خانم ها اون داستان برادر شوهرم رو گفتم‌
که شوهرم گفتش باید بری بااا برادرم وگرنه برو خونه بابات
باهاش رفتم کا.ر ها شو انجام دادم ول الان دوستم زنگ زده میگه برادر شوهرت گفته بهت جعمه بریم گل شیرنی ببریم گفتم آره
چون مسخرم نکنه گفتم آره ولی اصلان من خبر ندارم به نظر تون اگه یهویی زنگ زد گفت بیا بریم برم یانه
دارم فکر میکنم اگه بگه بیا بریم
برم انگار که خودم کوچیک کردم
نرم میگن از الان حسودیش شده نیومده
بین دو راه موندم

۳ پاسخ

به نظر من برید
اگه نرید فردا همون خانمی که قراره جاریتون بشه انگ حسود میزنه بهتون بابت نرفتنتون

خواهشن. جواب بدین

برو عزیزم توکه مخالفت خودتو اعلام کردی فردا پس فرداش به تو ربطی نداره

مقالات مرتبط

شربت برم‌هگزین برای کودکان
شربت برم هگزین برای کودکان برای چیست؟+مقدار مصرف شربت بلتی...
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟

سوال های مرتبط

مامان هاکان و نیلای مامان هاکان و نیلای ۷ ماهگی
سلام خانما ی سوال داشتم عروسی پسر برادر شوهرمه اگه نرم خیلی زشت میشه شوهرم گیر داده باید حتمن بریم واقعا سخته با دوتا بچه پسرم که خیلی شیطونی میکنه دخترمم کوچیکه اذیت میشه امروز رفتم خونشون هم کادو دادم هم تبریک گفتم ممنون میشم راهنماییم کنید
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان بیمه امام رضا❤️ مامان بیمه امام رضا❤️ ۸ ماهگی
سلام
پسرمن هنوز واکسن 6ماهگی نزده اگریه وقت بهداشت زنگ زد گفت بیا واکسن بزن برم بزنم یانه چون پسرم هنوز آبریزش بینی داره
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان محمد امین مامان محمد امین ۵ ماهگی
ینی این عروس خاله من چقدر رو داره با پسرخالم موقعی که پسرم بدنیا اومد من شهرستان بودم اونا هم اومدن شهرستان بعد اومدن دیدن بچم و من هم پنج دقیقه بعد اومدنش رفتم سرویس که تو حیاط بعد وقتی برگشتم اونا داشتن میرفتن رفتم خونه پیش بچم دیدم صدتومن گذاشته لایه لباس بچم اونم همش دهی که پول خورده خیلی ناراحت شدم اما گفتم اشکال نداره سربچش تلافی میکنم اخه زنش دوماه دیگه زایمانشه حالا دیروز پرو پور زنگ زده بیا خونمون جشنه سیسمونی بچمه و خانوما میان توام بیا برم باید کادو هم بدم اما من نمیرم حالا خالم زنگ زده بیا گفتم نمیام حالا همچین ناراحت شده گفتم بدرک وقتی همچین بی احترامی میکنه من بلندشم برم کجا دیوانم مگه ینی این عروس خاله بی فرهنگم خیلی کارا کرده که حال ادمو بهم میزنه😑😑
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان مهرسام👼💙 مامان مهرسام👼💙 ۹ ماهگی
مامانا هر وقت فشارمو میگیرم رو 15 هست الان زنگ زدم دکتر گفت باید بری پیش دکتر قلب عروق نمیدونم برم یا نرم دو دل شدم🥲💔
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان کیان💙 مامان کیان💙 ۸ ماهگی
خانما سوپ پسرمو رو تا کی میتونم تو یخچال نگه کنم

من درست کردم الان مامانم زنگ زده میگه منم درست کردم گفتم پاشو نشکنم برم اونو بدم پسرم اینو بزارم یخچال؟😅
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان ستاره مامان ستاره ۷ ماهگی
مامانا من دارو زیادی به نوزادم دادم دارم میمیرم،
کتوتیفن را بجای نصف قاشق چای خوری
دکتر روش نوشته ۱ونیم سی سی،
به اورژانس هم زنگ زدم گفتم
گفت اگه علائم داشت برو اورژانس، چکار کنم
الان دو ساعت گذشته، الان خوابالوده، هی بش شیر دارم میدم، ۱۱۵ گفت مایعات بده از بدنش رد بشه
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان ماهلین مامان ماهلین ۶ ماهگی
سلام خانما میشه بگین
بعد از زایمانم خواهرشوهرم اومد خونه ما و نمی دونم چرا بهم هی تیکه می انداخت و شب که واسه دخترم دستگاه آوردیم گفت من بمونم کمکت منم گفتم نه خودم انجام میدم
اونم از اون موقع سر سنگینه من چند بار بهش زنگ زدم دیگه دیدم اون زنگ نمیزنه منم نزدم و وقتی دخترم مریض بود حتی ی زنگم نزد حالشو بپرسه الان عروسی جاری خواهرشوهرمه ما رو دعوت کردن
به نظرتون دخترم رو بهانه کنم و نرم یا برم
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان نورا مامان نورا ۸ ماهگی
از داروخونه شوهرم پرسیده ک دخترمون فردا شیش ماهش میشه،شماره دو بگیریم گفته آره بعد الان یهویی دو رو شروع کنم یا با یک قاطی کنم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان برسام مامان برسام ۷ ماهگی
تجربه سفر با نوزاد پارت ۱۰#
خواهرشم گفت نه من موقعیت سفر ندارم و. باید برگردم خونه امروز چون پسرم مرخصیش تمامه باید برگرده سرکار .. بعد ناهار بود که ساعاتی دو اونا رفتن و من وقتی داشتیم بدرقشون میکردیم به شوهرم گفتم خدا کنه از حرفت دلخور نشده باشه ..بعداز رفتن اونا بود که شوهرم کلی غر زد که من از دیروز میگم وسایلاتو جمع کن چرا نکردی منم گفتم نمیتونم جلو چشم مهمون برم ساک سفر ببندم یعنی پاشو تشریفتو ببر مزاحمی این کار درست نیست من اگر کسی این کارو کنه تا عمر دارم خونش نمی‌رم .. خلاصه وسایلامو جمع کردم چون قرار بود طرف جنوب بریم لباسای خنک برداشتم هم واسه خودم هم نی نی ... مثل سالای قبل نتونستم لباسای ساحلیمو بردارم چون شیر میدادم طبیعتاً با اون لباسای بلند نمیشد و فقط شومیز شلوار و شومیز دامن برداشتم که راحت باشم واسه شیر دهی
مامان سه کوچولو مامان سه کوچولو ۸ ماهگی
بهداشت بهم زنگ زد گفت فردا مهراد و بیار واسه واکسن پنتا که باید تو چهارماهگی میزده نداشتن نزدن باز شش ماهی بردم گفت واسه ۸ برج دیگه بیا نداریم واکسن شش رو الان باز زنگ زدن میگن فردا بیار واسه پنتا باز واسه شش ماهگی باید دوماه بگذره ازش موندم چیکار کنم این پنتا رو بزنم یا نه
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان آیه خانوم مامان آیه خانوم ۷ ماهگی
دخترم از روی تاب افتاد😭😭 از یک متر و نیم فاصله تا زمین زنگ زدم آمبولانس گفت چیز خاصی نیست یه خراش کوچیکه مواظبش باشین اگه بالا آورد یا بی حال بود ببرین دکتر
جیگرم کباب شد خودم کم دلم خونه باز شوهرم و خانوادش افتادن به جونم که چرا مراقبش نبودی
مگه من خودم خواستم بیفته اتفاقه دیگه همه بچه ها آسیب میبینن خودم لیوان دستم بوده بچگی‌ام خوردم زمین شیشه رفته تو دستم رگم پاره شده شوهرم دماغش بخیه خورده بچگیاش افتاده زمین برادر شوهرم هم از بالای کوه افتاده سرش شکسته پدر شوهرم اینقدر غر زد که مگه چیکار داری تو خونه غیر از بچه نگه داشتن مگه چیکار میکردی که افتاده منم گفتن خیلی ببخشید سجاد که از رو کوه افتاد شما کجا بودی میگه سجاد رو پای خودش بوده ۶سالش بوده منم گفتم فرقی ندارد بچه بچس دیگه من یه ثانیه رفتم تا تو آشپزخونه همون لحظه افتاده مگه میشه 24ساعت رو سر بچه باشی و مراقب باشید الآنم خودم بیشتر از شما دلم خونه شما دیگه نمک رو زخمم نباشین
چیکار کنم به نظرتون؟😞
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان پناه 🐣 مامان پناه 🐣 ۷ ماهگی
بچها من اومدم مسافرت بعد امشب خاله همسرم مادرشوهرم و خواهرشوهرامو دعوت کرده بود ولی منو نه چون من اینحا بودم به شوهرم گفته بودن منم میبرن بعد من نمیدونستم ک دعوت ندارم رفتم و تو راه دخترم گریه کرد تا رسیدیم من گفتم کاش نمیومدم من هی با بچه دیدم خواهرشوهرم گفت تو هی دعوت نبودی چرا اومدی مادرشوهرمم گفت تو با بچه نباید میومدی دیگ با ناراحتی رفتم خونه شام خوردم و سریع به شوهرم گفتم بیاد دنبالم برگشتم خونه ولی چ فایده باز برگشتم خونه مادرشوهرم کار خوبی کردم یا نه
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان فندوق مامان فندوق ۷ ماهگی
خانم ها بچه من چند روز پیش واکسن شش ماهگی و زد ولی اون قطره خوراکی رو که باید با واکسن میدادن نداشتن گفتن بعد آوردیم بیا . خطرناک نباشه؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان آراد مامان آراد ۷ ماهگی
چرا ما آدما عادت کردیم به دل شکستن چرا بعضی آدما اینقدر بی رحم شدن چرا نسل این مادرشوهرای مربض منقرض نمیشه.
امروز پسرم واکسن داشت قرار شد برم بهداشت شوهرم چون سرکار بود خاستم تنهایی برم چون با مادرشوهرم تو یه ساختمون زندگی میکنیم فهمید میخام آرادو ببرم برا واکسن از خونه اومد بیرون گفت بمون منم حاضر شم باهم بریم منم از روی ناچاری منتظرش موندم باهم رفتیم تو ماشین همش میگفت بریم قدو وزن آراد و بهمون میگن گفتم آره من خودم میدونستم بخاطر همین میخاد بیاد رفتیم بهداشت آرادو قد و وزنشو گرفتن مادرشوهرم پرسید چطوره اوناهم گفتن همه چیش خوبه گفتن قدش متوسطه مادرشوهرم شروع کرد ک اره میدوتین مامانش فک کنم شیرش مقوی نیست برا همین بچه لاغر مونده یا شایدم شیرش کمه بچهای فامیل کلی تپلین، از وقتی اومدم خونه همش داره میگه من گفتم بچت لاغره شماهمش گفتین نه یکم بهش برس بچه جون بگیره، میدونین کلی دلم شکست از ته قلبم اه کشیدم براش اخه برا یه مادر خیلی سخته بخان اینجوری بهت بگن 😭
میگم کاش باهام نمیومد این دیگه ول کنم نیست از امروز دیگه پدر منو درمیاره
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان دنیز مامان دنیز ۹ ماهگی
سلام خوبین من دخترم دوشبه نمی دونم چرا سینش خیلی خس خس میکنه ولی فکر نکنم سرما خورده باشه چون فقط سینش خس خس میکنه بعد امروز بهداشت زنگ زده بیا واکسن شو بزن نمی دونم چیکار کنم بزنم یانه
مشاهده ۱ پاسخ دیگر