شاید من حساسم یا بد شبی رفتم خونه مامانم. اولش با نامزد داداشم قهر بودم. هی داداشم دخمل منو بوس کرد ناز اون برگشت گفت من اصلا بچه‌ خاهرت دوست ندارم چیزی نگفتم ...بعد گوشی برداشته جلو من زنگ دختر دایی هایش زده قربون صدقه شوند می‌ره. قربونتون بشم و ودلم تنگ شده و من کسی جز شما نمیخام. منم گفتم بچها من نیازی ب دوست داشتن تو نداارن اون قدر داد زد و جیغ که داداشم گفت میزنم تو دهنت داد و فریاد نکن بعد اون داداشم از شهر اومدن برگشته با خنده میگه بچه من بچه شهر بچه تو شهرستان ....باز هیچی نگفتم بمیرم پسرم اون قدر شلوغ خراب کاری کرد اصلا میبرمش تو جمع انگار از قفس آزاد شده بچها بغل می‌کنه بوس لمس. داداشم ب بچم گفت دخترم ظریفه تو هم وحش باز هیچی نگفتم. بمیرم برای بچم ،بچم بردم اتاق گفتم تو رو خدااااا مودب باش التماس میکنم ب پات میگفتم آروم بازی کن .آروم صبحت کن نمیخاد بری با اون دختر منظورم بچه داداشم بازی کنی گفت مامانم چشم تا در اتاق باز کردم پرید رو دختر داداشم گفت هی بیا دعوا 🤔یا ب زور بغلش کرده بود گفت وای ولم کن 🫠بچم رفت هرچی بالشت آورد براش پرت میکرد منم گفتم پاشو بریم خونه. اومد خونه همچیییی دعواش کردم الآنم خابید و من پشیمونم و مادر بد. مادر احمق منم. پسرم دوستت دارم قلبم ♥️

۹ پاسخ

مادر بدی نبودی امشب
با ادمای بدی معاشرت داشتی
هرکس دیگم جای شما بود یا با اونا درگیر میشد یا بچش
بچه تو بغل کن بگو دوستت دارم
فردا هر ده دقیقه بگو

عزیزم بچه ی یه کلمه میگفتی بچه ی من پسره، بایدم شیطون باشه اصلا من ازپسر بچه ی اروم بدم میاد

زنداداشت چ پروعه،،،بچست؟

بچت تو این سن ببری اتاق بگی اروم بازی کن نمیفهمه که
اما حق میدم فشار بیشعوری اطرافیانت زیاد بوده
مهم نیست از سری بعد این جور جمعا نرو

اتفاقا بچه هایی که شیطون و بازبگوشن کاملا سالم و باهوشن. اینو روانشناسا میگن. بازی و هیجان بچه رو نباید سرکوب کنی.تا زمانی که حرکاتش باعث آسیب زدن به خودش یا دیگران نشه، به هیچ عنوان جلوشو نگیر. فقط از آدمایی که میخوان لهت کنن دوری کن

گلم میتونی نری همچین جاهای تا حد امکان ازشون دوری کنی

هیچی مهم تر از خودت و بچت نیست هر جا یک درصد ناراحت شدی اونجا رو ترک کن نرو

هیچوقت غرور بچتو نشکون یا جلوی شیطنتش رو نگیر بچس دیگ دلش خوشه ب بازی کردن ب جاش تمرکز کن رو رفت و امدت ادم های سمی زندگیتو حذف کن کسایی ک‌از بالا نگاه میکنن ب بقیه

از فامیل دورشو به چه قیمتی میزاری اعتماد به نفس بچت بره زیر سوال؟
شاید ناراحت شی ولی من خودمم شرایط تورو داشتم اصفهان بودم اومدم بجنورد ک بچم راحت بزرگ شه تنها اذیتی ک داره اینه باید هر روز ببرمش پارک ناراحت نشه فک نکنه تنهاس

سوال های مرتبط

مامان جوجه مامان جوجه ۱ سالگی
بیاین شما نظر بدین خانوما
دخترم اصلا اصلاااا از دامادم(شوهرِ خواهرم )خوشش نمیاد یعنی کلا بغل مردا نمیره خانوما هم فقط خواهرم یا شاید مادرم بغلشون بره اونا ک میشناسه وگرنه بغل هیچکس نمیره حالا این چند شبی ک رفتیم مسجد هر دفعه دامادم اومد دخترموبغل کرد ب ثانیه نکشید گریه کرد یعنی همش میخواد ب زور بغلش کنه و بوسش کنه اونم یجوری یواشکی نزدیک لبشو میبوسه یا صورتشوحالت گاز میگیره تف مالی میکنه بعد بچه گریه میکنه لپشو میکشه قرمز میشه منم از این چیز متنفرررررم امشب تا اومدیم بیرون اومد جلو بچه رو بغل کنه منم گفتم بچمو بغل نکن دوست نداره اونم قهر کرد رفت ب خواهرم گفت خواهرم اومد میگه فقط بچه شما مهمه ما دوست داریم ک بغل میکنیم گفتم دوست داشتن داریم تا دوست داشتن بچه ب این کوچیکی لپشوکشید قرمز شد میگه شمام اینکارو میکردین بچه اون ۳سالو نیمه..بعدم من تو این چند سال دامادمو خوب شناختم کلا بچه میبینه انگار حرص داره رو بچه یا نیشگون میگیره یا بد بوس میده یا محکم بچه رو میچرخونه تاب بده حتی بچه نفسش هم بره مهم نیست براش.اینکارا رو رو خواهرزاده هام یا بچه های خودشم انجام میداد..حالا اینام قهر کردن ک دیگه بچتو بغل نمی‌کنیم البته من واسم مهم نیست از خدامه همچین آدمی بچمو بغل نکنه ..پسر بزرگش هم همششش میبینم دستش تو دماغه با همون دست میاد بچه بغل کنه بعد اصلا ب اندازه سنش تشخیص نمیده اینقدر بیتربیته حد نداره...
نظرتونو بگین لطفا ببخشید طولانی شد
مامان جیک جیک مامان جیک جیک ۱ سالگی
اینو شوهرم تعریف کرد
میگه وقتی خواهرش بچه دختر دنیا آورد جلو دومادش به خواهرش گفت شما پسر بیارین!! مگه پسرو هر کسی میاره؟
خواهرش ناراحت شده بود و نشسته چشماش اشکی شد و هیچی هم نگفت(کلا کسی جرات ندارم به شوهر من بگه بالای چشمت ابروعه،)
هنوزم همینه شوهرم زبون تلخ و منتقد 🤢🤢🤢
بچه ما دختر شد اینو برام تعریف کرد...
دیشب بچه به خواهر شوهرم بخاطر ازدواج فامیلی دخترش که ۱۴ سالشه خیلی خیلی ریز مونده، همه کار کرده خواهر شوهرم ولی رشد نکرده
خیلی البته باهوشه
شوهرم همش خواهرزاده هاشو میزنه و فحش میده و دعواشون می‌کنه...
به این می‌گفت ریزه میزه.... می‌گفت پدرس.. با چشمای موشت نگاه نکن
یا گفت خدا نکنه دماغ دخترم شبیه دماغ (همین خواهرزاده) بشه....
دخترم کاسه آورد برعکس کرد روش نشست
لیز خورد داشت میفتاد که همین خواهرزاده گرفت، شوهرم از پشت محکم زدش مواظب پاهاش باش....

کلا دیشب جفتی زده بود انگار روی این
اومدم در گوشش گفتم بس کن، بچه دختره، آنقدر ایراد زشتی زشتی ازش نگیر، غرور داره،
من پشت صحنه همش دفاع میکردم از خواهرزادس، میگفتم نه قشنگه، باهوشه، نه اون دخترم رو گرفت باید تشکر کنی....
خلاصه آخر شب. فتم پیشش گفتم دایی باید دختر خودش هم سن تو بشه تا تو رو درک کنه، تو رو خیلی دوست داره، منم دوستت دارم حواسم بود تو هیچی نگفتی، تو خیلی دختر خوبی هستی خدا کنه دختر من مثل تو با ادب با هوش و خانوم باشه
اینو گفتم بچه یهو گریه کرد بغض ش ترکید
خیلی شوهرم کارش زشته،
مجبورش کردم بیاد خواهر زادشو ببوسه
یعنی با اجبار
گند دماغ و ترش رو زبون تلخ🤬🤬🤬
مامان رایسا مامان رایسا هفته بیست‌وپنجم بارداری
امروز دخترم خیلی بد شده بود همش غر میزد گریه های الکی میکرد چیزای الکی میخواست منو میزد وسیله پرتاب میکرد موهامو میکشید لباس میکردم تنش بیرون میاورد شلوارش میگفت دوباره بکن پام این کارو پونصد بار انجام دادم باز میگفت انجام بده
حسابی خستم کرده بود کلی گریه کردم دلم میخواست برم فقط برم
برم هیچ جا که دست هیچکی بهم نرسه
تو شهر غریب هیچکی نیست استراحت مطلق شدم خونمون پله داره هفته یکبار میرم بیرون حس میکنم افسردگی گرفتم
بعد به مامانم زنگ زدم میگفتم خسته شدم دیوونم کرده کلی توپید بهم تو عرضه نداری بچه نگهداری
تو اینجوری
تو فلانی
خلاصه همه چیز بهم گفت
من فقط زنگ زدم خواستم یکم درکم کنه
خواستم یکم دلگرمی بهم بده
چند ماه هست اومدم اینجا یکبار نیومده خونم
میگفت که آره تو بیا خونه ما گفتم دکترم گفته جایی نرو گفت به درک
وقتی هم میرم خونشون همش پشت داداشم هست
داداشم اذیت دخترم می‌کنه خیلی بی‌تربیت هست همه حرفی به من میزنه
مامانم چیزی بهش نمیگه تا من میگم چرا اینجور میگی مامانم کلی بد و بیراه من میگه🙂
دیگه خسته شدم توان هیچی ندارم
باردار هم هستم حس میکنم هورمونام ریخته بهم خیلی زود رنج شدم
دخترم هم پدرم درآورده
خانواده همسرم یکبار زنگ نزدن
یکبار نیومدن یه سر بزنن
اگر من بودم پونصد بار تاحالا رفته بودم خونشون کمکشون میکردم هر هفته کلی چیزای خوشمزه می‌بردم
ولی هعییی🙂