سلام خانوما صبحتون بخیر
بیاین درد و دل کنیم من صبح پناه وزن کردم ۷۹۰۰بود انقدر ناراحت و عصبی شدم چند روزه زیر ۸نیومده بود من نمیدونم این ۷طلسم داره چرا این نمیشکنه الان میشه دوسالش تازه میشه ۸طلسم ۸رو نمیشکونه هرچی تلاش میکنم ن وزنشو میره بالا ن حداقل بگم لاغره میره تو قدش قدشم بلند نیست دیروز دونفر دیدم دوتا بچه داشتن دختره تپل بود مادره لاغره انگار ن انگار زایید همسن پناهم بودن شاید کمتر من هرچی تلاش میکنم پناه چاق تر شه یا پرتر شه نمیشه هرچی تلاش میکنم خودم لاغر شم نمیشم من از صبح تا شب هیچی نمیخورم باز چاقم با اینکه قبل بارداری شبیه چوب بودم ولی باز تو بچگی چاق بودم مث اون بچه نمیفهمم خدا با من مشکل داره چیه درک نمیکنم خب مشکل داری با من چرا بچه دادی بخوای منو عصبی و روانی کنی اگ مشکل اصلیت با منه من پنج بار تصادف کردم از پله افتادم هزاران بلا سرم اومد حتی تو حادثه ای ب مرحله ای رسیدم ک تو چندتا تاپیک قبلی گفتم روحم داشت جدا میشد دیدم خب میکشتی انقدر از من بدت میومد مشکل داشتی درک نمیکنم خسته ام میگم میسپارم ب خدا وزنش تغییری نمیکنه
ببخشید اگ زیاد شد🙂

۱۱ پاسخ

اگه بچت تنت سالمه و از نظر پزشکی مشکل خاصی داره.باید بگم شما مادر خیلی حساسی هستین.این حرفا چیه که خدا با من مشکل داره و....خب شما وقتی بخوای بچت و با بقیه مقایسه کنی مطمئنا بدتر و بهتر از بچه شما همیشه هست.همین که شما یک مادری پس خدا خیلی دوستت داشته و داره .عزیزم اینجوری نگو خدا قهرش میگیره

این حرفا چیه عزیزم؟ تو الان یه مادری، پسر منم وزنش 8 کیلو هیچ جوری چاق نمیشه خب نمیشه ک نشه،
سالم باشن چاق نباشن،
نگران نباش بزرگ میشن خوب میشن اینقدر حرف بزن بهمون،
خودتم چون عصبی هستی لاغر نمیشی عزیزم
یکم شلللللللللللللل کن ببین همه چی برعکس میشه

وا یعنی چی؟! خدا برای چاق و لاغر شدن بنده هاش چ کار داره ک مشکل داشته باشه! خودت ی چکاب برو .بچتم ببر و بهشون ی دوره زینک پلاس بده و اکثر بچه ها همین وزنن

ازمایش مدفوع دادی؟انگل ندره؟چون خود انگل باعث میشه بچه هرچقدرم بخوره وزن نگیره

قدش چنده عزیزم؟

مامان پناه دقیقا مشکل من ودخترمم همینه هیچ وزن نمیگیره الان نزدیک ۷۸۰۰هست بااین همه تلاش من منم خستم بخدا

دختر منم به ده کیلو نمیرسه ۹۸۰۰ مونده ولی قدش خوبه بلندتر از سنشه

سیب زمینی و کره بده. خامه بده. بعضی بچه ها ژنتیک چاق نمیشن

دختر من هم بد غذا هستش. چیزی نمی خوره که بخواد وزن بگیره. به زور هم بدم گریه می کنه توف می کنه.

عزیزم منم مثل تو درگیر وزنم خب چ میشه کرد فک نکنی دختر ت. فقط اینجوریع بچه منم ن غذا نمیخوره نه شیر هیچی فقط باید بازی و بزور اگ از خونه بریم بیرون ک هیچیییی الانم بزور ۸ کیلوعه ولی خیییلی لاغر شانس من موهاشم در نمیاد کم پشته
هررررر خری هم میرسه اعصابمو بهم میریزه

میفهممت عزیزم
پسر منم وزنش کم هس
دخترت کم خونی نداره؟

سوال های مرتبط

مامان Farhad مامان Farhad ۱ سالگی
دلم تا عرش خدا گرفته و خونه
مگه میشه یک بچه که همه میگن پاکه معصوم فرشتس آنقدر یه شخص آزار بده؟
آزار دادنشو قشنگ تو هر ثانیه از این عمر یک و نیم سالش دیدم از وقتی اومده رنگ آرامش ندیدم این بود اون حس قشنگ مادر بودن؟ آنقدر یعنی آزار دهنده بوده؟چرا دوربر من همسایه دوست آشنا بچه داره چه کوچیک تر از پسر من چه بزرگ تر همه آروم شیطونی شیطنت حد داره قابل کنترلن چند ساعت بازی خسته میشن و هم کارم میکنن لذت مادری هم میچشن ولی این از زمانی که دنیا اومد تا همین ثانیه دهنشو من بسته ندیدم ناشکری نمیکنم درک میخام خستم متنفرم از خودم از مادر بودنم از بچم از دنیا از همه چی ک آنقدر گند پیش می‌ره این بشر هیچ مشکلی نداره نمی‌دونم دندون و دل درد کوفت زهرمار نیست ولی چرا دائم در حال گریس میگرن عصبی گرفتم سخت بخدا سخته از کله صب تو این روزای بلند تا نصف شب فقططططط صدای ناله گریه جیغ تو گوشت باشه هیچ کاری هم نکنی پس بقیه مادرن شاغلن بازیگرن هرچین چرا اونا میتونن من نه این چی بود تو دامن من گذاشت قشنگ میفهمم خدا فرستاده منو ثانیه ب ثانیه شکنجه کنه دلم میخواد خودکشی کنم یا بکشمش آنقدر ب من آسیب زده هیچ علاقه ای ندارم بهش چرااا؟ چرا فقط باید گریه کنم من این وضع نمی‌خواستم هرکسی یه دوره بدی داشته یکی بعد چهل خوب شده یکی سه ماه یکی یکسال مال من دوره نداره چرا تا این عمر گوه دارم یعنی قرار این باشع؟ کسی هم هست مثل من میگم ثانیه آروم نیست ثانیه ن بازی ن بیرون هیییچ همه جای دنیا دهنش بازه روزی چهار پنج ساعت بازی بعد بیرون بعد خانه بازی بعد با باباش بیرون ولی همش با گریه
مامان امیرحسین مامان امیرحسین ۱ سالگی
باورم نمیشه تو این روز هیچکس کنارم نبود و تنهام🥹
یادش بخیر وقتی داداشم زنده بود همیشه زنداداشم برام نذرم درست می‌کرد اونم خونه خودشون قدرشو ندونستم😔
امروز ک تو این وضعیتم ن مامانم اومد ن خواهرم🥲
میگن مریضی مگ مجبوری نذری درست کنی من خوب شدم فقد معدم درد میکنه اونم قبلا اینجوری بودم حتی تو ماه زمصونم هم معده درد شدید داشتم باورم نمیشه امروز تو این شرایط منو تنها گذاشتن 🫠
صبح ی بار الان هم ی بار الکی زنگ زدن کمک نمیخوای خب من چی بکمممم👀
چند روز قبل بهشون گفتم خواهرزاده بزرگم بیاد پیشم امیر بگیره خودم کارامو میکنم بعد صبح میگه محنا میره خونه مادربزرگش😑
حق دارم ناراحت باشممممم
در حالی که خواهرم هر وقت خواسته بچهاشو آورده پیشم یا من رفتم پیششون😒 وقتی دو هفته پیش پسر خواهر بستری بود مامانم دو بار رفت ملاقاتش بیمارستان 😁
از دیروز ک حالم بد میگم مامان نمیای اینجا میگه نه مریصی میترسم بیام🤣🤣🤣
من دیگ دلم ب چی خوش کنم😔🫶