مامانا در رابطه با تاپیکم که گفتم میخوام برم سر کار
شوهرم زنگ زد گفتم همچین تصمیمی دارم گفت باشه من مشکلی ندارم فقط بچه رو چکار کنیم گفتم منم تنها دغدغم همینه
شوهرمم گفت بچه الان بیشتر از پول به تو احتیاج داره
یکم دیگه تحمل کنیم دندون دو جیگر بزارم یکی دو سال دیگه بزرگتر شه بریم خونه ی خودمون بعد تو هم برو سرکار وقتی کسیو نداریم مراقب بچمون باشه مجبور ب تحملیم
گفتم من قصدم فقط کمک به توعه گفت میدونم همین که زندگی رو داری اداره میکنی و بچه رو نگه میداری کمک بزرگیه خودش توکه خانومی کردی تا الان با سختیا ساختی تهشه چیزی نمونده تا راحتیمون یکم دیگه هم تحمل کن منم دیگه روم نشد چیزی بگم و قبول کردم
واقعا من تربیت کردن بچمو و بزرگ کردن برام خیلی مهمه ولی از اینور فشار روی شوهرمو میدیدم دلم میخواست کمکش کنم ولی کاری از دستم برنمیاد همین ناراحتم میکنه فقط😔

چقد عاشقانه و پر حوصله جوابتو داده
خدا براهم نگهتون داره

چرا تو خونه کار انجام نمیدی؟

منم خیلی دنبال کارگشتم کار هم بود ولی متاسفانه دخترمنم کوچیکه کسی نیست بزارم پیشش همسرمم دلش نیست میگه الان ماهورا بهت نیاز داره بایدپیشش باشی بزار بزرگتر شد اونوقت اگه خاستی برو سرکارماهورام میزاری مهد

چرا ت خونه یه کاری پیدا نمیکنی

گلم مربی مهد شی هم میتونم پیش بچت باشی هم کمک خرج باشی

همسرت خيلي فهميده جواب داده دمش گرم

منم دقیقا میخاستم سرکار برم به خاطر زندگیمون اما شوهرم گف تو بالاسر بچمون باش نمیخاد سرکار بری

هزاران راه هست عزیزم میتونی مدیریت پیج و بدست بگیری یا تبلیغ کنی برای لباس فروشی ها یا توی خونه یکاری کنی ببین شهرت چی نیاز داره دیدم گفتی کیک درست کردن بلدی ولی یکاری انجام بده که همشهری هات بخوان مثلا شهری که من داخلشم عاشق چیزای ارگانیک هستن همه خانما چیزای خونگی میفروشن ترشی خونگی سبزی خونگی آبلیمو ادویه لوبیا اینا کالباس خونگی سوسیس اینا هر کی ببینی توی خونه این کارو میکنه یه سری های دیگه توی خونه وسایل خونه میفروشن مثه لوازم برقی و آشپزخانه پتو بالشت لباس قسطی

مگه حقوق شوهرت چقد