خانما بیاید قضاوت کنید ببینم حق با کیه...دیشب با ابجیم رفتیم پاساژ طلافروشی طلاهاشو بفروشه یه مقدارشو دادیم گرمی ۷۳۳۰ فروختیم گفت برا بقیه پول ندارم رفتیم طلافروش جفتیش گفت گرمی ۷۲۹۰ گفتیم ی دیقه پیش فروختیم ۷۳۳۰ گفت اومده پایین الانم اومد رو ۷۲۵۰ هی داره میاد پایین هی تند تند با عجله میگفت باز اومد پایین شده ۷۲۱۰...اینا همه تو ۵ دیقه ای بود ک اونجا بودیم گفت معامله کنیم منم گفتم اره فک کردم داره راس میگه تا پایینتر نیومده بدیم...ی لحظه ابجیم شک کرد گفت تو صبر کن برم طلافروشای دیگه بپرسم ابجیم رفتو اومد گفت این یارو دروغ میگه از هرکی پرسیدم ۷۳۳۰ بوده...گفتیم اقا پشیمون شدیم طلاهارو بده تو داری گولمون میزنی شروع کرد ب قسمو قران ک این نرخ لحظه ایه و صدتادروغ دیگه... گفت طلاهارو نمیدم من خرید زدم تو تهران اگ بدم ۳ ۴ تومن ضرر میکنم گفتم طلا فروش جفتیت تابلو داره ببین رو تابلو زده ۷۳۳۰ گفت اینا بروز نیستن🤣😂ابجیم گفت طلاهامو بده تو کلاهبرداری ب تو نمیفروشم یهو از دهنش دراومد صدبار گفت خیر نبینی از پولشون منم گفتم تو هم الهی از طلافروشیت هیچوقت خیر نبینی ک معلوم نیس تا حالا سر چند نفر اینجکری کلاه گذاشتی...رفتیم طلافروش جفتیش ۷۳۳۰ فروختیم گفتیم اون چند ازتون خواسته برداره بهش گفتیم... انقد ناراحت شد و سرشو تکون میداد...فرقشون دقیقا ۶ میلیون بود...دیشب همش صداش تو گوشم بود ک پشت سر هم میگفت خیر نبینی از پولشون

۶ پاسخ

مانیتوری که نشون میده قیمت رو واقعا برای هر مغازه متفاونه

خب همه تومغازشون مانیتور داره همش نرخ طلا واین چیزا رو میاره بروزه چطور این نداشته
بعدشم نفرین آدم کلاهبردار دزداصلانمیگیره

نفرین ناحق نمیگیره عزیزم

باید میپریدی بهش

چه طلافروش دقلبازی 😕

غلط کرده بابا کلاهبردار 😂

سوال های مرتبط

مامان کنجد🍭🎀 مامان کنجد🍭🎀 ۱ سالگی
اومدم تجربمو در مورد این ویروس لعنتی بگم ....
.
شب اول یهویی تب کرد روی ۳۹
هرکار کردم پایین نیومد (شیاف ،استامینوفن، پاشوییه)
دیگه ساعت ۲ شب رفتین دکتر عمومی ...
اصلا نرید اگ زمان مناسب داشتید فورا برید متخصص
.
تا میرفتیم بیرون تب میومد پایین
تا اینکه ب دکتر رسیدیم شد ۳۷
ک گفت مشکلی نیست با همون استامینوفن کنترل میشه
.
دیگ اومدم خونه و تا صبح بچه تو تب سوخت و ما مردیم دیگه صبح ک شد رفتیم متخصص ....
(دکتر دخترم نبود مجبور رفتیم پیش یکی دیگ ک کاش نمیرفتیم)
.
نگاه بچه کرد گفت اینکه چسبندگی داره حتما عفونت ادراری داره
دارو داد و گفت باید نمونه ادرار بدین ک نتونستیم
بچم تا روز بد بدتر شد ک بهتر نشد
.
روز بعد رفتیم دکتر خود دخترم دارو هارو دید گفت اصلا این شربت ک اصلا اسهال رو بدتر میکنه
(در همین بین ها اسهال شدید و استفراغ هم داشت )
دیگ خیر ببینه دارو عوض کرد شیرخشک عوض کرد
دیگ همون شب تب تموم شد و اسهال هم امروز روز ۵ تمام و
بعد ۵ روز امروز دخترم غذا خورد
وااای خیلی سخت بود
فقط باید صبر کنیم و داروهارو سر وقت
و پیش یه دکتر خواب ببرید
ببخشید ک زیاد شد
مامان آرتین مامان آرتین ۱ سالگی
سلام ماماناامروز برا اولین بار خودم تنها از ساعت ۵ آرتین بردم پارک با کالاسکه کلی دورش دادم جوری ک تو کالسکه خوابش آورد نیم ساعتم آوردمش خونه تو پارک ی بچه ۳ سالش بودا زورش ب بچه های دیگه نمی‌رسید گیرش داده بود ب آرتین آرتین میخواست سر سره بازی کنه جیغ میزد می‌گفته ن نباید تو بازی کنی مال کنه اینجا انگار وسایل ارثیه پدری این بچه بود بردمش سمت تاب اونجام اومد پشت سرمون منم اعصابم نمی‌کشید مادر هم فقط میخندید بذبچش ک داره زور میگه منم بش گفتم مگه مال تو اومد آرتین هل بده من تا حالا آرتین کنارش بچه نبوده نمی‌دونستم عکس العمل آرتین چطوره ولش کردم ببینم چکار می‌کنه دیدم خداروشکر نموند ک کسی بخواد بزنش پسر ک اومد هلش بده آرتینم دست گذاشت رو سینشو گفت نه سری بعد ک باز اومد هلش بده دیدم آرتین هلش داد پسر ک بش دستشو گرفته بود جلو سر سره ک آرتین نره آرتین میزد زیر دستش بش غر میزد ک بره سوار بشه دردش ب جونم خداروشکر ک من نباشم از پس خودش برمیاد
مامان 🍅مامان ملوسک🍅 مامان 🍅مامان ملوسک🍅 ۱ سالگی
شاید من حساسم یا بد شبی رفتم خونه مامانم. اولش با نامزد داداشم قهر بودم. هی داداشم دخمل منو بوس کرد ناز اون برگشت گفت من اصلا بچه‌ خاهرت دوست ندارم چیزی نگفتم ...بعد گوشی برداشته جلو من زنگ دختر دایی هایش زده قربون صدقه شوند می‌ره. قربونتون بشم و ودلم تنگ شده و من کسی جز شما نمیخام. منم گفتم بچها من نیازی ب دوست داشتن تو نداارن اون قدر داد زد و جیغ که داداشم گفت میزنم تو دهنت داد و فریاد نکن بعد اون داداشم از شهر اومدن برگشته با خنده میگه بچه من بچه شهر بچه تو شهرستان ....باز هیچی نگفتم بمیرم پسرم اون قدر شلوغ خراب کاری کرد اصلا میبرمش تو جمع انگار از قفس آزاد شده بچها بغل می‌کنه بوس لمس. داداشم ب بچم گفت دخترم ظریفه تو هم وحش باز هیچی نگفتم. بمیرم برای بچم ،بچم بردم اتاق گفتم تو رو خدااااا مودب باش التماس میکنم ب پات میگفتم آروم بازی کن .آروم صبحت کن نمیخاد بری با اون دختر منظورم بچه داداشم بازی کنی گفت مامانم چشم تا در اتاق باز کردم پرید رو دختر داداشم گفت هی بیا دعوا 🤔یا ب زور بغلش کرده بود گفت وای ولم کن 🫠بچم رفت هرچی بالشت آورد براش پرت میکرد منم گفتم پاشو بریم خونه. اومد خونه همچیییی دعواش کردم الآنم خابید و من پشیمونم و مادر بد. مادر احمق منم. پسرم دوستت دارم قلبم ♥️