مامانا چیکار کنم
گاهی مواقع حس خوب با علی میگیرم بعضی مواقع نمیخوام ببینمش مثلا ۳ یا ۴ ساعت باهاش خوب خوبم میخوابیم پامیشیم شب که میشه ۴ ۵ ساعت شب باهمیم دیگه کلافه میشم از گریه هاش 🤦‍♀️اعصابم خورد میشه باهاش بداخلاقی میکنم مخصوصا وقتی سینمو بد میگیره🤦‍♀️🥲
بعدش خودن خیلی ناراحت میشم چیکار کنم
چجوری صبر و تحملمو ببرم بالا 😕
خسته نشم
با اینکه ذوق اومدنش داشتم ولی الان ذوقم کور شده انگاری 🥲🥲

عادیه گلم منم دقیقا همینجوری بودم میگفتگ چرا اوردم با اینکه شوق اودنش و دیدنشو داشتم زیااااد
الان ک زیرسینه شیر میخوره نگاهش و ور نمیداره ازم دلم میخواد قورتش بدم الان دیگه دلم نمیخواد ازم جدا بشه ۵ دقیقه کمتر من خودم از دلتنگی میمیرم 😍

واییییییی خداه منم خستم برای من محمد صبح سرکار از سرکار میاد چای و شامشو میخوره و میخوابه

منم مثل تو شدم

طبیعیه سختتون باشه
تجربه اولتون هستش
منکه همه کارهاش کردن خودم بود وهست
کمکی نداشتم فقط همسرم توی کارهای خونه کمکم میکرد
مواظب باشین افسردگی بعد زایمان نگیرین
اون طفلی هم تازه پا گذاشته توی این دنیا تجربه اولشه سینه گرفتن بلد نیس انشاالله کم کم بزرگ میشه ویادمیگیره.مخصوصا موقع دندون در آوردنش ک ازش فراری میشین 😂

بعد یکماه بهتر نشدی حتما برو مشاور

اگه ازکسی کمک میگرفتی خیلی بهتربود

طبیهیه بخاطر فشار روته اگه بچت شیر خشک میخوره که هر از گاهی بده به شوهرت و از اون کمک بخا