۸ پاسخ

خب از بس نمیری باهاشون عادت کرده چندبار بگو چرا میام تا عادت کنه به بردنت...من شوهرم بدون من اصلا بچمو بیرون نمیبره نهایت مغازه اونم خودم میفرستم مردا ساده ان هرجور عادتشون بدی همون میشن

حتما دل نازوکی 😂منم اولا همینطوری بودم باید گاهی سکوت کرد در برابر بی توجهی مردا و درست زمانی که همین رفتارو دید اکسل عمل نشون داد بگو این به اون کارت در 😐تا بفهمن چیکار میکنن

حالم ازش بهم میخوره دیگه باهاش هیچ جا نمیرم

الان اومدن 😔

مغزمون باید درست بشه افکارمون باید درست بشه با دکتر رفتن درست نمیشیم.

ما خانما از وقتی بچه دار شدیم همش دلمون میگیره منم مثل شمام
از حرفای همسرم دلم میگیره شایدم منظور ندارن. انگار ما حساس شدیم

😔😔😔😔😔هی خواهر.دست رو دلم نزار که خونه

چرا نرفتی

سوال های مرتبط

مامان شاهیار مامان شاهیار ۲ سالگی
خانوم‌ها که تجربه از پوشک گرفتن دارید لطفا راهنمایی کنید من الان تقریبا ۴ ماه دارم آماده میکنم مثلا میگفتم بیا بریم دستشویی کتاب خریدم بردمش خودش شرت انتخاب کرد با هم رفتیم لگن خریدیم باز خودش انتخاب کرد اولا که خوب من دستشوییم یه پله بزرگ از سطح خونه پایین من میخواستم به خاطره اون لگن و بزارم دم در دستشویی که آقا قبول نکردن گفت نه جا جیش دستشویی😐الان چند روز بود باز میزاشتمش ولی خودش میومد میگفت شورت نه پوشک منم اجبار نمیکردم‌پوشک میپوشوندم دیروز از صبح باز بود یه بار خطا داشت اونم یه کوچولو تا کرده بود آمد گفت بدوووو جیشم ریخت بقیه و رفت دستشوی داشتم میبردمش پارک پوشک پوشید بعد تو پارک گفت من و ببر دستشویی سه ساعت پارک بودیم تو پوشک جیش نکرد شب هم از خواب بیدار شد گفت مامان پوشک دارم گفتم اره گفت جیش کنم توش بغلش کردم بردمش دستشویی الان میخوام ببینم باز بیرون میرم و تو خواب همین کار و انجام بدم؟ بعد چقدر زمان میبره یاد بگیره
مامان آراد 🧒🏻✨💙 مامان آراد 🧒🏻✨💙 ۲ سالگی
خانوما ما تجربه شکستگی نداشتیم سردرنمیارم آراد دیشب دستش رفت دیو خورد زیر خودش و تا صبح گریه کرد صبح بردیم بیمارستان فهمیده اونجا ارتوپدی نداشت رفتیم لقمان حکیم دکترش نبود رفتیم شفااحیا کلی ما رو سرگردون کرد ویزیت معاینه خیلی عادی 600عکس800 اخرم دکتراش نمیفهمیدن گفت ب استاد بگیم گفتن عمل بشه گچ میخواد هزینه 30میلیون منم کلافه خسته شب تا صبح نخوابیده بودم صبحم همین اون بیمارستان بغضم ترکید کلی گریه کردم هزینه پیکرتراشی انقد نیست ک میخان یه تیکه دست کوچولو رو گچ کنن خلاصه کلی نفرینشون کردم ن عکس رو بهم دادن نه پرونده رو فقط اتل بستن اونم من فکر کردم جا میندازن ولی همینجوری بستن دست بچم بد جوش میخوره کلی حرص خوردم و بهشونم گفتم گفت ما نمی‌کنیم منم رفتم بیمارستان اختر تو الهیه اونجام همین قیمت رو گفت منم گفتم بریم خونه کلی بدنم کوفته بود و کلی نفرین کردم تو دلم انسانیت کجا رفته ب دکتر گفتم چرا انقد هزینه رو بالا میگن گفت برا خودشون میگیرن . چرا؟! چون اتباعم من خودم اینجا بدنیا اومدم درس خواندم دیپلم گرفتم ازدواج کردم بچه دار شدم ینی تر و خشک همه با هم میسوزند و واقعا دلم سیاه شده از رفتار زشتشون ولی گناه بچه من چیه 😮‍💨
مامان هیرسا مامان هیرسا ۲ سالگی
سلام مامانا الان تو اینستا یکی از بلاگرا بچه ش فوت کرده مدرسه میرفت یه هفته بود بچه تب داشت برد دکتر چندبار خدا لعنتشون کنه برگشتن فقط گفتن سرماخوردگی ساده بهش آنتی بیوتیک ندادن تا بچه تب بی‌حال شد براش بیمارستان گفتن چقدر دیر آوردمش دکتر ریه هاش عفونت کرده آب برداشته خیلی گریه می‌گیرد گفت چندتا دکتر بردم همشون گفتم سرماخوردگی ساده هیچکدوم آنتی بیوتیک نداد بهش گفت احتیاج نیست آب ریه بچه حالی کردن بچه طاقت نداشت فوت شد الان اینقدر گریه کردم بچه من دوهفته مریضه بردمش دکتر گفت سرماخورده دارو آنتی بیوتیک داده الان سرفه میکنه کم اونم خلط دار شبیه آدمای سیگاری که پیرن اونجوری سرفه میکنه الان 7روز بهش آنتی بیوتیک دادم شربت نمیدونم چیکار کنم میگم برم خودم عکس از ریه بچه بگیرم ترسیدم شوهرم منو مسخره میکنه میگه هیچی نیست سینه بچه دیگه بسته آخه مشکل من اینه بچه من دوهفته یک روز درمیان تب داره همینجوری امروزم تبش 37.5بود پیشونیش چرا قبلا نبود همیشه 36.6 بود میخوام خودم صبح ببرمش عکس بگیرم خیالم راحت شه شوهرم میگه نمیخواد وقتی تبش 37.3به بلا یعنی بچه مریضه بخدا دیشب تا صبح ناله میکرد الانم همینجوری اشک دارم میریزم واسه دل اون مادر واسه خودم نمیدونم استرس دارم میمیرم حالم اصلا خوب نیست چرا اینقدر دکتر بیسواد داریم
مامان علی مامان علی ۲ سالگی
سلام مامانا اومدم درد و دل کنم امروز پسرم خیلی اذیتم کرد از صبح ک بیدار شد همش گریه کرد هیچ می‌گفت میخام بزنمت محکم چندتا خوابوندم تو صورتم و چشمم منم همش بغلش میکرد میگفتم چی میخوای مامان فقط می‌گفت میخام بزنمت و گیر داده بود الان باید بریم فروشگاه گفتم مامان دست و صورتمو بشورم صبحانه بخوریم میریم می‌گفت نه نمیرفت دسشویی نه یمذاتش من برم اهرم جیش کردن تو شلوارش پشت در دستشویی هم کلی گریه کرد بعد یک ساعت تمام با زور گوشی و تلویزیون ساکت شد بعدم ک بردمش بیرون کلی اذیتم کرد میخواستم خرید کنم همش می‌رفت و من دنبالش آخرم کیلی داد زدم سرش جلوی همه و زدمش زنعموش اومده بود فروشگاه رفته پیش اون میگه میخام پیش اون باشم و نمیومد با زور دیگه باهم اومدیم بعدم خونه دوباره کلی اذیت کرد شلوارش در آورده بود و لخت راه می‌رفت نمسذات بپوشونمش هی جیش میکرد دور خونه با کتم هم نپوشید منم کلی جیغ و داد کردم و گریه کردم نمیدونی. مایر کرد که اینقدر ازش بدم اومده بود ب خدا باورتون نمیشه وقتی زنعموش رو میبینم انکار اون مامانشه از این رو به اون رو میشه ب شوهرم میگم این دعا داره همش میعاد بره خونه اونا پیش اون باشه منو کلی زده و اذیتم کرده منم اعصاب ندارم دیگه زورم میاره جاریم خودش ی بچه داره جیکش در نمیاد ولی این ابرو برا من نداشت تو همسایه ها از بس جیغ و داد کردم و همش داره گریه میکنم از بچگی هم همین بود الآنم همینه ی دستشویی نمیتونم برم
مامان فربد👶 مامان فربد👶 ۲ سالگی
مامانا میشه یکم راهنماییم کنید،من با خانواده شوهرم مشکلی ندارم،خیلی نمیرم واونا هم کم میاد راستشو یخواین..دیروز شوهرم رفت خونه مادرش بعد پسرم خیلی گریه کرد دنبالش ولی چون تو مرحله از پوشک گرفتن بود نذاشتم بره بهش قول دادم که فردا ببرمش،امروز رفته بودیم بیرون از همون طرف یکم‌میوه خریدیم گفتیم بریم یه سر بهشون بزنیم وقتی رفتیم خواهر شوهرم که خونه است خیلی سرد رفتار کرد در صورتیکه من اصلا بدی در حقشون نکردم ولی دو جلسه پسرم رو کلاس مادر و کودک می‌بردم وقتی عکس استوری میزاشتم اون اصلا حتی لایک هم نمی‌کرد یا خودم برا پسرم کاردستی درست میکنم د عکس میزارم اصلا عکس‌العمل نشون نمیدن ..امروزم ازم پرسید هنوز داری کلاس میبریش گفتم نه کلا ۲جلسه بردمش خودم بیشتر وقتا براش کاردستی درست میکنم بعد گفت خودت درستشون میکنی با یه حالتی اینو گفت ولی خیلی بهم برخورد ...نمیخواستم برا ناهار بمونم ولی موقعی که خواستم بیام حتی یه تعارف نکردن بگن بشینید بعد از ناهار برید خیلی بهم برخورد ...وقتی خواهرشوهرام که متاهلن وقتی میان خونه مامانشون چند روز میمونم خیلی بهم برخورد گفتم یعنی ما حق یه تعارف رو هم نداشتیم