امروز دخترمو بردم دسشویی پاهاشو شستم دسشویی کرده بود مادر شوهرم اومد که ببر تو خونه بشورش اینجا از دستت میفته 💔 اقد بهم برخورد از بس عصابم خراب شد بهش گفتم وا مگ چلاغم لج کرد گفت باشه در بست رفت گفتم به درک

خب صد در صد دور از جونت جلاق نیستی
ولی خب اونم منظور بدی نداشته از رو دوست داشتن میگه ببین چقدر دخترتو دوس داره اونجوری گفته
خیلی از مادرشوهر ها هستن میگن وای داره تو خونه میشوره بچه رو نجسه فلان
نباید ب دل میگرفتی چون منظوری نداشته مادرشوهر و مادر منم میگن زیاد
میگم ن خیالتون راحت چیزی نمیشه محکم نگهشداشتم
بنظر من خیلی تند جوابشو دادی چون بهت حرف بی منطقی نزده از سر دلسوزی زده کاش از دلش دربیاری

علاوه بر مادر شوهر
مادر خودم ازهمه بدتره

مگه خبر نداری
اگر مادرشوهرا تو کار ما فوضولی نکنن میمیرن،،،،،، والا بخدا
شما ۱۹ سالته من که برای خودم یه پا ننه بزرگم ۳۴ سالمه
مادرشوهرم فکر میکنه ما از تو غار اومدیم هیچی بلد نیستیم..مدام میگه اینجوری کن اونجوری کن

آفرین خوب جواب دادی
والا مگه ما‌خودمون عقلمون کمه که نظر میدن حتما تو خودمون می‌بینیم که بچه می‌بریم دستشویی یا حمام میشوریم

وا تو خونه منظورش تو سینک بود ؟؟؟؟