۵ پاسخ

پسر منم هست همش میگه منو ببر بیرون خونه اصلا نمیمونع داستانه داریم با این موضوع

ما دیشب ساعت ۲ با گریه اومدیم خونه

از دست این بچ ها چ کنیم

دختر منم از خونه فراریه خاهر

اوف عین پناه من
همش میگه دده دده بااینکه اکثر بیرون میبرمش خونه رودوست نداره تا در هال بازمیشه میره در واحد جلویی میزنه😂

سوال های مرتبط

مامان دوتاتوت فرنگی🍓 مامان دوتاتوت فرنگی🍓 ۱ سالگی
مامانا خیلییی ناراحتم
خیلی کلافم
بچه هارو هرسری می‌بریم بیرون میاریم همش بی قراری می‌کنند
دخترم حتی برا از خیابون رد شدن میگه بغلم نکن
با جیغ مه بذار خودم از خیابون رد شم خودشو با جیغ از بغلم میندازه پایین بزور میگیرمش.... بعدش هم اومد خونه ..مادرشوهرم از پله ها کمکش کرد رفت بالا داشت کفشش رو خودش درمی‌آورد دید دارم پسرم رو میارم از پله ها بالا برد بدو اومد سمت پله هافتم بریم خونه شروع کرد به گربه .... پسرم رو بردم خونه دخترم رفت نزدیک پله گربه و گریه که بره پایین .بدم بیا خونه گریه نکن اصلا داشت خودشو مینداخت پایین پسرمم هم دید خواهرش گریه می‌کنه شروع کرد ب گریه .... داشتم دیوونه میشدم رفتم با حرص کاستی دخترم رو درآوردم بیارمش خونه گریه هاش بدتر شد ...دلم سوخت همون‌جوری بردم حیاط سه دور از پله ها آوردم بردمش از اونور هم پسرم گربه میکرد که بیاد حیاط.... انقد بهم ریختم😭😭خب خسته بودم میخواستم بیام کاراشون رو کنم.... دخترم رو با حرص برداشتم آوردم خونه کلی عصبانی شدم سرشون گفتم آخرین باره از این در میرین بیرون.....اونا هم کلی گریه میکردن... گفتم کردم میرن بیرون حالشون خوب سه من هربار بعد هربار بیرون رفتن باید بچه هام گریه کنن و من بدتر اعصابم خورد شه... اصلا کادری نیستم که همش دعواشون کنم ولی بعد هربار بیرون بردن برنامشون همینه.... همسرمم نیست تو کاراشون کمکم کنه مادر شوهرم فقط قربون ص قشون می‌ره که گربه نکنن.... یعنی داشتم دیوونه میشدم 😭😭از به طرف هم بخاطر بدغدایی دخترم بهم ریخته بودم .... نزدیک منس هم هستم هورمونام بهم ریختن....یعنی غروب دیوونه خونه بود .... 😐😐😐❤️‍🩹