مامانا میشه کمکم کنید ....حالم خیلی بده
۲۵ سالمه ب جرات ۵ سالم هست ازدواج کردم کلا یادم نمیاد تو این ۲۵سال انقدر عصبی باشم پسرم یکسالش شده تو این ینسال من ب شدت عصبی و پرخاشگر شدم تا پسرم یکم اذیتم میکنه سرش داد میزنم .....نمیدونم چجور این خشمو عصبانیتو از خودم دور کنم هربار میگم دیگه عصبی نمیشم دیگه داد نمیزنم هیچییی فایده نداره .....نمیدونم چرا اینجور شدم 😢😢😢😢😢😢

سلام عزیزم شبت بخیر 🌹
بچه داری واقعا گاهی خییلی سخت میشه ، درک میکنم ک یه وقتایی چقد فشار روتع وگرنه کدوم مادریه که بچشو دوست نداشته باشه و دلش بخواد سر عزیزدلش داد بزنه..
اما حتما میدونی ک داد زدن و پرخاشگر بودن مادر واقعا خیلی به بچه آسیب میزنه.. بچه هایی ک زیاد سرشوت داد زده میشه و باهاشون با پرخاشگری رفتار میشه دور از جون پسر گلت ، چون هنوز هیچی رو نمیدونن و از چیزی سر در نمیارن و پیش خودشون فکر میکنن که حتما من بدم که مامانم سرم داد میزنه پ دوسم نداره ، حتما من دوست داشتنی نیستم و اعتماد ب نفس و عزت نفسشون به شدت میاد پایین..
و عزت نفس و اعتماد به نفس پایین خودش ریشه خیلییی از مشکلات روحی روانیه..

بچه هایی ک زیاد سرشون داد زده بشه ، به خاطر خشم انباشته شده ای ک به مرور زمان در کودکی بهشون تحمیل شده ، در بزرگسالی پرخاشگر و عصبی و تحریک پذیر میشن و این هم خودش باز صد بار دور از جون گل پسرت ، ریشه خیلییی از بزهکاری ها ، مشکلات روحی روانی و جرم هاییه ک به دلیل خشم ناگهانی اتفاق میفتن..
و....

کلی چیزای دیگه هست ک میشه برای اینجور بچه ها گفت اما به نظرم تا همینجا برای شما کافیه.. چون من مطمئنم شما در حالت عادی مادر خوبی هستی و دلت نمیاد حتی خوار ب پای بچت بره چه برسه به اینجور آسیب ها.. مطمئنم خودتم بعد اینجور رفتار کردنت با بچت خیلی پشیمون میشی و حالت بد میشه..

من برعکس خیلی سر اطرافیان اعصابم خورد میشه وخیلی بابچه م مهربونم واین باعث شده دیگران از من دوری کنن
ولی من حس میکنم هنوز افسردگی بعد از زایمان رو دارم

عزیز جان افسردگی بعد زایمان هست، در مورد کورتیزول بخون کورتیزولت بالاست بعد زایمان اینجوری میشن خیلی از خانومها ،من خودم افسردگی گرفتم هنوزم خوب نشدم ولی چون خیلی پسرمو دوست دارم دعواش نمیکنم اصلا، شده یکم صدام بره بالا ولی نه سر پسرم ،من که سه‌شنبه نوبت گرفتم برم دکتر روانپزشک چون واقعا حالم خوب نیست، تنبل بی حوصله بی انگیزه بیخیال یهو انرژیم به صغر میرسه یهو میره بالا موهام سفید شده پوستم خراب شده چاق شدم دیگه چی بگم حتی حمام رفتن حوصله ام نمیگیره فقط به پسرم میرسم همه کار براش میکنم واسه همین عذاب وجدان ندارم، شوهرمم خیلی جاها کمکم هست ولی به درد دلم نخورد چون نمیدونه اینایی که من میگم یعنی چی

هرجوری. شده کنترل کن خودتو. ،این روزها تموم میشن دلت تنگ میشه ،، این روزها ک فکر می‌کنی روزهای سختی هستن در آینده متوجه میشی ک چقد آسون بوده و سخت میگرفتی

واااااااااای منم ی آدم عصبی و روانی شدم چند سال پیش ی دوره پیش روان پزشک رفتم فقط بهم دارو داد که بیشتر خواب آور بود
الان دوباره خیلی عصبی میشم هر کاری میکنم آروم بشم نمیتونم و اینکه سر بچه‌ها م خالی میکنم خیلی بد
هر بار با خودم میگم فردا تکرار نمیکنم ولی آنقدر ۲ تایی اذیت میکنن باز داد میزنم
همه بهم میگن تو که اعصاب نداشتی بچه نمیاورد ی منکه خبر نداشتم آنقدر صبرم کمه
دلم برای بچه‌ها م میسوزه ولی نمیتونم کاری کنم

عزیزم مونده حالا.من بقدرس آروم وساکت بودم شوهرم تازه عروسی کردیم بهم میگم حرف نمی زنی وساکتی حوصله آدم سرمیره.الان بابچه ها یک دیوانه ای شدم انقدسروصداودادوبیدادمیکنم هی باهام دعوامونه میگه انقدسروصدانکن😂

عزیزم کمبود برخی ویتامین هاباعث اعصبانیت بدخلقی میشه ی ازمایش بده و سعی کن خوابت منظم کنی بی خوابی هم ادم عصبی میکنه

تاپیکام در مورد بچه رو بخون کمکت میکنه

وای منمممم