اتفاقا خونه خودت تنها باشی خیلی شیرین تره درسته اولاش سخته ناهار شامت دیگه راس ساعت نیست خونت مرتب نیست ولی همه چی درست میشه کم کم من روز پنجم مامانم رفت خونشون چون خودش شرایط خوبی نداشت من خودم تنها بودم غذا برای خودمو و شوهرم درست میکردم بچه داریم کردم خونمون هم مهمون میومد خونه رو مرتب میکردم اولاش سخت بود به بعد عادی شد برام تازه بچم زردی هم گرفت خودم تنها خوبش کردم باز بعدش سرماخورد بیمارستان بستری شد خودم تنها بودم ختنه کردیم واکسن زد خونمون تنها با شوهرم بودم دیگه وقتی قبول میکنی مادر بشی همه چیو باید با جون و دل بخری از نظر من برو خونه خودت هیچ ترسم نداشته باش تو بهترین مامانی برای نی نی
تازه اونجا معنی خانواده رو متوجه میشی
و از زندگی جدید با فرشته کوچولو لذت ببر
من بعد از ده روز زا اینکه مادرم خیلی اصرار کرد ولی رفتم خونه خودم بعد از پنج روز کولیک دخترم تشدید شد و چون شوهرم سرکار میرفت تنهایی و شب بیداری برام سخت بود حدودا دوباره یه ده روز رفتم خونه مامانم اما دیدم دیگه تا کی میتونم خونشون باشم؟
برگشتم خونم با اینکه دخترم خیلی اذیت میکرد و گریه شدید طوری بود که خودمم باهاش گریه میکردم وضع خونم افتضاح بودم وقتی اخر هفته میشد که میرفتم خونه مامانم یا مادرشوهرم دوست نداشتم برگردم خونم اما همین که کولیکش کمتر شد زندگیم افتاد روی روال همچی اوکی شد حتی واکسن دوماهگی دخترمو که زدم میخواستم برم خونه مامانم ولی با خودم گفتم بیخیال اینو برم چهارماهگی رو چه کنم شش ماهگی....؟
با اینکه توی مامانای گهواره بیشتریا گفتن برو نیاز به کمکی داری و همم خودم به شدت میترسیدم دخترم تب کنه یا گریه شدید اما به خدا توکل کردم خونم موندم هیچ جا نرفتم دخترمم اصلا اذیت نکرد به تمام کارامم رسیدم... شماهم از یه جایی باید شروع کنی شاید روزای اول که بری خونت همچی اوکی نباشه نتونی از پس همچی بربیای ولی همین که به شرایط عادت کنی همچی درست میشه من الان طوری شده که باز دلم نمیخواد از خونم جایی دیگه برم چون با دخترم توی خونمون راحتتریم
بعد یجوری به خونه خودت عادت کنی که دیگه جایی رفتن و موندن برات سخت میشه
بهم اعتماد کن و برو خونت یک هفته به خودت فرصت بده(البته انقدرم نمیشه ولی خب حداکثر)
عزیزم منم همین حس و تجربه کردم ولی خودمو باهاش رو به رو کردم اولش کلی گریه کردما ولی راحت تر از چیزی که فکر کنی باهاش کنار میای
منم رو نطافت حساس بودم ولی مهم اینه اوایل به خودت سخت نگیری کم کم همه کارات میوفته رو روال
عزیزم دیگه باید بری.من از خدامه زودتر برم نمیذارن میگن بمون تا ۱۰روزگی بعد برو .نهایتا سختی اینه که هروقت بیداره کارای خونتون بکنی وقتی خوابید باهاش بخوابی فقط خودت میتونی مدیریت کنی .
بلاخره باید با ترست مواجه بشی .امتحانی یه چند روز برو خیلیم سعی نکن به خودت فشار بیاری که کم کم عادت کنی به خونه و زندگیت اولش ممکنه شام وناهارت دیر بشه خونه کثیف بشه ولی درست میشه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.