خانما یکم نصیحتم کنید من با اینکه شوهر دارم ولی همش به عشق عاشقی فکر میکنم همش کلیپ عاشقانه میبینم همش میگم کاش مجرد بودم شوهرمم به شدت سرده ازهمه لحاظ یک کلمه حرف نمیزنه اصلا بود نبود من براش مهم نیست
کاش با یکی دیگه ازدواج میکردم دیونه شدم بخدا من چمه
مجرد بودمم احمق بودممم به هیچ پسری نگاه نکرده بودم چقدر ساده بودم اخه
بعد چیشد فکر کردم با ادمی مثل خودم ازدواج کردم فکر میکردم اونم مثل من پاکه ولیییی بعد ازدواج دیدم نههه این صد تا دوس دختر داشته من احمقفققق حقم این نبود خودم پاک و دست نخورده با این
تروخدا یه چیزی بگیددد بهم عقلم سرجاش بیادد

۳ پاسخ

همشون یه گوهن عشق و عاشقیم ماله فیلماش

ببین ینی خود منی😂🤦🏻‍♀️
کاریش نمیشه کرد دیگه دیره

همه مردا همینه

مقالات مرتبط

روانشناسی ازدواج
روان شناسی ازدواج چیست و چرا به آن نیاز داریم؟
رفتار با کودک حاضرجواب
رفتار مناسب با کودک حاضر جواب
حرف زدن کودک اوتیسم
حرف زدن کودک اوتیسم و درمان دیر حرف زدن+آموزش‌های لازم
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران

سوال های مرتبط

مامان جوجه ها مامان جوجه ها ۱ سالگی
دوستان سرزنشم نکنید ولی من یه دغدغه ی خیلی مسخره دارم که البته برای خودم خیلی آزار دهنده ست. من همش خودمو برای اینکه تو بارداری از لحاظ تغذیه اونطور که باید به خودم نرسیدم و چیزایی مثل به و سیب و اینا زیاد نخوردم خودمو سرزنش میکنم. دخترم رنگ پوستش گندمیه و متاسفانه اطرافیان ما کلا زیبایی رو در سفید بودن پوست میبینن. همش با پسرم که خیلی سعسد و بوره مقایسه ش میکنن و من با اینکه میدونم ژنتیک حرف اولو میزنه ولی همش میگم کاش برمیگشتم به عقب و حداقل تلاش خودمو میکردم. نمیدونم جرا این افکار مسخره دست از سرم بر نمیداره🤦‍♀️
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان لنا❤️ مامان لنا❤️ ۱ سالگی
کسی با بچه اوپارک رفته؟
من خودم مجرد بودم رفتم دیگه سمت محوطه بازی بچه ها نرفتم
نمیدونم چجوریه
میخوام با لنا برم 😍
مامان حسین مامان حسین ۱ سالگی
خانما من خیلی پشیمونم بچه اوردم چون وقتی میبینم خودم هنوز نمیتونم عصبانیت خودمو کنترل کنم چطور میتونم به بچم یاد بدم چقد سخته بچه داری
امروز شوهرم زود اومد خونه منم خسته بودم هنوز ناهار درست نکرده بودم عصبی شدم وقتی اومد غر زدم بهش یه دده دقیقه ای و اونم برعکس هیچی نگفت هرچی من میگفتم اطاعت میکرد اخه امروز خیلی بی حوصله بودم درست نمیخوابم شبا الان همش فک میکنم چرا بچه اوردم با این اعصابم و از لحاظ مالی ام معمولی شوهرم بیچاره خیلی تلاش میکنه ولی خرج بالاس همه چی فشار میاره من اصلا نمیخواستم زندگیم تو این سختی باشه دیر ازدواج کردم چون از نداری میترسیدم
برام دعا کنید من دیگ هیچ وقت بچه دار نشم امیدوارم خدا به اونایی بده که نداده واسه من کافیه اگه بتونم پسرمو درست بزرگ کنم
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان چشم بادومی💙 مامان چشم بادومی💙 ۱ سالگی
فکر میکردم واکسن زدمش خوب شد تمام😔😔

هیچوقت پسرمو مثل این دوروز بداخلاق و نق نقو ندیذه بودم بچه ای که به شدت آروم بود به قدری امروز بی دلیل گریه میکرد و یکسره نق میزد😔😔
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان کیان مامان کیان ۱ سالگی
به کسی ک اگ ۲۴ساعت نخوابه باز خوابش نمیاد چی میگن 😭😭 توروخدا کمکم کنید چکار کنم حتی با قرص خواب ک دکتر نوشته بازم خوابم نمیاد اصلا .
شب تا صب بیدارم همش فکر فکر فکر .نمیتونم دست خودم نیس😭
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان نفس 🤍 مامان نفس 🤍 ۱ سالگی
زایمانتون طبیعی بود یا سزارین ؟
راضی بودین یا نه
من خودم سزارین بودم خیلی راضی بودم اصلا درد آنچنانی نداشتم اونجوری که تصور میکردم نبود حس میکنم طبیعی خیلی زجر آورده نظر شخصی خودمه هیچ وقت توی خودم نمی‌دیدم که برم درد طبیعی رو بکشم
عشق مامان اینجا فقط چند ساعت بود که به دنیا اومده بود 🥺😍
مشاهده ۲۲ پاسخ دیگر
مامان امیرمحمد مامان امیرمحمد ۱ سالگی
حالم خیلیییییی بده متنفرم از ندگی کاش بمیرم شدم یه ادم استرسی و بداخلاق 😪😪😪😪عصبی 😔😔دست خودم نیست همش دست تنهام در طول شبانه روز شوهرم فقط دوسه ساعت تو خونس با یه بچه نق نقو وبهانه گیر وقتی میاد هم تا بچه گیریه میکنه داد میزنه تا چیزی داد میزنه تا من بلند حرف بزنم داد میزنه جدا میخوابه بعد میگمش چرا نمیای پیشم‌میگه خودت نمیای 😭😭😭 امروز نابود شدم‌ پسرمو‌بردم واکسن بزنم گفتن اول هفته وزنش ۸۸۰۰ و قدش ۸۰ و دور سرش ۴۶ 😭😭😭😭اخه دیگه نمیدونم‌چیکار کنم برا لین بچه دارم‌دق میکنم همش گریههه تا بخوابه همش بهانه تا بخواب شوهرم میاد یکم بازی میکنه باهاش بعد میخوابه پسرمم گریه بهانه تا من یکم روش داد میزنم شوهرم‌میگه واییی بسه همسایه ها چی میگنه گوه‌تو‌همسایه ها همش فکر کاره نشد گو‌کار مردم‌
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان آریامهر مامان آریامهر ۱ سالگی
مادری بیداره؟ شما چجوری به بچه هاتون غذا میدید من پسرم با هزار بدبختی غذا میخوره بیشتر شیر میخوره 😩 هرکاری فکر میکردم درست هم کردم
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان 💕دلوین💕 مامان 💕دلوین💕 ۱ سالگی
دخترم عاشق باباشه شوهرم هم عاشق دخترم و به شدت روش حساسه از وقتی از سر کار میاد از سر و کول هم بالا میرن تا نصف شب..از قب تا شب بچم گوشی من بدبخت دستشه شوهرم هم یه نکن بچه بهش نمیگه میگه بچس کوچیکه نمیفهمه اشتباهه این کار میگم خب ما باید بگیم که بفهمه ولی خودش شوهرم قشنگ میشینه دل سیر با ایکس باکس و گوشی بازی میکنه من یه دور گوشی رفتن تو دلم مونده...حالا اینا کاری ندارم من خب بعضی وقتا داد میزنم میگم نکن اشتباهه بچم انگار از من بدش میاد اصلاااا نمیاد پیشم وقتی باباش میبینه همش میره سمت اون اینقدر بهش بوس میده بغلش‌میکنه ولی به من فقط میزنه دخترم با بند پستونک محکم میزنه بهم انگار کمربند دستشه اینقدر درد میکنه و کبود میشم یکی ندونه فکر میکنه شوهرم بهم زده یا شبا موقع خواب اینقدر رو سینم و سرم پا میزاره فشار میده هرچی میگم نکن این کار اشتباهه میخنده فکر میکنه من دارم باهاش شوخی میکنم😑امشب اینقدر با بند پستونک بهم زد و درد کرد که نشستم کلی گریه کردم یعنی اینفدر از من متنفره؟من که کل جوونیم پای این بچه کذاشتم دکتر منع حاملگی بودم از خودم گذشتم تا این بچه به اینجا برسه یکم پول داشته باشم براش لباس یا اسباب بازی میخرم 😭😭😭
مشاهده ۲۲ پاسخ دیگر
مامان هدیه مامان هدیه ۱ سالگی
با شوهرم و دخترم رفتیم خیابان مثلا خرید بعد تو مانتو فروشی بودیم من رفتم پرو یه دفعه دیدم دخترم جیغ میزنه و گریه رفتم بیرون گفتم چیشد شوهرم گفت نمیدونم از این دختره ترسید خلاصه دخترمو آروم کردم دوباره دادم بغل شوهرم اون دختره رو میدید می‌ترسید یه دختره تقریبا 14 ساله اینا بود به شوهرم گفتم نگاه نکردی یه وقت بچه رو ناخنی چیزی نکرده گفت نه نگاه کردم چیزی نبود حالا اومدم خونه نگاه میکنم دختره احمق پای بچمو بشکون (مشکون) گرفته جاش کبود شده
یعنی اونجا متوجه میشدم دختره رو جرررر میدادم
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان ماهلین مامان ماهلین ۱ سالگی
وای خدایا من دیگه نمیتونم دخترمو شیر بدم ، هیچ کسم کمک نمکنه از شیر بگیرمش شوهرمم اصلا اجازه نمیده کلافه ام یه زره غذا هم نمیخوره منم همش سرگیجه لعتتی دارم ، شوهرم هر هفته میگه یه هفته دیگه شیرش بده حالا ، همش به فکر بچه هست تا اذیت شدن من
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان 𝒶𝓋𝒾𝓃𝒶👼🏻 مامان 𝒶𝓋𝒾𝓃𝒶👼🏻 ۱ سالگی
بچه ک بودم همیشه ازخدامیخاستم بهم خواهربده مامانم باردارشد انقدر ذوق زده بودم باهاش رویا ساختم براش اسم انتخاب کردم تا مامانم رف سونو و گفتن پسره خیلی ناراحت شدم اخه دوتا داداش دیگم داشتم ایندفه همه امیدم این بود دختربشه ک نشد تنشون سلامت باشه الان مردی شدن براخودشون مامانم دیگه بچه نیورد از مامانم قط امید کردم همیشه بخدامیگفتم حاستی دوس داشتنتو ثابت کنی بهم دختربده خواهرک ندادی از تنهایی دربیام سالها پشت هم گذشتو منم ازدواج کردم همش دلم میخاست هروقت امادگیشو داشتم خدابهم بچه بده اونم دخترک همینطورم شد دوسال بعد ازدواجم اقدام کردمو با بیبی چک مثبت رو ب رو شدم روزها میگذشتو من هرروز ب امید اینکه تو دلیم دختره باهاش حرف میزدم تا انومالی ک صد درصد مطمئن شدم دختره داداشام مامانم خودم از ذوق گریه میکردیم اونجا بهم ثابت شد خداخیلی دوسم داشته هرروز بابت بودنش هزاران بار شکرش میکنم (چن روز پیش صب زودتراز من بیدارشده بود نشسته بود بالا سرم دست میکشید روصورتم چشامو واکردم خندید سرمو بغل کرد دوباره چشامو بستم خیلی خابم میومد ایندفه بوسیدم و همچنان نوازش میکرد چشامو ک واکردم انق بامحبت نگا میکرد لبخند میزد دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم محکم بغلش کردم بوسیدمش )از اونروز هربارنشستم فیلم نگامیکنم میاد این حرکتارومیزنه و من هزاربار اون لحظه براش میمیرم قبلا بچه بود وقتایی ک خاب بود یا بیارمیشد من اینکارا رو میکردم الان داره برام جبرانش میکنه با اون دستای کوچیکش خدایا مرسی ک
انقدر بهم لطف داشتی🫀🌱🫠
مشاهده ۱۴ پاسخ دیگر
مامان موفرفری مامان موفرفری ۱ سالگی
ازدیشب حالم خیلی بده امروزرو فقط با سرم و دارو سرپا بودم داروهاگیجم کرده بود ازساعت ۷نیم عصر دیگه نتونسم بیداربمونم فقط منو پسرم خونه بودیم من همش درحال چرت زدن بودم الهی بمیرم براش انقد تنها موندساعت ۱۰ بوددیدم بغلم خوابیده اصلا نفهمیدم
ب شوهرم گفته بودم غذا بگیره اون تا بیاد شام نخورده خوابید انقد عذاب وجدان دارم
چرا تنهاموند اینهمه ساعت چرا شام نخورد خوابید
اصلا چیه این مادربودن ک دورازجون شماها درحال مرگم باشی باز ب فکر بچه تی
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان دیار مامان دیار ۱ سالگی
مامانا ترو خدا دلداریم بدید بعد دوماه پریود شدم بعد مسئولیت پسرم فقط با من همسرم اصلا نگهش نمیداره امروز پریود شدم پسرم اصلا نخوابیده الانم نمیخوابه خیلی خسته شدم هرکاری کردم پسرم نمیخوابه و کارای خونه روسرم ریخته و پریودم دل‌دلدرد دارم آنقدر عصبی شدم موهای خودمو کشیدم زدم تو سر خودم گریه کردم پسرم دید ترسید اونم گریه کرد بخدا خیلی خستم خیلی امروز اصلا استراحت نداشتم دست تنهام 😭😭😭😭😭😭😭دوس دارم همش گریه کنم بخاطر پسرم بغض میکنم من گریه کنم اونم گریه میکنه
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان لنا مامان لنا ۱ سالگی
خانما میشه لطفا جواب بدید کسی هست شرایطش مثل من دخترم اصلا شبا درست نمیخابه یعنی از روزی ک دنیا اومده تا الان آرزو دارم یه شب کامل بخابه تا صبح همش بیدار میشه همش نق میزنه بخدا دیگه کلافه شدم چ غلطی کردم بچه دار شدم همش میگم خدا دیگه بچه بهم نده همین کافیه واسه یه عمر عذاب دادنم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر