سوال های مرتبط

مامان آقا رادین💙 مامان آقا رادین💙 ۲ ماهگی
تجربه سزارین ۱
سلام
من اومدم با کلی خبر خوب برای اونایی که از سزارین میترسن
تجربه مو بخونید شاید ترستون بریزه
اول اینکه بگم این حرفا رو‌کسی میزنه که آستانه تحمل درد خیلی پایینی داره
تاریخی که دکتر به من داده بود ۲۲ اسفند ساعت ۵صبح بود که بیمارستان باشم
ساعت ۳:۳۰ آلارم گذاشتم بیدار شم حاضر شم رفتم دسشویی همونجا کیسه آبم پاره شد(البته کامل نه ، اولش اندازه یه لیوان بود بعدشم تا بیمارستان و لحظه عمل نشتی رو داشت..و همراه با خونابه بود) خلاصه نشتی کیسه آب با ترشح عادی خیلی فرق داره..
رفتیم بیمارستان و اصلا به دکترم زنگ نزدن گفتن چیز مهمی نیست و اتفاقی نمیفته همون سر ساعت خودت میری اتاق عمل ..با آرامش ان اس تی گرفتن و لباس و طلاهامو حتی پیرسینگ گوشمو با بدبختی دراوردن و ازم گرفتن اصلا اجازه نمیدادن کوچکترین زیورآلاتی داشته باشم..
سوند وصل کردن و اگر صادقانه بخوام بگم برای من بی نهایت درد داشت🥲یعنی بیشترین درد برام تو پروسه زایمان تا این لحظه سوزش سوند بود طوری که کل بدنمو منقبض کرده بودم و یکم میلرزیدم😢
خلاصه اومدن بردنم اتاق عمل با مامانم و همسرم خداحافظی کردم..
مامان طنین مامان طنین ۴ ماهگی
سلام مامانا، منم میخاستم تجربه زایمانمو بگم بهتون، از بیمارستان پیامبران،
پارت اول:
دکترم برای ۲۲ م دی روز شنبه برام نوبت عمل زد و نامه بستری هم بهم داد، یک روز قبل عمل بهم زنگ زد گفت ساعت ۵ صبح بیمارستان باش برو زایشگاه کاراتو انجام بده ساعت ۷ ونیم اولین نفر میبرمت اتاق عمل، و بهم کفت یه شام سبک بخور، از ساعت ۱۱ شب هم دیگه هیچی نخور حتی آب، منم به گفته ایشون هیچی نخوردم و با همسرم و خواهرم رفتیم بیمارستان، رفتم زایشگاه و اونجا اولین آزمایشی ک دادی رو میخان و سونو ان تی رو، یسری برگه و فرم بهت میدن پر میکنی و امضا از شوهرتم رضایت میگیرن ، یه دست لباس بهم دادن گفتن برو تو اتاق و لباساتو عوض کن، اومدن nst گرفتن و فشارمم گرفتن و انژوکت وصل کردن، حدود ساعت ۶ ونیم هم اومدن سوند رو زدن برام، البته من بهشون گفتم ک اگ ممکنه تو اتاق عمل برام سوند بذارین که گفتن اونجا میتونن برات بزنن اما اتاق عمل مرد هست خودت معذب میشی، که دیگ بهشون گفتم همونجا زدن، درد نداره فقط یه حس خیلی چرت و مزخرفه انگار همش احساس ادرار و سوزش داری ، آها اینم بهتون بگم قبل از اینک برید طلاهاتونو تو خونه دربیارین، یه خانوم رو اونجا دیدم که النگوهاشو قیچی کردن، ساعت حدود ۷ و ۲۰ دقیقه اسم من رو صدا زدن و یه خانم اومد تو اتاق جایی رو که میخاستن تیغ بزنن رو چک کرد که مو نداشته باشه و محض احتیاط با ژیلت شیو میکنه، یه آقا هم با ویلچر اومده بود منو روش گذاشتن و اسم همسرم رو صدا زدن و بردنم سمت اتاق عمل (بقیشو پارت بعد مینویسم)