😫😫😫دارم میمیرم ینی
😫
صب از خواب بیدار شدیم با دیانا. من گفتم بزار ببرمش حموم .
بردم حموم خیلی خوب داشت بازی میکرد توی وان ...تا زمانی ک سرشو شستم
هییییییییچ جوره نمیزاشت سرش اب بریزم🫤🫤🫤🫤خودشو میکوبید بهم.‌چنگ مینداخت جدیدا اینجوری شده
تا اینکه بالاخره شستم و دراومدیم بیرون ولی دگ هلاک شد انقد گریه کرد.منم مجبور بودم اب بریزم چون سرش کفی بود😶😶😶

خلاصه ساعت ۱۱بود از حموم دراومدیم بیرون از اون موقع دهن منو سرویس کرده تا الان😶
فقط گریه میکرد میگف باید منو بگیری بغلت میزاشتم زمین داد میزد😶
ی دستی گرفتم بغلم..نهار پختم
دندون ام رو دیروز کشیدم ی طرف صورتم کلا درد میکنه🥲پریود قراره بشم..شکمم و کمرم درد میکنه...انقدم از صب گرفتم بغلم دستام درد میکنه🥲🥲
ن شیر میخورد‌..ن غذا میخورد...هر چی ک فک کنی اوردم براش تا شاید بخوره
کیک.....ابمیوه...دنت...تخم مرغ...نون...پفیلا...ژله...رنگارنگ....گیلاس...هندونه
هر چی ک خوشش میومد ولی فقط پرت میکرد این ور اون ور.
تا میزاشتمش زمین بخوابونم گررررررریه میکردا...۳بار خوابوندمش چشماش بسته بودا ولی ۴دست و پا میومد سمت من🤕🤕🤕
صدقه دادم...اسفند دود کردم براش‌
فک کنم ترسیده تو حموم...یا میگم شاید شکمش درد میکنه...
همه کار و زندگیم رو ول کردم‌..تا الان ن صبونه خوردم ن نهار‌🥲🥲
میگف باید نگه داری در یخچال رو باز و بسته کنم گفتم باشه🥲
میگف باید ببری لامپ هارو خاموش روشن کنم‌گفتم باش🥲
میگف باید بطری اب رو خودم درش رو ببندم گفتم باش🫠🫠
وسایلاشو پرت میکرد پشت پشتی میگف بیار برام میگفتم باشه..این مورد رو ۱۵۰بار تکرار کرد🫠🫠🫠🥲
ایت الکرسی خوندم..صلوات فرسادم.
ادامه پایین👇

مرغ و گوشت خریدیم همونجور مونده یخچال..ظرف ها موندن تو سینک🫠
خونه شلوغ ولی خب فقط برام مهم بود ک حالش خوب باشه🥲🥲
تا ای موندم با اینکه کمرم درد میکرد🥲🥲ولی خب حال خوب اون برام مهم بود ..
خلاصه بالاخره خوابید
همینه میگن ادم سنگ بشه مادر نشه🥹🥹🥲
از خونه و زندگیم زدم از خودم زدم ک فقط دیانا گریه نکنه و حالش خوب باشه🥲و الان تو خسته ترین حالت ممکن ام🥲💔
خواستم بگم ک همیشه اولویتتون حال خوب بچه هاتون باشه..
ظرف ها بالاخره شسته میشن
خونه بالاخره تمیز میشه
ولی خب بچه اتون یادش میمیونه ک وقتی حالش خوب نبود چقد مراقبش بودید🥹🥹


با اینکه الان خوابید.
ولی خب من در کنار مادر بودن..زن ام هستم🥲🥲
ی قرص مسکن میندازم
میرم سراغ کارهام🥲

ظرف هارو بشورم.
خونه رو مرتب کنم
برگ مو دارم اونارو بشورم و بسته بندی کنم
مرغ و گوشت رو بشورم و بسته بندی کنم
لباس هارو ببرم اویزون کنم
تا اینکه وقتی دیانا دوباره بیدار شد کاری نداشته باشم و فقط باهاش بازی کنم🥹🥹❤️❤️

آخه عزیزم ان شاءالله سلامت باشه 😢♥️

عزیزم خدا قوت بهت براش ناس فلق ایت کرسی بخون ♥️

منم همیشه طبق توصیه عمل نیکنم به هیچی نمیرسم

بعضی روزا انگار آدم باید مثل آدم آهنی مقاوم و سخت باشه کم نیاره درحالی که داره له میشه. بیقراری بچه از همه چیز وحشتناک تره وقتی هیچ جوره آروم نشه مادر دیگه کم میاره. ان شاءالله دختر گلت خواب خوب و راحتی داشته باشه بیدارم شد دیگه آروم شده باشه. خودتم گاهی از این نوشیدنی های انرژی زا بخر بزار توی خونه وقتی فشار روته خسته ای بی انرژی ای ی دونه بخور که توان داشته باشی برای ادامه. من از پارسال شناختمش و خیلی بنظرم موثره

خداقوت عزیزم مگه 6 روز پیش پریودیت تموم نشد 😂😂
اونروز گفتی من یادم مونده

آفرین عزیزم خسته هم نباشی مادر نمونه و فداکار❤️❤️❤️

دقیقا هدیه همه اینکارا ک گفتی هس همیشه و هیچوقت تمومی نداره اگ ب بچه اهمیت ندیم یروز چشم بهم بزنیم میبینیم بزرگ شدن و میشینیم غصه روزایی ک باهاشون وقت نگذروندیم رو میخوریم

پسرمنم از دیروز تو این حاله

ماشاالله عزیزم

آره عزیزم تو درست میگی ظرف شستن و خونه تمیز کردن همیشه هست ولی موقع بچمون کوچیکه و شاید یه دردی چیزی مشکلی داشته باشه بعد بهش برسیم

عزیزجان بچه ب چشم اومده ی تخم مرغ دور سرش بگردون بزن وسط خیابون

کلاه حموم بخر یا عینک شنا که موقع شستن سرش اذیت نشه