خواهش میکنم همتون جواب بدین😭😭😭😭😭😭😭
پسر من الان یک ماهه کلن بغل منه به هیچ عنوان رو زمین نمیشینه یا باید حتما کنارش بشینم پیش هیچکس نمیره حتی باباش قبلاً غریبی میکرد جایی می‌رفتیم ولی خونه آروم بود الان همش گریه گریه خسته شدم افسرده شدم به دقه با خودش بازی نمیکنه خودم بخدا کارم شده گریه افسرده شدم هیچ‌کار نمیتونم بکنم دندونم نداره فک کنم داره در میاره ولی یه ماه دیگ الان میباس چهار تا بزنه بیرونه بچه ها شماهم همینطورن؟

۶ پاسخ

دختر منم همینجوریه کلن🥲

براش چند تا اسباب بازی جدید آهنگ دار بخر..اومد سمتت بده بهش به کارات برس..
یه بخشی از کارت تموم شد با کیفیت ده دقیقه کنارش باش باهاش بازی کن..
مجدد برو سراغ کارت..

سلام عزیزم اگه تو یه ماهه این داستان رو داری من یک ساله اگه تاپیک قبلمو بخونی میفهمی چیا کشیدم حرفات عین حرفای منه

دندونش دربیاد خوب میشه بخاطر دندونه دراوردن هست و یا میتونه از اضطراب جدایی باشه

اولا بخاطر دندونشه و شما فقط میتونی بهش آرامش بدی
بعدشم اضطراب جدایی تا ۱۸ ماهگی هست. هرچی بیشتر بغلش کنی و کنارش باشی زودتر تموم میشه

آره دندونه

مقالات مرتبط

گریه نوزاد در شب
گریه نوزاد در شب | علل و درمان گریه شبانه کودک
از خواب پریدن کودک با گریه
از خواب پریدن کودک با گریه نشانه چیست؟
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری
آموزش خواب به کودکان
آموزش خواب به کودکان بدون گریه در سنین مختلف

سوال های مرتبط

مامان کارن مامان کارن ۱ سالگی
سلام مامانا خوبین🥺🥺🥺🥺
پسر من یک سالشه از اول فروردین این بچه خیلی بی‌قراره دیگه کم آوردم کارم شده هر روز گریه حوریه که میگه فقط وایسا اصن نشین کلن بی‌قراره دندون هم هنوز ندار ولی اگر مال دندون بود دیگه میباس در بیاره خیلی چولش نیماله پاس جم می‌کنه بردم دکتر گفت عفونت مثانه یک هفته سفکسیم دادم انگار نه انگار واقعا دیگه کشش ندارم افسرده شدم اصن با خودش بازی نمیکنه فقط گریه بغلم کن
مشاهده ۵ پاسخ
مامان جیگر طلا مامان جیگر طلا ۱ سالگی
مامانا بچه های شما هم اینطورین کلا پسر من خیلی بهم وابسته شده میگه باید من کنارش باشم بازی کنه خودش راه نمیره میگه باید دستمو بگیری راه برم همش تو بغل منه منم دیگه به خدا کمرم درد میکنه اصلا نمیتونم کارامو بکنم الان ۱۳ روز زود تر پریود شدم کمرم میترکه
مشاهده ۳ پاسخ
مامان امیر محمد مامان امیر محمد ۱۶ ماهگی
نمیدونم چرا پسرم یه مدته خیلی باهام بد شده اصلا دوسم نداره و تو بغل من اروم نمیشه و همش دوست داره بره پیش باباش و با اون اروم میشه با اینکه اون تا غروب ک خونه نیست بعدشم که میاد همش تو گوشیه و هیچ توجهی به پسرم نداره ولی من خیلی سعی میکنم باهاش بازی کنم و بخندونمش
مشاهده ۶ پاسخ
مامان کوچولوم مامان کوچولوم ۱۵ ماهگی
سلام مامان ها پسرم یه دفعه ای با گریه ساعت ۲ بیدار شد اصلا هم آروم نمیشد فقط گریه میکرد شیر هم نمیخورد بغل باباش هم نمی‌رفت نمیدونم چش شده بود خیلی ترسیدم تا ساعت ۴ بالاخره آروم شد و خوابید
به نظرتون چرا کریه میکرد خیلی نگران شدم ممکنه ترسیده باشه؟
مشاهده ۵ پاسخ
مامان کیانا 💖دیانا💖 مامان کیانا 💖دیانا💖 ۱۳ ماهگی
سلام خانما ترو خدا راه حل بدید بچم خیلی اذیت میکنه همش میخواد بغل من باشه زمین میزارمش گریه میکنه باباش بغلش میکنه هم باز گریه میکنه فقط بغل منو میخواد منم بخدا خسته شدم لطفا بگید چکار کنم
مشاهده ۷ پاسخ
مامان نگار💕 مامان نگار💕 ۱۶ ماهگی
امشب خیلی از دست دخترم عصبانی شدم
رفته بودیم هیئت تا یکم شلوغ شد گریه و بهانه گیری کرد اصلا نتونستم وایستم مجبور شدم بیام خونه
الانم ناراحتم امسال بخاطر نگار اصلا نتونستم یه عزادرای خوبی بکنم
بیرون میبرم اذیت میکنه تو کالسکه هم به هیچ عنوان نمیشینه
عذاب وجدان دارم خیلی زیاد🥲🥲🥲
دلم میخواد یه جایی روضه باشه برم بشیم گریه کنم خودمو خالی کنم ولی نمیتونم
شما جایی میرید با بچه هاتون؟؟؟
مشاهده ۲۱ پاسخ
مامان امیر حسین🍎 مامان امیر حسین🍎 ۱۴ ماهگی
خانما پسرم دیشب خیلی گریه میکد همش شکم شو به زمین. می‌مالید شکم درد بود نمیدونم چی باز آروم شد طرفای صبح باز گریه میکرد باز آروم شد الان باز گریه میکنه همش رو فرش میغلته گریه میکنه چیکارش کنم
مشاهده ۲ پاسخ
مامان آراد❤🫀 مامان آراد❤🫀 ۱۶ ماهگی
سلام مامانی ها. مامانا بچه های شماهم یکسره آویزون شما هستن خسته شدم بخدا همش مبچسبه به سرو کله ام هیچ کاری نمیتونم بکنم هیچی نه بازی می‌کنه نه برنامه کودک میبینه
مشاهده ۴ پاسخ
مامان دلوین مامان دلوین ۱۳ ماهگی
مامانا
بچه های شماهم غیراز کسیایی ک مدام میبینه توخونه ییرون میره کسی و میبینه گریه میکنه یا میترسه؟
دختر م حتی ازپدربزگا عموهاش و دوستو اشنا میترسه و گریه میکنه بغل کسی جز خودم و باباش نمیره نمیدونم چیکار کنم .جایی ک هستم باید بگذره یه خورده تا اوکی بشه
مشاهده ۵ پاسخ
مامان نی نی مامان نی نی ۱ سالگی
پسرم به شدت نق نقو شده و گریه میکنه همش، قبلا اینجوری نبود اسباب بازی میذاشتم جلوش با خودش یا با من بازی می‌کرد الان نزدیک ۱۰ روزه نه درست بازی میکنه نه چیزی، فقط میچسبه به من و گریه میکنه، غذا میدم آب میدم، میان وعده میدم، اصلا نمیدونم چرا اینجوری شده بخدا، گاهی‌کم‌میارم
مشاهده ۵ پاسخ
مامان کژال🧚 مامان کژال🧚 ۱۴ ماهگی
دخترم خیلی بهم میچسبه خسته شدم بخدا
هیچ کاری نمیذاره بکنم کنارش نشستم همش آویزونمه ده روزه مامانم و خواهرم اومدن خونه ام با شدت بیشتر از قبل بهم میچسبه و گریه میکنه بعضی وقتا دوست دارم یه مشت بزنم در ک.ونش از بس لجم میگیره
مشاهده ۱۱ پاسخ
مامان آیهان کوچولو مامان آیهان کوچولو ۱۵ ماهگی
مامانا بچم ساعت ۱۱ خوابید ۱ بیدار شد اولش می‌خندید بازی کرد الان یه ساعته همش نق میزنه گریه میکنه هرکار میکنیم آروم نمیشه نمیدونم چشه کلافه شدم بخدا چیکارکنم هرکار میکنم نمیخوابه خوابم داره ولی مقاومت میکنه نق میزنه بنظرتون چشه
مشاهده ۵ پاسخ
مامان رادین مامان رادین ۱۴ ماهگی
خانمها پسرم شب ها گریه وبی نابی میکنه ازساعت ۷شروع میشه ۱۳ماهشه چیکارکنم همش می‌چسبه به من بغل باباش میره یکسره گریه بغل منم همش سینه می‌خوره میزارمش زمین گریه می‌کنه
مشاهده ۲ پاسخ
مامان دخترم مامان دخترم ۱۶ ماهگی
توروخدا هرکی تجربه ای حتی نزدیک ب شرایط ما داره راهنمایی کنه دیونه شدم
دخترم حساسیت ب پروتیین گاوی داره و همینطور رفلاکس پنهان
چند روزه وقتی میخابه بعد چند دقه با گریه خییلی شدید بیدار میشه، بیدار بیدار نه تو خاب و بیداری گریه میکنه و خودشو منقبض میکنه وقتی از خاب بیدارش میکنم دیگه گریه نمیکنه
ینی وقتی خابه ی ادم دیگه س بعد ک بیدارش میکنی انگار ن انگار ک اون بوده تو خاب اونجوری گریه میکرد
ده دقه یبار با گریه شدید بیدارمیشه و با مکافات اروم میشه میخابه دوباره ده دقه بعد همین برنامه
خودشو سیخ میکنه و جیییغ میزنه و گریه و تو بغل باباش اروم میشه منو ک میبینه دوباره گریه انگار ازم میترسه
کسی تجربه ای داره
مشاهده ۸ پاسخ
مامان شیرین مامان شیرین ۱۳ ماهگی
یه چیزی میگم خانما رود جبه نگیرین دست خودم نیست
من یه مدته از خودم دور شدم از وقتی زایمان کردم الان یک ساله من اون ادم سابق نیستم حوصله ندارم اعصابم زود خورد میشه داد و بیداد میکنم به کارام نمیرسم یا اگه برسم حوصلم نمیشه مثل قبل انجام بدم قبلا حتی با خشک‌کن و پارچه سقفی تمیز میکردم
الان نمیشه همش دخترم نمیزاره
از امروز تصمیم داشتم عوض بشم به خودم خونه زندگیم دخترم برسم اما خب کو ساعت 6 بیدار شدم نماز خوندم مسواک و اینا صبحانه حاضر کردم شوهرم شکار بود اومد اومدم صبحانه بزارم دیدم دخترم بیدار شد با خوشرویی و اینا اوکی بودم صبحانه خوردیم شوهرم رفت کار داشت دخترم پشت سرش به قران تا یک ساعت گریه میکرد هرکاری میکردم اروم نمیشد بهش مداد و دفتر دادم خط خطی کنه رو به روش بلند شدم ورزش کنم خودشو پاره کرد از بس جیغ و گریه گلوش به خدا پاره شد دیگه نفس نمیتونست بکشه بلندش کردم باز یکساعت هرکاری کردم اروم نمیشد دیگه نشستم رو به روز یهو عصبی شدم جیغ زدم داد کشیدم بلند خودم زدم بعد اومدم بخوابونمش باز نخوابید بازم گریه خودم اینقدر زدم اینقدر گریه کردم به خدا به هیچ کارم نرسیدم بازم یعنی یا باید کنارش بخوابم یا هیچ اینکارو میکنه میدونم بچت میدونم به خدا که من تحملم کم شده خب چیکار کنم من اینطوری عصبیم از ذوق اینطوری بودم اگه خونم تمیز نباشه به خودم نرسم وقتی خودمو ببینم شبیه افسرده ها باشم ناراحت میشم از طرفی اینا مهم نیستن دخترم مهم تره اما اونم همش پروسه ی دندون یا بد خلقه یا نمیدونم چی نه شب میخوابه نه روز درست و حسابی نه غذا میخوره کلی درست میکنم نه چیزی به خدا عاصی شدم 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
مشاهده ۲۶ پاسخ