📚#راز_مثلها🧐🧐۴

✍داستان ضرب المثل معروف شتر دیدی ندیدی

مردی در صحرا دنبال شترش می گشت
تا اینکه به پسر باهوشی برخورد
و سراغ شتر را از او گرفت.
پسر گفت:
شترت یک چشمش کور بود؟ مرد گفت: بله
پسر پرسید: آیا یک طرف بارش شیرینی
و طرف دیگرش ترشی بود؟
مرد گفت: بله بگو ببینم شتر کجاست؟
پسر گفت: من شتری ندیدم

مرد ناراحت شد، و فکر کرد که شاید
پسرک بلایی سر شتر آورده پس او را
نزد قاضی برد و ماجرا را برای او تعریف کرد.

قاضی از پسر پرسید: اگر تو شتر را ندیدی
چطور همه مشخصاتش را می دانستی؟
پسرک گفت:
روی خاک رد پای شتری را دیدم که
فقط سبزه های یک طرف را خورده بود
فهمیدم که شاید یک چشمش کور بوده
بعد متوجه شدم که در یک طرف راه
مگس و در طرف دیگر، پشه بیشتر است
چون مگس شیرینی دوست دارد
و پشه ترشی نتیجه گرفتم که شاید
یک لنگه بار شتر شیرینی
و یک لنگه دیگر ترشی بوده است.
قاضی از هوش پسرک خوشش آمد و گفت:
درست است که تو بی گناهی
ولی زبانت باعث دردسرت شد

🐫پس از این به بعد شتر دیدی ندیدی🐫

۴ پاسخ

درخواست دادم قبول کن،😊❤️

دمت‌گرم باحال بود😀😃

درخاس میدی داشته باشمت ؟درخاستام پره
خیلی ازین جور‌ چیزا خوشم‌میاد حکایت ضرب المثل

حالا ک‌انقد ضرب المثل زیبا مینویسی برام درخواست بده من پرم😍

سوال های مرتبط

مامان مَروا😍مَحیا🥺 مامان مَروا😍مَحیا🥺 هفته بیست‌ودوم بارداری
📘#داستان_کوتاه۶

سم، کارمند عادی یک شرکت کوچک است. روزی او به خاطر کارهای اضافه بسیار دیر به ایستگاه اتوبوس رسید. او بسیار خسته بود و مجبور بود بیست دقیقه برای اتوبوس بعدی منتظر بماند. یک اتوبوس دو طبقه آمد. سم وقتی دید در طبقه دوم کسی نیست بسیار خوشحال شد و گفت: «آه، می توانم دراز بکشم و کمی بخوابم.»

او سوار اتوبوس شد و در حالی است که به طبقه دوم می‌رفت، پیرمردی که کنار در اتوبوس نشسته بود به او گفت: «بالا نرو، بسیار خطرناک است.»


سم ایستاد. از قیاقه جدی پیرمرد دریافت که او دروغ نمی‌گوید. نیمه شب بود و حتماً پیرمرد چیز خطرناکی دیده بود. سم قبول کرد و در انتهای اتوبوس جایی پیدا کرد. با این که جایش کمی ناراحت بود اما به نظرش امنیت از هر چیزی مهم‌تر بود. او روز بعد هم دیر به خانه برمی‌گشت و سوار همان اتوبوس شد و از این که پیرمرد دیشبی همان جا نشسته بود متعجب شد. پیرمرد با دیدن او گفت: «پسرم بالا نرو، بسیار خطرناک است.»

سم در پایین پله‌ها به بالا نگاه کرد، بسیار مخوف به نظر می‌رسید. دوباره در انتهای اتوبوس جایی پیدا کرد و نشست. شب‌های بعدی هم که سم دیر به ایستگاه می‌رسید همین اتفاق تکرار می‌شد.
یک شب پسری سوار اتوبوس شد و داشت به طبقه دوم می‌رفت که پیرمرد به او گفت: «پسرم بالا نرو، خطرناک است.»
پسر پرسید: «چرا؟»
پیرمرد گفت: «مگر نمی‌بینی؟ طبقه دوم راننده ندارد!»

پسر در حالی که بلند می‌خندید به طبقه بالا رفت.


✍#پی_نوشت : هیچ وقت بدون دلیل و سؤال کردن، چیزی را قبول نکنید. چه بسیارند کارهایی که با دانستن علت آن، از انجام دادن یا ندادن آنها پشیمان می‌شوید.
مامان محمد مامان محمد هفته بیست‌وسوم بارداری
مامان فندوق مامان فندوق هفته سی‌ام بارداری
💟توصیه های کلی در ایام بارداری که برخی هاش رو نگفتیم 👇🏻

❇️باید که مادر باردار نکات زیر را رعایت کند :

🔸همیشه با وضو باشد، مخصوصاً هنگام خوردن غذا.

🔸شبها اصلا، به آینه نگاه نکند.

🔸با کوشش تمام از گناهان بپرهیزد.

🔸آرامش خود را حفظ کند و عصبانی نشود.

🔸۴٠ روز جمعه، غسل جمعه کردن(با توجه به اینکه دوران بارداری به طور معمول ۴٠ هفته است و در حدیث نیز وارد شده که در اثر ۴٠ غسل جمعه به صورت پی در پی، فشار قبر برداشته می شود.)

🔸خوردن مویز، به مدت ۴٠ روز ناشتا، هر روز بیست و یک عدد با بیست و یک بسم الله.

🔸در مواقع تکان ِ بچه، دست روی شکم بگذارد و صلوات و سوره توحید را تلاوت کند.

🔸به فکر خدا بودن، رفع حوائج مردم کردن، درچهره افراد مؤمن و زیبا روی محرم نگاه کردن، رفت و آمد نکردن با افرادی که مشکل اخلاقی دارند، نماز اول وقت خواندن، الله الله زمزمه کردن..

🔸برای صبور شدن بچه، هر روز دست روی شکم بگذارد و سوره والعصر بخواند.

🔸مداومت بر خواندن سوره أنبياء هر قدر که بتواند برای صالح شدن و عاقبت بخیری فرزند، بسیار زیاد مؤثر است.

🔸یکی از روش های مهم و مؤثر برای ایجاد پیوستگی بین والدین و جنین قبل از تولد، صحبت کردن با جنین است، که علاوه بر، روایات،امروزه در اروپا و آمریکا نیز توصیه می شود.این رفتار خاطرات خوبی از دوران قبل از تولد در جنین باقی می‌گذارد و بعد از تولد نیز کودک صداهای آشنا را به یاد می آورد. 👉🏻❌ دعوا و جر و بحث والدین در هنگام بارداری نیز همینطور است و کاملا بر جنین اثر می‌گذارد و فرزند بعد از تولد عصبی و ترسو و پرخاشگر می شود.

.محمد امین احسانیان.

@siyahdue
مامان فینگلی مامان فینگلی هفته سی‌وچهارم بارداری