مامانا بیاین درد دل کنیم 🥺🥺
از وقتی بچم ب دنیا اومده خیلی آدم استرسی شدم همش نگرانم سردرد دارم دل نازک شدم زود اشکم میاد
تنهام شهر غریب با ی بچه و همسری ک روز شب سرکار کاش هیچ وقت غریبی ازدواج نمیکردم
پسرم خیلی اذیتم می‌کنه ماه اول تا شش ماهگی درگیر کولیک شدید صبح تا شب از این ور خونه ب اون ور خونه بغل باز تا الان دندون ویروس جدید چند روز دوباره بی حال حوصله ندارم همش نق میزنع
جایی نمیتونم برم چون گریه می‌کنه می‌ترسه یعنی روزی میرسه ک همه این گریه ها تموم بشه روزی میرسه با خیال راحت بتونم برم بیرون روزی میرسه غذا شو درست بخوره انقد اذیت نکنه گریه نکنه 🥺🥺🥲😭

عزیزم بازم شکر کن خودت سالمی و میتونی بچتو خودت نگه داری
من یه ماه پیش پام شکست و یه ماهه رو تخت خابیدم و ازاون روز بقیه پسرمو نگه داری میکنن و هزارتا حرف میشنوم و منت میزارن قبل این اتفاق همش مینالیدم از خستگی ولی بعداین اتفاق میگم ای کاش هم اذیتم میکرد ولی خودم از پس بچم برمیومدم بخدا اینک هرکس حرفی بزنه منت بزاره خیلی سخته 😢

من از ۱۰ روزگی دوقلوهام دست تنها دارم بزرگشون میکنم. البته شوهرم خیلی کمک حالمه هااا. دوس داشتم حالا که دست تنهام و کمکی ندارم یه شهر دور بودم از اطرافیان که دخالت های بیجا نکنن.

عزیزم چقد شبیه منی
منم خیلی تنهام
پسرم اذیت میکنه از خانوادم دورم جایی ندارم ببرم

عزیزم درسته شهر غریبی تنهایی سخته ولی ازیطرف خیلی خوبه بخاطر تربیت بچت میگم خودت تنها تربیتش میکنی قطعا خیلی بچه باادب و خوبی میشه
من ازالان نگران پسرمم چون نوه اوله پدرشوهرم کلا میخواد پیش اونا باشه یچی بهش میدن میگی نکنین هم گوش نمیکنن بخاطر همین ماهی یبار میرم خونشون هربار میرم خیلی اذیت میشم بعضی وقتا میگم ای کاش یه شهر دور بودم ازشون ک سالی یبار میومدم

آره عزیزم میرسه این روزام تموم میشن بلاخره
هرچند سخت بود ولی دیدی که دوره کولیک تموم شد
منم میگفتم ای خدا میشه یه روزی دیگه واسه کولیک گریه نکنن و الان واسه چیزای دیگه گریه میکنن که صدبرابر بهتر از گریه کولیک هست

عزیزم میفهممت واقعا سخته مادرشدن مخصوصا قسمت شهر غریب ازدواج کردن منم مثل توام کاملا تنها ولی خوبیش اینه همسرم ساعت سه میاد خونه و پیشمونه

نمیدونم منم مثل تو ولی موندم پس قدیم مامانامون بنده خدا ها چیکار میکردن با چند تا بچه یه عالمه کار تازه بچه هاشونم کم سن دوباره بچه ای بابا

منم دقیقا مثل توام عزیزم
هیچکسیو تو این شهر ندارم
تنهای تنها پسرمو بزرگ میکنم
منم دل نازک شدم
شوهرمم همش سر کاره
ایشالا این دورانم سپری میشه(ولی بازم حسرت همین روزا رو میخوریم)

حق داری عزیزم واقعا بچه داری سخته منم خودم از روز اول دست تنها بودم ، منم خیلی خسته میشم گاهی عصبی میشم ، گریه می‌کنم حتی از خستگی ولی می دونم که تموم میشه این روزام ، این طفل معصوما که جز ما پناهی ندارن 🫂

آره عزیزم ولی بچه هر چقدر بزرگ تر مشکلاتش بیشتر

عزیزم فکر کردی تنهایی؟؟؟ اونوقت منو چی میگی؟ توشهر غریب دارم زندگی میکنم تازه بخاطر بارداریم از کارم اومدم بیرون الان پسسری داری همش لجبازی همش بغل میخاد ... الهی شکر تنش سلامت باشه وقتی بچه آوردیم همه اینارو میدونستم بایذ صبوری وتخمل کنم تا بچه از آب گل در بیاد بهتر میشه همه چی شوهر منم از صب زود میرع تا ۹ ۱۰ شب
من تازه ۹ شب هم شام می‌زارم هم نهار فردا درست میکنم.
گلاب ب روت دستشویی نمیتونم برم
تازه خوابش سنگین نیس ...