سللم عزیزان
میگم کاش واقعا جدااز مسایل زندگی، واقعا فرهنگ روابط عمومی رو به بعضیا یاد میدادیم، مثل فرهنگ اپارتمان نشینی، ۴ واحد توی یک کریدر هستیم باتوجه به اینکه همه لولشون خوب و بالاهست و همیشه تمیز و مرتب هستیم یک ماهه یکی جدید خونه خریده ۳ تا بچه کوچیک داره درسته بخوذش مربوطه ولی همش داد میزنه فوش میده صداش توی همه واحدها میره ، من بهش تذکر دادم فقط بدل گرفته بیشتر لجبازی میکنه
از سروصدا از بازی با اسانسور و کنتور که بچش انجام داد بماند،
از کفشم نگم انگار از دم اسانسور جهش میزنن تو خونه ۵ نفر ادم هر کدوم دو جفت سه جفت گفش تصورکنید چی شده!!!!
حالا ببخشید این زبون نفهم رو ما چیکارش کنیم ؟!؟!
از شانس صاحبخونس من خودم ناراحتم اول اینکه باهمسا یه ام رابطم اینطور شده دوم اینکه اینا اومدن اینجا😔😔😔 هر روز یک بساطی داریم انگار صاحب کل ساختمونن ما هم هیچکدوم اهل دعوا نیستیم اینام ……
کسی چیزی برای ارامشون داره بگه 🥹🥹

۳ پاسخ

واای چقدر رو مخه.ماهم داشتیم خداروشکر یکسال هست رفته ازینجا!دوطبقه ایم ما البته کلا دوخونوار بودیم تو این ساختمون طاقتم تموم شده بود شما چ میکنین...
اینام مهمون میومد از روی پله ها عین گله گوسفند بدو بدووو یک صدایی میداد.کل ایام عید و اخر هفته مهمون داشتن حالا اون طبیعیه تا صبح ساعت ۵ صبح صدای خنده شون میومد و داد و فریاد.یا میرفت در حیاط رو باز میذاشت!خیلی نخاله بودن واقعا دیگ از پول قبض ندادن و این چیزام بگذریم ک چقدر اذیت میکردن.صابخونه زورش نمیرسید به اینا اخر انداختشون بیرون

ما هم داریم قهرم با هم میگه ناراحتید برید ویلایی
باید تحمل کنید
بچش اینقدر جیغ میزنه بچه من میترسه

صدای تلویزیونش یادم رفت😂😂
یکی نیست بگه درسته بخودت ربط داره بزا
ولی تو که اعصاب نداری
چرا سه تا زاییدی؟؟
همش فوششون میده داد میزنه
تذکر دادم که اینجا دیوارا نازکه صدای تی وی و داد و بیداد شما میاد انگار بهش بر خورده

سوال های مرتبط

مامان رایان مامان رایان ۳ سالگی
سلام یه چیزی مثه خوره فکرمو میخوره که نمیتونم بخوابم چند مدتیه اذیتم. اول اینکه رایان یکم بچه تند و تیز و شیطونه اما پسر خاله هاش سوسول و دست نکنن، دو تا تیپ شخصیتی متفاوت هردوتا تیپ با ادبن ولی خب به هم نمیخورن... از یه طرف شوهر خواهر و خواهرم طوری تو خانواده رفتار میکنن که هیچکس به بچه هاشون نمیتونه بگه بالا چششون ابروعه اما تو جمع به بچه من با القاب مختلف صدا میزنن که این قضیه هم داره منو اذیت میکنه و خبر اومده طوری دارن پشت بچم صحبت میکنن که پسرم وحشیه و پسرای اینا خیلی با ادبن... سه تا چیز اذیتم میکنه یکی اینکه بچم شیطونه اما بی ادب نیس و دارن پشتش بد حرف درمیارن دو اینکه جلو چشم من به بچم لقب میدن سه من چیکار کنم بچم آرومتر و وابستگی کمتر به پسرخاله هاش داشته باشه خیلی دوسشون داره اونام سواستفاده میکنن و الکی بهش میگن بگو ببخشید درصورتی که دیدم کاری نکرده و دارن اینطوری عزت نفسشو خورد میکنن. خیلی ناراحتم از خودم که چه مادری هستم باید با رفتارم بزنم تو دهنشون اما اینکارو نمیکنم بازم محبت میکنم