عزیزم وقتی همسرت میگه:
«من خونهام، با من کاری نداشته باش»
خیلی چیزها رو روشن میکنه.
یعنی:
احساس وظیفهای نسبت به خانه و همسرش نداره
فکر میکنه خونه، جای استراحت و بیمسئولیتیه
احتمالاً تو ذهنش، کارهای خونه «وظیفهی زن» تعریف شده
و البته وقتی همش سرش توی گوشیه، یعنی هم از مسئولیت فراره، هم از مواجهه با رابطه.
نتیجه: با حرف معمولی نمیشه تکونش داد.
باید:
حرفی بزنی که شوهرت رو تکون بده ولی گارد نگیره
بهش بفهمونی این سبک زندگی دیگه جواب نمیده
و بعد قاطعانه کار مشخصی بخوای (نه کلیگویی مثل «یه کم کمک کن»)
بهش بگو
«ببین من یه مدت خیلی چیزا رو تحمل کردم. ولی دیگه نمیتونم مثل قبل ادامه بدم.
وقتی تو میگی “با من کاری نداشته باش” یا فقط با گوشی سرگرمی، حس میکنم تو این خونه من تنهای تنها موندم.
نمیگم از سر لطف کمکم کن. حرفم اینه که این خونه مال هردومونه، بچهمون مال هردومونه. این زندگی یهنفره نمیچرخه.
من ازت نمیخوام شاهکار کنی، فقط یه بخشی از کارای خونه مال تو باشه. مثلاً ظرفا، یا لباسا، یا جارو. هرچی که فکر میکنی بهتر از پسش برمیای.
نمیخوام امشب بزور انجامش بدی، ولی از فردا دیگه بدون مشارکت، نمیتونم همینطوری ادامه بدم.
این که خونه باشی، اما هیچوقت “واقعاً اینجا” نباشی، از نبودن بدتره.»
بعد از این حرف:
باید یه کار خاص بهش پیشنهاد بدی. مثلاً:
«تو فقط مسئول ظرف شستن باش. از فردا.»
یا
«هر شب که شام میخوریم، جمع کردن سفره و ظرفا با تو باشه.»
اگر شوهرت بگه "من بلد نیستم" یا بد انجام بده، نباید بگی "ولش کن خودم انجام میدم" چون دقیقاً این همون چیزیه که اون میخواد.
شوهر من هوایی یه روز خودش تمام کارا میکنه یه روز من ازش میخام کمک بده ولی در کل بیخیال نیست ولی به نظرم تشویقش کن حتی اگه کاری رو درست نکرد ایراد نگیر چند بار انجام بده یاد میگیره کلا مرداد از ایراد گرفتن خوشش نمیاد ازش تعریف کن بلکه باورش بشه راه بیفته
غصه نخور خواهر مردا همشون همینن.اگه تعطیل باشن که دیگه روز عذاب الهی کنه چون به دستورات اضافه میشه.دقیقا همین ده دقیقه پیش به شوهرم گفتم خدارو شکر که از فردا میری سرکار حداقل از دست تو یکی خلاص میشم تا بعد از ظهر.فقط هم میگه تو دلت به حال پول من نمیسوزه.منم گفتم چون تو دلت به حال من و این همه کاری که میکنم نمیسوزه.خلاصه ما همون یه پسر بچه پررو و چموش و شلخته و زبون دراز تو خونه داریم که خانواده اش دیگه از پس نگه داریش برنیومدن و به با قالبش کردن🤣
ای بابا من شما که دست تنهایی..من یه دختر ۱۸ساله ویه پسر۱۲ساله هم دارم باشوهرم سه نفر..انگار نه انگار هیچ کدومشون این بچه رو نمیگیرن..نه کسی ظرف میشوره نه حیاط نه سرویس نه جارو و گردگیری..فقط خودم..بخدا دیوونه شدم..تازه بچم رم باید آروم کنم..چون خودم ازاول حساس بودم به تمیز کاری..کار هیچ کس و قبول نداشتم فقط خودم..الانم که بچه کوچیک دارم هیچ کی براش مهم نیست..تقصیر خودمونه که ازاول مسئولیت ندادیم بهشون..الانم که هیچ کس براش مهم نیست
شوهرمن ک خیلی کمکمه باردارک شدم خونه روجارومیزدگردگیری میکردمن فقط غذادرست میکردم
زایمان کردم ۴۰روزبخاطرمن سرکارنرفت من مامانم ده روزپیشم بودالانم پریودمیشم زنگش میزنم خودشومیرسونه توخونه ام حتی پوشک بچه روعوض میکنه غذابهش میده خونه روهم جارووگردگیری میکنه من فقط ی غذادرست میکنم ازهمون اوایل ازدواجمون کمک میکردکسی بخوادکمک کنه میکنه نخوادم نه بخصوص مرداولی حتماباهاش حرف بزن من به شوهرم یاددادم همه ی کاروروچون خودمم شاغل بودم خونه زندگی اونم هست ماقرارنیست فقط سرویس بدیم اونام بایدمشارکت کنن اسمش کمک هم نیست بنظرم مشارکته حتمااااا حتماااااا ازش بخواه وبگوک داری بیشترازتوانت سرویس میدی
از اول ازش نخواستی عادت کرده شده شوهر منم اوایل کون گشاد بود بیار ببر بشور بپز ،ولی دیدم نه فقط من دارم بشین پاشو میکنم ازش خواستم جارو میکشی ،امشب شام با توعه خستم،الانم که بچه داریم خونه باشه کلا ظرفا با اونه عادتش دادم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.