یک سال پیش همین حدودا توی خواب حس کردم خیس شدم
رفتم دستشویی و بعلهههه
۳۶ هفته بودم وکیسه آبم پاره شد🤣🥲

با کلی ترس و استرس راهی بیمارستان شدیم🤰🏻
چند ساعت بعدش خدا فرشتشو گذاشت توی بغلم و من تازه فهمیدم نقطه ضعف ینی چی🥹🩷

پ.ن:یسری از عکسای امروزش🥺

تصویر
۱۷ پاسخ

ای جانممم مبارکش باشه پرنسس خانوم🥹🥹👸🏻👰🏻‍♀️🧚🏻‍♀️😍♥️♥️

ای جااانم مبارک باشه😍😍😍

گندم نازنین، تولدت مبارک، و چه روزی زیباتر از این که تو آمدی تا هر جا که باشی، برای مامان و بابات زندگی را گرم‌تر، صمیمی‌تر و دل‌نشین‌تر کنی. آرزو می‌کنم در مسیر روزهای پیش رو، دلت همیشه پر از نور بماند و نگاهت سرشار از امید. بمان همان گندمِ دوست‌داشتنی که بودنش، حتی در سکوت، پر از حس زندگی‌ست برای مامانی و بابایی. تولدت مبارک، گندم جان!♥️🫀

تصویر

اخیییی تولدت مبارک عروسککککک مننننن🥹🫀♥️

تولدت مبارک باشه جوجه 🌹

چقدر زود میگذره
یادمه رفتین برای زایمان

منم ۳۶هفته با پارگی کیسه اب راهی بیمارستان شدم

وزنش موقع‌تولدو الان چقده؟؟
شیرخودتو میخوره؟
طبیعی‌زایمان‌کردی؟

ووی خدااا‌ بچم عجله داشته😍😅
تولدت مبارک جوجهههههه🐣👼❤️🧿

الهیییییییییییییییی 😄 منم ۹ تیر هستم 🎂♥️

تولدت مبارکمون باشه پرنسس قشنگم 😍😻💋هم روز و هفته ای آنیسا 💋😍 کلی آرزو خوب برای گندم نازم

مبارک باشه خوشگل خانوم
دخترمنم هفده روزدیگه تولدشه

ای جونم کیسه اب منم ۱۰ تیر ترکید 😂😂😂

ای جونم ماشاالله بهش 🧿🎀🥹
تولد گندم جون و اولین سالگردمادرشدنت مبارک مهسای عزیز 🌈⭐💜🌠👼🏻💐

تولدش مبارک سالگرد مادرشدن شما هم مبارک

مبارکه عزیزم
چه زود میگذره؟!🥲

عزیزم 😍 تولدت مبارک عروسک ... هیچ حسی شبیه س نیست واقعا

ماشاللع 🌸💖

مقالات مرتبط

ضعف و خستگی بعد از زایمان
ضعف و خستگی بعد از زایمان . راه‌های مقابله با آن
آموزش خواب به کودکان
آموزش خواب به کودکان بدون گریه در سنین مختلف
چگونه بعد از بارداری یک شکم تخت داشته باشیم؟
چگونه بعد از بارداری یک شکم تخت داشته باشیم؟
علت تشنج نوزادان تا یک ماهگی
از کجا بفهمیم نوزاد تشنج کرده؟ علائم تشنج در نوزادان+درمان

سوال های مرتبط

مامان آیدا جون مامان آیدا جون ۱۲ ماهگی
آیدای من 💗
دخترک نازنینم 😍
باورم نمیشه که یک سال از تولدت میگذره 🥹
انگار همین دیروز بود که داداشی باهات از روی شکمم صحبت میکرد 🥹🥹
انگار همین دیروز بود که توی بیمارستان گذاشتنت توی بغلم 🥹
تولدت مبارک فرشته ی زمینیه من 💗💗😘😘😘
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان مـاهـلـیـن🌙🧿 مامان مـاهـلـیـن🌙🧿 ۱۳ ماهگی
دخترم امشب اولین قدم هاشو خودش مستقل و بدون ترس برداشت
قبلا هم چندقدم می‌رفت اما با ترس
اما امشب خودش دستشو از کابینت ول کرد و راه رفت
و من خوشحال ترینمممممم🥹🥹🥹❤️🌙

به وقت یک سال و ده روزگی ماهلین زیبای من🩷🩷🩷
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان mahlin.delvin مامان mahlin.delvin ۱۶ ماهگی
ی هفته دیگ دلبرم یکساله میشه باورم نمیشه یک سال گذشت🥹🥺 پارسال دقیقا همین روز فهمیدم که فندوقمون بریچ شده و باید سزارین بشم چقدر پیاده روی و ورزش کردم سفالیک بشه ولی قسمت بود سزارین بشم 🥹🥹
باوانگم 😍♥️
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان دایان مامان دایان ۱۶ ماهگی
اولین تجربه حموم دونفره با دایان
قشنگ توی تشت خیس خورد تا من خودمو شستم😁🤣
چقد اینجوری راحتتره وقتی گرفتمش توی بغلم سرش رو شستم
من همیشه دایان رو روی آسان شور میشستم
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان نورا مامان نورا ۱۱ ماهگی
دختر قشنگ مامان ۱۱ ماهه شد 🥹🥹

رفتم ازش کلی عکسای خوشکل گرفتم ولی نمیتونم اون خییییلی خوشکلارو براتون بزارم🫠

فقط اینو بدونید که خییییلی قشنگ و پینترستی شد🥹🥹🥹🌸🩷🐥🌼
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان النا کوچولو مامان النا کوچولو ۱۲ ماهگی
پارسال همین موقعها با استرس داشتم ساک دخترم و مدارک خودمونو چک میکردم چون یک ساعت قبلش دکترم زنگ زده بود گفته بود فردا برو بیمارستان یعنی یک روز زودتر از تاریخی که بهم داده بود🫠 استرس و حس عجیب اون ضب رو هیچوقت فراموش نمیکنم 🥹😭 فقد چند ساعت تا تولد یک‌سالگی دخترم مونده😭😭😭😍😍😍
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان سلین🫀🐥 مامان سلین🫀🐥 ۱۳ ماهگی
پارسال همچین شبی که درحبن انجام عملیات کیسه آبم پاره شده باکلی ترس ولرز راهی بیمارستان شدم🥹فرداش 2مرداد ساعت 19:۰۲دقیقه این ورجک خانوم زندگیمو قشنگتر کرد🥰🥹اصلا باورم نمیشه یکسال که مامان شدم هیچوقت فکر نمیکردم یکی بیاد تو زندگیم واینقد دوسش داشته باشم خداااا🙁🥹
بامداد۱۴۰۴/۵/۲
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان نورهان مامان نورهان ۱۷ ماهگی
پارسال ١٣بدر ساعت ٧/۵ صبح یهو تو خواب احساس کردم کیسه آبم پاره شده،پاشدم رفتم دستشوئی دیدم بعله،دختر نازم قراره به دنیا بیاد. کیسه آبم نشتی داد و رفتم بیمارستان و با آمپول وسرم فشار دردام شروع شد و ساعت ٢:۱۰ دقیقه دخترم به دنیا اومد.بهترین روز زندگیمون شد و بهترین زایمان رو تجربه کردم.همسرم و خواهرم کنارم بودن،دکتر قیچی داد به همسرم که بند ناف دخترم رو ببره و ماماها کلی ازمون فیلم گرفتن تو اتاق زایمان.بهترین لحضه هارو تجربه کردم و واقعا خوشحالم که زایمان طبیعی رو تو بیمارستان گیل انتخاب کردم.
دختر ١٣بدری من قشنگ ترین هدیه خدا تو روز طبیعت تولدت پرتکرار نور چشمم😍😘😍😘
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان شروین مامان شروین ۱۴ ماهگی
مامانا میخام برم سفر حدودا ۶ ساعت توی راهیم چی برای توی راه پسرم درست کنم به نظرتون؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان شادمهر🤱💕 مامان شادمهر🤱💕 ۱۱ ماهگی
میان وعده فسقلی من🥞🍌🥭
چیز کیک موز و انبه ، برش موز و هلو
یک تخم مرغ ، نصف لیوان شیر ، سه قاشق آرد و یک موز رو باهم ریختم توی میکسر و میکس کردم. توی تابه داغ ریختم، حباب که زد برگردوندم تا دوطرفش بپزه.
به همین ترتیب سه تا پنکیک درست کردم. خامه صبحانه و انبه رو هم توی میکسر میکس کردم و توی یخچال گزاشتم.
پنکیک ها که خنک شدن یک لایه خامه روشون مالیدم و به همین ترتیب سه لایه روی هم چیدم و تمام 😍
خیلی خوشمزه و عالی شد و مورد پسند نینی بود بشدت
🎀❤️نوش جون کوچولوها ❤️🎀
ایده از چند نفر از دوستای گهواره ایم🩷
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان سورنا 🐣🦋 مامان سورنا 🐣🦋 ۱۶ ماهگی
دیشب پسرم ساعت ۱۱ و نیم بود یدفع خودش بلند و شد و راه رفت 🥹🥹🥹تا نیم ساعت فقط بلند میشد و راه می‌رفت و می‌خندید و ذوق میکرد وقتی میخورد زمین کلی می‌خندید😂😂🥹🥹 ما هم ک دیگه ذوق کردیم براش و کلی بوسش کردیم چ صحنه قشنگی بود 😍😍😍ولی متاسفانه شوهرم سر کار بود و ندید خیلی ناراحت شد 🥺🥺 براش فیلم فرستادم خیلی دلم گرفت براش 😔 هم خوشحال بودم هم ناراحت🥲🥲


بمونه ب یادگار از راه اولین راه رفتن مستقل پسری☺️☺️😘😘😘🥰❤️

ساعت ۱۱و نیم شب ۲۳ ،۲ ،۱۴۰۴
۱ سال و ۲۲ روزگی سورنای نازم🥹😽😽💕💕








بارداری زایمان فرزند آوری
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان ایلیا مامان ایلیا ۱۲ ماهگی
تازه داشتم گالری گوشیم میگشتم اولین فیلمی که از ایلیا ت تو بیمارستان گرفتیم دیدم وای چقدر گریه کردم فک کنم اسکل شدم باورم نمیشه که اینقدر زود بزرگ شد یه هفته دیگه یه سال میشه 🥺🥲
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان کیان مامان کیان ۱۶ ماهگی
بماند به یادگار از یک سالگی کیان جون🥹🌵

انگار همین دیروز ک بود ک مرخص شدیم از بيمارستان یک سالم گذشت مثل باد🥹❤️‍🔥
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان ✨تیام مامان ✨تیام ۱۲ ماهگی
یکسال از روزی که به این دنیا اومدی و زندگی رو برامون یه رنگی دیگه کردی میگذره 🌈🥺🤩

وقتی ماه های اخر بارداریم بود همش تند تند مجبور بودم برم دستشوی اخرین شبی که توی وجودم بودی دم دم های صبح از خواب ناز بیدار شدم که برم دستشوی وقتی داشتم برمیگشتم به اتاق خواب یه لحظه پشیمون شدم و رفتم پنجره پذیرای رو باز کردم همونجا توی پزیرای دراز کشیدیم نمیدونم چجوری خوابم برد که یهو احساس کردم لباسم خیس شد ساعت ۶ صبح بود سریع خودمو به دستشوی رسوندم و شوهرمو صدا زدم و با ترس و لهره به ماما همراهم زنگ زدیم و گفت عجله نکن ولی دیگه وسیله هاتو اماده کن برو بیمارستان منم یه دوش گرفتم و یه فلاکس دمنوش زعفران و بقیه وسایل برداشیتم و راهی بیمارستان شدیم بعد از معاینه گفتن ۲ فینگرم و کارای بستری رو انجام دادین و تیام قشنگم ۶ عصر با زایمان طبیعی بدنیا اومد💫💐

🌹مرور خاطرات با همه ی سختی هاش برام شیرین ترینه 🌹 ایشالا دامن همه ی کسای که چشم به راحن سبز بشه💚
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان 🤍🫀👣 مامان 🤍🫀👣 ۱۴ ماهگی
🥲🥹اصلا باورم نمیشه فردا میشه یک سال که پسرم کنارمه ، من بارداری خیلی سختی رو پشت سر گذاشتم کلشو بیمارستان بستری بودم ، زایمانمم چون بستری بودم و یهویی زایمان کردم وقتی از اتاق عمل اومدم بیرون هیچکس پیشم نبود ، حتی شوهرم و مادرمم نمی‌دونستن من رفتم برای زایمان 🥲انقد دلم برا خودم میسوخت تک و تنها بودم تا صبح شد ، سزارین بودم تقریبا پنج ساعت بعدش دردهام شروع شد و من تنها بودم خیلی سخت. بود ، پسرمم بردن ان ای سیو و من هم اتاقی هامو می‌دیدم بچه هاشون پیششونه شیر میدن ، ولی من باید ملی راه رو با بخیه میرفتم تا برم ان ای سیو به پسرم شیر بدم 😭🥲 خیلی روزای سختی بوووووود ولی خداروشکر گذشت و فردا شب ساعت ۱۱ و ربع میشه یک سال که اومده تا منو از تنهایی در بیاره 🥲💔 انشالله به حق همین شبای عزیز قسمت همه ی چشم انتظارا بشه دامنشون سبز بشه این سختیای شیرین رو بچشن،
مشاهده ۳ پاسخ دیگر