عزیزم توری نیست کم کم درست میشه سعی کن باهاش حرف بزنی نازش کن قربون صدقش برو
بچه با هرکی انس بگیره باز مادرش رو به همه ترجیح میده. نگران نباش. منم سز بودم. دختر خواهرم اومد کمکم. اون ک باهاش حرف میزد بچه ذوق میکرد. با من نه. ولی وقتی به بچم میخوام شیر بدم یه نگاه عمیقی بهم میکنه. و اینکه اونقدری ک منو دوس داره هیچ کسیو اونجوری دوس نداره. ضمنا 9ماه تو شکم تو بوده با ضربان قلب تو انس گرفته. فقط تو بغل تو اون احساس ارامش رو داره نه کس دیگه. به خودت اعتماد داشته باش و محکم و پرقدرت برو جلو دوست خوبم😘
عزیزم کاملا طبیعیه این موضوع بچه منم اول به مامانم لبخند زد بعدش من
والا منم الان تو همین شرایطم یکماهه با مامانمم،خونه خودم ۵ دیقه فاصله است ولی بازم پیش مامانمم،تازه ذوقممیکنم که با مامانم خوش میگذرونه😅بعدشم بچه هرچی بزرگتر بشه و مادرشو بشناسه دیگه حتی پدرشم نمیتونه جداش کنه از مادر،نگران نباش😘
کاش منم مامانم کمکم میکرد
غصه نخور منم همش با مامانم بودم تازه دوشب بیمارستان بدون پسرم بودم عمل کردم اون با مامانم بود بعدشم اومدم خونه الان ب خودم عادت کرده بهش شیر میدی چجوری میخاد فراموشت کنه
نه عزیزم نگران نباش طبیعیه
بچه بغل مادرش که میره بوی شیر و مادر و متوجه میشه ازش فقط توقع شیر داره و گریه میکنه که به مادرش بچسبه و آروم بشه و تغذیه بشه
اما بغل غریبهتر ها آرومتره چون توقع نداره
شیر خودت رو میخوره؟
عزیزم اولش همینطوره بعد یکی دو ماه خوب میشه نگران نباش
مثیت فکر کن و خداروشکر ک مادرت و داری و بهت کمک میکنه بخدا انقد بچه بهت وابسته میشه بعدنا ک گاهی خسته میشی .تنهایی بچه داری کردن خیلی سخته قدرشونو بدون ک هستن و کمک حالتن
وای خوش بحالت که این همه مدت خونه مامانت بودی
منکه بچم ۵۹ روزشه هنوز خونه مامانم نرفتم ..
البته که مامانم تا ۱۲ روز خونمون بود بعدم که رفت هفته ۳ روز میومد روزا بهم کمک میکرد
منم دقیقا مثل خودت بودم حتی روزای اول که تو بیمارستان بودیم بچه فقط تو بغل مامانم آروم میشد و بغل من ک میومد فقط گریه .بوی مامانم و گرفته بود منم مثه خودت ناراحت بودم حتی ب مامانم میگفتم آنا منو دوست نداره همه میخندیدن 😐مامانم میگفت درست میشه نگران نباش ولی وقتی بعد ۶۰ روز برگشتم خونم دخترم دیگ فقط وابسته من شد حتی با این سن کمش منو میشناسه بغل هر کسی نمیمونه
فقط خواستم بگم درکت میکنم روزای اوله و حساسی نگران نباش درست میشه
عزیزم نگران نباش وقتی بیای خونت فقط خودتی ودخترت اون موقع کلیوقتمبگذرونی وباهاش و بهت عادت میکنه ،البته منم شرایطم همین بود اصلا به خاطر همین شرایط وقتی ۱۰روزم تموم شد سریع اومدم خونم.درد داشتما اما خودم همه کارامو کردم
عزیزم زایمان کردی روحیت حساس شده
چه خوب که کسی هست کمکت کنه بهت سخت نگذره اذیت نشی
عزیزم حتما که بچه باتوهم بیشتر انس میگیره اگه بیشتر باهات باشه و وقت بگذرونه واینو فراموش نکن که عطر تنت و ضربان قلب توعه که برای اون آرامش بخشِ اصلا بابتش ناراحت نباش هنوز انقد کوچولوعه که تشخیص افراد رو نداره
نه بری خونتون بچه کم کم وابسته ی خودت میشه چون از اوایل ۳ ماهکی کمکم صداهارو تشخیص میده
بله عزیزم برو خونت تا بچه ب بوی خودت عادت کنه بچه که الان چیزی حالیش نیست که بخواد زیاد انس با پدر مادرت بگیره هر چند این موضوع هم مشکلی ندارع چون پدر مادرتن و بوی تو و مادرت برای بچه یکی هست نگران نباش منم تا دوروز پیش بچه پیش مامانم بود خودم بیمارستان به مامانم انس گرفت آمدم خونه خودم عادت کرد بخودم
ن عزیزم هیچی نمیشه نگران نباش سعی کن روزا نخابی گلم هرچی باشع تو مادر اون فسقلی جانی ازمنم بااینکه روزا با فقط با دخترم هستم شبا خودمم با مامانم داداشم بهتره تو از وقتی بیدار میشی باهاش حرف بزن سمت قلبت بکیر بگیر رده برو حرف بزک باهاش
عزیزم اشکال ندارع اون مادرته جای دوری نمیره از خداتم باید باشه بعدشم تو مادرشی شیر میذی بهش مطمعن باش میشناست
اشکال نداره عزیزم اونم مادرته به زودی به شما هم عادت میکنه🥹
اصلا ناراحتی نداره
اینکه ۵۴ روز مامانت کنارت بوده اصلا بد نیست و طبیعیه اونو بشناسه بیشتر
هرموقع دیدی امادگیشو داری،خودت تنها بشی بری،خونه خودت
بعد یکی دوروز بچت نقطه امنش فقط و فقط تو میشی
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.