نه سخت نیست.نگران نباش
چون تو این چند روز متکی به اونا بودی برات سخته
برن خودت از پس خودت بر میای
مااینجاییم ک بهت کمک کنیم
توتنهایی ازپس همیه کارا برمیای
ن اصلا سخت نیس نگران نباش من ک خودم از پس کارام برمیام
نمیدونم عزیزم چون منم یکی بودم مثل خودت.. خواهرام تا پایان ۴ ماهگی نوبتی خونه بودن و شوهرم.. یعنی تا ۴ ماهگیش هیچوقت با بچه تنها نبودم.. ولی خیییییلیا رو دیدم که از روز ۱۰ کلا تنها بودن و تونستن.. پس توام میتونی..
اگه بتونن یکم بیشتر بمونن خوبه وگرنه فرقی نداره بالاخره که باید یاد بگیری به بچت برسی، اول از همه بچت و خودت مهم باشه خونه و غذا رو ول کن . نهایتا نتوتستی از بیرون غذا بیارین یه مدت تا روی روال بیفتی. نگران نباش اولش ادم میترسه ولی بعدش که تنها میشی میفهمی نه بابا منم تونستم بچه داری کنم.
سلام اذی جون مبارک باشه فارق شدی
نی نی خوبه حالش من که مشغول بچه ام دیر به دیر میام سراغ گوشی
اما الان قوی شدم حتی دلم نمیخواد از روز اول کسی بیاد دورم
خودم و شوهرم اینجوری راحت تریم
من مامانم کلا دو سه روز اومد. یه دختر بی تجربه که تو خونه ی مامانمم دست به سیاه و سفید نزده بودم. بچمم خیلی ریز بود.
منم بچه اولم خیلی سختی کشیدم
هیچکس بهم کمک نکرد هیچکس نبود کنارم😓😩 اما خداروشکر الان دوستای گهواره هستن میتونن سوالی داشتی کمکت کنن
خودت زخمت بخیه ات خوبه؟؟؟ مشکلی نداری؟؟ درد نداری؟؟؟
اگه میشه بگو بیشتر بمونن یا تو برو خونشون...منم فکر میکنم تا بیست روز حداقل به کمک احتیاج دارم تا عادت کنم
عزیزم نگران نباش از پسش بر میای هم خودتو جمعوجورمیکنی هم پسرتو مادربودن همینه دیگه خدا تواناییشو بهت میده ..باز برای شما یه خوبی داره مادرشوهرت نزدیکته حتی خانوادت هم تو شهر خودتونه ..من خانوادم دورن همدانن من تهران .خانواده شوهرم تهرانه ولی اصلا آدمایی نیستن که بشه روشون حساب باز کرد ..من از الان نگران اینطور چیزام
من بچه اولم 16سالم بود مامانم تا ده روز پیشم بود دیگه رفتن دیگه از اون به بعد خودم باید کارامو میکردم حموم کردن تا کارای خونه وغیره
منم درست مثل تو از الان نگران این دورانم ، همه اطرافیان تا یه مدت کنارت هستند و بعدش خودت می مونی و همسرت
شاید اولش سخت باشه ولی من مطمئنم به مرور زمان ادم عادت میکنه و خودش و با شرایط وفق میده
چقد زود ميخوان برن...چرا نميري خونه مامانت؟
من بعد ٢٥ روز برگشتم خونه انقددددد استرس داشتم ك كر شده بودم هيچي نميشنيدم... صبحا مامانم ميومد پيشم بود تا ظهر ظهرم شوهرم برميگشت از سر كار ديگه بود تا فردا صبح تا عادت كردم خيلي سخت بود
عزیزم مطمین باش که خیلی قوی تر از حد تصورت پیش میری
به مرور همه چیز دستت میاد وحرفه ای میشی حسابی
مهم اینه خودتو باور داشته باشی ❤
عزیزم بنظرم بچه اول سخته
من بچه اولم تا ۳ ماه پیش مادرم و خواهرم بودم
بعد ۳ ماه که بچه جون گرفت جرات کردم بشورمش و حمومش بدم
نمیتونی باهاشون بری ؟
من دیروز غروب از بیمارستان مرخص شدم از بعد شام دیگه خودم تنها بودم با این همه درد🥺
خوبه آدم کمکی داشته باشه
من واقعا از پسش برنمیام😭خیلی سختمه
من از اولش تنها بودم جز شوهرم کسی نبود کمکم کنه. مطمین باش از پسش برمیای هر روزی که میگذره واست عادی تر و راحت تر میشه
منم همینم جیغا و شب بیداریای دخترمم بهش اضافه کن امیدوارم خداکمکمون کنه
من همه کارای پسرمو از نوزادی خودم انجام دادم دلدرداش ختنه حمومش همه چیش
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.