۶ پاسخ

اوووو من انقد اینجوری پسرمو میفرستم ک خودم تنها راحت باشم ک نگووووو😁😁خیلی حال میده😅😅😅

وای دقیقاااااا

اول با دوستت حرف برن ،یکم گوشی ، واسه آزمون بخون وقت داشتی فیلم ببین بستنی بخور

من به شوهرم گفتم ببر بیرون استراحت کنم رفتن شرو کردم بشورو بساب بعدش اومدن😬😶

چه خوب چند ساعت نیستن؟

دختر منم امروز براي اولين بار با خالش رفت و س ساعت نبود😂😂زار زار گريه كردم تو نبودش الان اومدم ببرمش دستو دلم ب هيچي نرفت

سوال های مرتبط

مامان مَاهی🌕🎀 مامان مَاهی🌕🎀 ۸ ماهگی
واقعا بعضی وقتا من از دخترم خجالت می‌کشم..
اینکه مجبورم با خودم بیشتر جاها ببرمش و خواهم برد...
امروز بچم رو صبح زود از خواب نازش بیدارش کردم و تا شهرری رفتیم تا آزمون اصلح بدم...
توی اون مدت که من سرجلسه آزمون بودم، دخترم با شوهرم توی محوطه منتظر من بودن که بیام بیرون... عزیزدل مادر من واقعا اخساس شرمندکی کردم اون موقع که چشات رو از شدت خواب الودکی محکم با دستات می‌مالیدی... من احساس شرمندکی کردم وقتی دیدم امشب دندون دیگه ت هم داره میزنه بیرون و این روزا مجبورم تورو با خودم هرحایی که کار دارم ببرم🥲🥲🥲 فردا هم باید برم ی خورده کار اداری دارم انجام بدم، همسرمم هست باهامون اما من واقعا احساس شرمندکی دارم در برابر مهوا... اینکه بچم با این شرایطش که داره دندون درمیاره... من باید دنبال خودم از این اداره به اون اداره بندازمش😬🥲🥲

واقعا موندم چیکار کنم... حالا برای دو ترم باقی مونده ارشد... تصمیم دارم مهوا الان کوچیکه دو ترم دیگه هم مجدد مرخصی بگیرم... واقعا نمیشه مهوا رو تا کله تهران با خودم ببرم🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️
اصلا اعصابم خورده، ناشکری نمی‌کنم اما خدایا من خودم حاضرم هرسختی باشه به جون بخرم اما بچم اذیت نشه...
توروخدا واسه ارامشم دعا کنید