش با بچه ها نزدیک به صفره....مشاور هم میگفت تو قربانی هستی تو این زندگی تو شاید پذیرفتی اما بچه نه تو باید جور پدر رو بکشی،😒 من هم در حد توانم متوسط براشون وقت میزارم همه چی هم براش فراهمه چه کنم دیگه