بچه ها یه سوال پسر من دائم در حال بازی کردنه یعنی از مهد که میاد تاااااا خود شب که میخوابه. فقطم‌ با خودش بازی میکنه با من کاری نداره خیلی علاقه داره به ساختن مثلا خونه میسازه هرچی تو ذهنش باشه یا بیرون دیده باشه درست میکنه باز میره یه چیز دیگه میسازه اهل توپ بازی و بازی های حرکتی نیست وسطاش اندازه یک ساعت شاید تلویزیون اونم گذرا ببینه یا اهنگ گوش‌کنه یا نقاشی کنه بقیش فقط بازی
بنظر شما طبیعیه واقعا این همه بازی و سرگرم کردن خودش؟

۱۰ پاسخ

والا خوشبحالت خیلی عالیه

بنده برگزيده خدا ک میگن شمایی. ماشاءالله

خیلی خوبه که کم تلویزیون می‌بینه.

با چی میسازه؟

بچه ها باهم قابل مقایسه نیستن
احتمالا تواناییش با بقیه بچه ها فرق داره
پارسام فقط بازی میکنه.ولی اصلاااا تنهایی بازی نمیکنه

سجده شکر بجا بیار یه اسپندم بدود چشم نخوره😓😃

راز این خوشبختیتو به ماهم بگو 🥲🙏🏻

واقعا خوش بحالت
پسر من دائم باید یا بره جایی یا بازی کنی باهاش
یا باباش بره
کلا یدیقه توحال خودش نیس

کاش دختر منم بلد بود با خودش بازی کنه

کاش پسرمنم باخودش بازی کنه یکم کلافم کرده

مقالات مرتبط

چطور با کودکان بازی کنیم
چطور با کودکان بازی کنیم؟
بازی تقویت مهارت حرکتی
معرفی بهترین بازی تقویت مهارت حرکتی
بازی های نمایشی برای کودکان
بازی های نمایشی برای کودکان
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟

سوال های مرتبط

مامان علیهان مامان علیهان ۵ سالگی
با بچه ای ک نمیدونه با بچه ها چطور بازی کنه چیکار کنم بخدا باهاش حرفم میزنم از وقتی بدنیا اومده با بچه هام بازی کرده الان با هر کی بازی می‌کنه لج می‌کنه و میزنتشون امشب پسر خالمو زد ب چشمش خیلی ناراحتم حتی بعضی وقتا با خواهرشم درست بازی نمیکنه😭😭
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان محمد مامان محمد ۵ سالگی
سلام خوبین خواهرای گلم یه سوال کسی هست که بچش همسن پسر من باشه، بعضی وقتا میبینم دستش و کرده تو شلوارش با خودش بازی میکنه تا نگاه میکنم زود دستشو درمیاره یجورایی انگار
می‌ترسه زود میگه چیه، کسی راحلی داره چیکار کنم از سرش بیافته ممنون میشم کمکم کنین
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان پوریا مامان پوریا ۵ سالگی
خواهر بزرگم مجرده و خیلی بیش از حد تو امور بچه داری من و شوهرم دخالت میکنه.هربارم میگم بهش مامانم از من ناراحت میشه و همشون کلا با من چپ میشن که چرا اینجور میگی اون خاله هست و طاقت نداره..

مثلا اسباب بازی که من به پسرم گفتم امروز دوتا چیز خریدیم اینو چندروز دیگه یا برا تولدت میخرم رو،خواهرم میره میخره براش.
کار به جایی رسیده پسرم یواشکی بهش میگه من اینو میخوام اونو میخوام.درصورتیکه بخدا تو اتاقش نمیشه راه رفت بسکه اسباب بازی داره و همین خواهرم هم چندین مورد بزرگ و پرجاشو گرفته

مورد دیگه به پسرم گفته باباتو از اتاقش پرت کن بیرون دیوار اتاقتو خراب کن تا اتاقت بزرگ بشه و جا برای اسباب بازی بیشتر بشه. و این حرفو پسرم به پدرش گفت و شوهرمم حق بهش میدم بشدت ناراحت شد

یا مثلا چرا شوهرت با پوریا قلقلک بازی میکنه که باعث شده سر بچه بخوره تو تخت...(بچم خودش اونقد دنبال باباش میره و ول کن نیست میگه بیا ماربازی،،،،انگشتشونو مثل مار میبرن و قلقلک میدن)
هربارم به خواهرم میگم چه حرفایی میزنی تو رابطه پدروپسر...حالا باز برضد من میشن همشون که چرا به ایشون که خاله هستن اینجور اعتراض کردم
همیشه احترام میذارم و راحتش میذارم با بچه باهم باشن اما بعدش با حرفاش و کاراش سنگهای بزرگ میندازه جلو بچه داری و روان من
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان پسر طلا مامان پسر طلا ۵ سالگی
مامانا خوااش میکنم راهنماییم کنید من که دیگه اصلا هیچی به عقلم نمیرسه .پسر من ۵ سالشه یه دوستی داره همستیمون ۴ سالشه .بعد اون پسره خیلی به پسر من بی اهمیتی میکنه قبلا نبود اینجوری مثلا هولش میده میگه برو با من بازی نکن نیا اینجا و...اما پسرم اصلا براش مهم نیست و هر چی میگم باهاش بازی نکن دیگه تا اون بیاد پیش تو تو بزرگتری و...این حرفا تومه نمیکنه خیلی خودش خوار نشون میده همش میره پیشش مثل ندید بدیدا بچه میبینه دیوونه میشه .اون اصلا به پسرم محل نمیزاره اما این ولش نمیکنه
منم اصلا دوس ندارم دیگه اینجوری ببینمش تورو خدا بگید چیکار کنم چجوری نشون پسرم بدم یکم اعتماد به نفس داشته باشه ارزش خودشو نیاره پایین
من نمیدونم چجوری بفهمونم بهش 😭😭
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان کوچولو های عسلی مامان کوچولو های عسلی ۵ سالگی
واقعا چه جوری باید مراقب بچه هامون باشیم
چه جوری خوب و بد بهشون بفهمونیم
امروز با پسرم تو کوچه بودیم بعدش دوتا بچه اومدن بازی کنن پسرم بهشون گفت نه برید توپ مال منه نمی‌دم شما بازی کنید بعدش اون دوتا هم شروع کردن به تهدید کردن پسرم اگه من نبودم دعواشون میشد پسر منم کم نمیاورد حتی میخواست حمله کنه این موضوع خیلی ناراحتم کرد اگه من نبودم ممکن بود بچه ها با سنگ بهم ضربه بزنند واقعا نگرانم سال بعد چه جوری بفرستم مدرسه
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان مهدی مامان مهدی ۵ سالگی
سلام پسرمن همش میگ بریم پیش بچه ها ولی وقتی میریم اونجا بچه ها میگن بیا بازی کنیم نمیره باهاشون بازی کنه
دوسدارم بره جلو بازی با بچه ها رو یادبگیره
شماهم مثل منید از این هم میترسم ک بچه ها پسرم روبزنن بخوره زمین جاییش زخم یشه خیلی استرس دارن چکارکنم این استرس رو از خودم دور کنم؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
بابای اهورا بابای اهورا ۵ سالگی
من پسر ۵ ساله دارم هرچی اسباب بازی تهیه میکنم که تمرکز و توجه بالا بره متاسفانه باهاش بازی نمیکنه واسه خودشو ول کرده چسبیده به دیگران نگران هستم چکار کنم که سمت اون بیاد انگیزه پیدا کنم؟
مامان آریا و آیلین مامان آریا و آیلین ۵ سالگی
سلام خانما یه سوال داشتم شما لباس های نیمه کثیف بچه هاتون رو کجا می‌زارید ؟ من بدم میاد داخل کشو بزارم
بعد یه چیز دیگه دیشب خونه یکی بودم دیدم صابخونه پدرشون دستش تو دماغش کرد بعد حواسش نبود من نگاه میکنم بدون اینکه دستشو بشوره دستش خورد به اسباب بازی پسرم منم اومدیم خونه همه رو شستم با لباسهای بچه هام . کلا یه جا میرم اگه ببینم خونشون کثیفه میام لباسامو می‌شورم به نظرتون وسواس دارم ؟



نوزاد تب واکسن بچه داری بارداری
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان ❤امیرحسین❤ مامان ❤امیرحسین❤ ۵ سالگی
فردا تولد پسرمه و میخوام اول تیر بگیرم‌که حقوقارو بریزن
بنظرتون اشکال نداره ۵روز دیرتر بگیرم
یه کیک میخوایم‌بگیرم با یه اسباب بازی فقط نهایت یه تمن خرج داره
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان رایان مامان رایان ۵ سالگی
سلام
میگم رایان بچه ام همش منتظر تولدش بود که بیاد و تو مهد مثل بقیه بچه ها بگیر تولدش ۹ مرداد .احتمال زیاد دیگه این اخرین ماهیه که مهدشو میره و از ماه بعد پیش دبستانش شروع میشه (جایی دیگه اس )(حالا باز گفتند اطلاع میدند دقیقشو )به نظرتون آخر تیر تو مهد بگیرم جشن براش یا نه؟! البته تا حد ی کیک و یکم تنقلات برای بچه ها و پیش دستی و قاشق چنگال منظورمه..به نظرتون برای ۲۰ نفر فرضا چقد هزینه اش میشه؟وای این روزا انقد استرس میکشم و مضطربم که حد نداره. همش احساس میکنم رایان کوچولو هنوز از پس خودش شاید بر نیاد نکنه حوصله جو پیش دبستان رو نداشته باشه و اشتباه کردم با اینکه تابستانیه میخوام سر وقتش بفرستم‌‌...از این فکرای منفی بدم میاد از ۶ صبح بیدارم با این فکرا‌دلم برای مهد رفتنشم تنگ میشه🥲دعا میکنم همه بچه ها هرجا میرند آرامش داشته باشند و با علاقه برند.پسریه منم با حال خوب بره و دوست داشته باشه فضای جدید رو🥲
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان مامی مامان مامی ۵ سالگی
مامانا فرشته هاتون ۵ساله هستن

شما تو خونه هرجا میرید پشتتون کیا یا میگن میترسیم بیا اینجا که من هستم پسرم کلافه کرده منو
مهد میره خیلی راحت

ولی جدیدا تو خونه میگه تو نخوابی من خوابم یا تو اتاق خوابم با اینکه کارتون میده میاد میچسبه به من هرچی میگم برو ببین میگه ن میخوام با تو باسم یا میترسم تنها
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان شاهان مامان شاهان ۲ سالگی
سلام مامان خوبید دیشب عروسی بودیم یه پسر سه ساله دارم همش تو بغلم بود پاییین نمیومد ولی بچه خواهر شوهرم 9 ماه از اون بزرگتره راحت برا خودش میچرخید اصلا کلا میرفت نیستم ساعت دیگه میومد چیکار کنم وابستگی کمتر بشه بره برای خودش بازی کنه خیلی شرایط بدیه اینجوری مجلسی میرم کلا تو بغلم از جاش تکون نمیخوره
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان پوریا مامان پوریا ۵ سالگی
خانمهایی که پسر دارید
سلام.نصف شب اگه پسرتون که همسن پسر منه بیدار بشه برای جیش، خودش میره ؟ میره میشینه یا ایستاده جیش میکنه؟نصف شب رو میگم.
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان حسنا مامان حسنا ۵ سالگی
میخوام یه درد دل بکنم هرکس دوستداره بخونه وبگه اشتباه از کی بوده.
ما دیروز شله دزرد داشتیم که من امشب سهم خواهرم با مادرشوهرشو وخواهرشوهراش که توی یه یاختمون هستن بردم..اوناهم هرشب خونشون روضه دارن ماهم موندیم تا اخر روضه .بعد موقعه خداحافظی مادرشوهر خواهرم خیلی اصرار کرد که شام بمونیم شام هم قورمه سبزی زیاد درست کرده بودکه من قبول کردم شام موندیم سر شام پسر من که ۱ساله نیمشه با پسر خواهرم که ۴سالشه سر اسباب بازی دعواشون شد پسر خواهرم اون اسباب بازی رو نمیداد پسرمن بازی کنه و هرچی میگفتیم بده اون بچه س نمیداد من وشوهرم چند بار بخاطر اینکه این دوتارو جدا کنیم از سر سفره بلند شدیم پسر وهمون موقعه سر سفره برادرشوهر خواهرم قاطی کرد اون اسباب بازی رو از دسته براد زتدش گرفت پرت کرد بیرون ..خواهرم که اینکار برادرشوهرشو دید مسرشو بغل کرد رفت خونش اینم بگم که پسر خوارمن خیلی خیلی خیلی شیطونه و اصلا حرف سرش نمیره و کلان خرابکاره.خلاصه ما نعهمیدیم غذا چی خوردیم.برادرشوهر خوارم شروع کرد بد گفتن از بچه برادرخودش که شیطونه و ما ایایش از دستشون نداریم و از این حرفا..شوهرم گفت ماهم بخاط اینکه بچه ها با هم نمیسازن ۴ماه اینجا نیومدیم منم گفتم من هروقت میام بجه هامو زود میخوابونم اگر سرو صدا هست برادر زاده خودتونه.خلاصه ما شام خورده نخورده رفتیم بالا خونه خواهرم دیدم خواهرم گریه کرده و داره خط نشون میکشه که سوهرم بیاد یه دعوا راه میاندازم .ماهم یه چایی خوردیم اومدیگ خونه خودمون.الان همس میگم ما نباید شام میموندیم اشتباه از من بوده .خیلی بهم برخورده اعصابم خیلی خورده کلان از رفتنم پشیمون شدم.حالا نظر شما چیه کی مقصره
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان گل پسر مامان گل پسر ۵ سالگی
خانما ، من یه مشکلی دارم با پسرم ، شاید باورتون نشه ولی پسرم به من حسادت می‌کنه ، خیلی شدید باباییه ، با این که وقتی کار اشتباهی می‌کنه باباش باهاش برخورد می‌کنه ولی من بیشتر وقتا در برابرش کوتاه میام اما یه وقتایی یه جوری باهام برخورد می‌کنه انگار نه انگار که من مامانشم انگار دشمنشم ، مثلا بیرون بودیم ، چند تا عکس ازش گرفتیم یهو به شوهرم گفتم اینجا وایمیسم یه عکس تکی ازم بگیر اینقدر عصبانی شده میگه نمی‌خوام مامان عکس بگیره باید فقط از من عکس بگیری ، دیروز رفتیم بازار برای خودم یه کفش بگیرم ، اولش که میگه تو که کفش داری چرا میخوای کفش بگیری ؟کلی تو مغازه بد خلقی کرده اونم باباش بهش گفت چرا اینجوری می‌کنی وایسا تا مامان خریدشو بکنه بعد میریم دیگه تحمل کرد وقتیم خریدم بهم میگه خیلی زشته ، باور کنید قبلش برای پسرم یه لباس دیدم با این که نیاز نداشت گرفتم بعدش یه اسباب بازی خودم دیدم گفتم نگاه از اینایی که دوست داری وایسادیم براش گرفتیم نمی‌دونم چرا نسبت به من این‌قدر بده ،بعضی وقتا دلم میخواد گریه کنم ،نمیدونم چی کار کنم درست بشه 😔
مشاهده ۵ پاسخ دیگر