من تو بارداریم اینجوری هستم. همه ش فک می کنم بچه م که ایشا به سلامتی دنیا بیاد ببینمش همه این حسها تموم میشه. یعنی ممکنه ادامه داشته باشه؟ شما تو بارداری هم اینجوری بودین؟
منم یکم پیش داشتم گریه میکردم من ترس هم دارم حالا دلهره اوووف
روزای اول حال بد طبیعیه.من روزای اول واقعا اذیت شدم دخترم سیر نمیشد گریه میکرد من هی فکرای بد میومد تو سرم میگفتم خدایا من چیکار کنم وقتی میرم خونه خودم از بچه داری پشیمون شده بودم دخترم بیمارستان بستری شد بابت زردی ازمایش تیروئید گرفتن ازش عددش بالا در اومد یهو همه ی اتفاقا و فکرای بد اومد سراغم خداروشکر که گذشت و همه ی مشکلاتم حل شد و از امشب بعد ۴۰ روز برگشتم خونم
اله همانکی سن گرفتی😄🤦♀️
منم دقیقا عین توعم🥲
دقیقا منم همینجوری بودم میگفتم بچممهمونه میره
تا دوماه اینجوری هستی یا سه ماه
میگفتم همسرم بغلم کنه ولی دریغ از یه بغل و محبت دوس نداشتم مامانم پیشم بمونه میگفتم همه برن بچرم ببرن
من تا یکی دو ماه دوس داشتم همرو بزنم😑
دلم میگرفت گریه میکردم عصبی میشدم
من از همین الان همه این حسا رو دارم🥲دارم عقده میکنم خیلی حال روحیم بده
خوش بحالت پیش خانوادتی ای کاش منم میشد برم بمونم و اونا واقعا خوب بودن
اما جوری هستن راضی نیستم حتی یک ساعت برم اونجا
فکر کنم همش جزو افسردگی بعد زایمانه . البته زنا همیشه دلشون محبت شوهر رو میخواد اما تو این شرایط خیلی بیشتر
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.