۴ پاسخ

ننه کوچولو

صورتش چیشده

عزیزم🥹خداحفظش کنه برات
چقدر زود بزرگ میشن من دلم یزره شده برای روزی که گذاشتنش رو سینه ام گفتن اینم گل پسرت🥺🥹🥲

ماشالله لپ بوده همش

سوال های مرتبط

مامان لِنا مامان لِنا ۱۰ ماهگی
قدم اول برای شروع غذای کمکی همونطور که گفته شده از پوره هست.
روز اول شروع، یک قاشق کوچیک از پوره رو جلوی کودک میزارید، کودک شما بهش دست میزنه، به خودش و‌صورتش میزنه
روز اول همون یک قاشق کافیه کم کم زیاد میشه.
اول بزارید کنجکاوی کو‌دک کمتر بشه بعد خودش داخل دهانش میزاره.
اگر نزاشت شما هم در کنارش میخورید تا متوجه بشه که باید بخوره
بچه ها عق زدن، تف کردن، جویدن رو با نگاه کردن از شما یاد میگیرند
پس تمام طول غذا خوردن کودک، کنارش میشینید
و حواستون بهش هست.🟠شما هرروز میتونید یک ماده جدید به کودک بدهید البته بجز مواد حساسیت زا

👇🏻👇🏻👇🏻
یه روز کدو
سیب زمینی
هویج
سیب
اول با ابجوش رقیق کنید بعد با شیر
و بعد مخلوط بدید
بدین صورت بزن دو کلمه مخلوط
سیب زمینی با هویج
هویج با سیب
کدو با سیب‌زمینی
و…
🔺بخارپز شدن سبزیجات باعث حفظ مواد مغذی میشه. پس بهتره بخارپز بشن.
بچه ها من امروز کدو سبز رو ب روش برش امن ب روش بی ال دبلیو دادم بهش فک میکردم خفه میشه ولی خیلی راحت خورد مالوند ب صورتش له کرد و کلی کثیف کاری خودشم یکم تو دهنش کرد نگران نباشین فقط کنارش بشینین حواستون بهش باشه 😬
پ ن : تو روش بی ال دبلیو باید از ظرف غذای ساکشن دار سلیکونی استفاده کرد مناسفانه من هنوز نخریدم واسه همین فعلا از ی ظرف معمولی بهش دادم، باید صندلی غذا باشه ک روروئک دخترم صندلی غذا میشه از اون استفاده کردم زیر پای بچه باید ثابت باشه
پ ن : بهترین تایم غذا دادن ب کودکتون ، یک ساعت بعد از شیر خودنش هست چون بیشتر از ی ساعت بشه بچه شیر میخواد زودتر هم بدین اشتها نداره ، بهترین تایم اب دادن ب کودک هم نیم ساعت بعد از غذاست د
مامان نیلا مامان نیلا ۷ ماهگی
تجربه زایمانم بعد ۶ ماه🤣🤣
اولش بگم من اصلا ورزش نکردم فقط ۴ بار رابطه با دخول عنیق بدون جلوگیری داشتم
صبح ساعت ۷ پاشدم دیدم ی چیزی ازم ریخته عین ادرار اول فک کردم بی اختیاری ادرار گرفتم جیش کردم تو خودم😂بعد بلند شدم دیدم نه ازم میریزه هی با خودم گفتم کیسه ابه فورا همسرمو بیدار کردم رفتم حموم هی ازم میریخت سریع رفتیم بیمارستان ساعت ۸ نیم رسیدیم بیمارستان ۹ بستریم کردن بدون درد بودم یک نیم سانت باز بودم بهم امپول فشار زدن دردام شروع بشه تا نیم ساعت چهل دیقه درد داشتم دیگ اومدن معاینه کردن سه نیم سانت شده بودم ب زور التماس و گریه امپول بی دردی گرفتم چون میگفتن باید ۴ سامت بشی بعد بزنیم امپول خلاصه اومدن از کمرم امپول رو زدن نباید تکون بخوری دردام قطع شد و دراز بودم سه بار معاینه کردن هر بار دو سه سانتی پیشرفت داشتم در نهایت ساعت ۲ عصر دخترم بدنیا اومد اون نیم ساعت درد رو با ب داغ ک میگرفتم روی شکمم و اینکه همسرمو بو میکردم دستشو میگرفتم اروم میشدم کنترل کردم