ینی اینقدر حرصیم بخاطر خواهرشوهر و مادرشوهرم.امروز رفتیم اونجا بعد دختر همسایشونم اومد ۴۰روز کوچیکتر از پسرمه.بعد دیدم مادرشوهرم برگشت گفت این دختر همسایه خیلی اجتماعیه وتوجمع هس.منظورش این بود پسر من نیس.منم گفتم اتفاقا بیرکن خیلی میبریمش(ما با خونواده های سمت همسرم خیلی ارتباط نداریم چون میونمون شکرابه)حالا فک میکنن کلا جایی نمیریم.بعد شبش رفایم خونه خواهرشوهرم باز اونجا اینو گفت اونم(پسرم از شوهرش میترسه واقعنم وحشتانکه😒)حالا اون چسبوندش به اینکه پسرم زیاد کسیو نمیبینه منم گفتم والا با همه خوبه فقط از شوهر تو میترسه واقعا راس گفتم تاحالا از کسی جز شوهر اون نترسیده.چرا اینقدر دهنشون مفته بعضیا همش میخان یه چیزیو به همه بچسبونن.الان اعصابم خورده میگم کاش بدتر جوابشو میدادم😒

۶ پاسخ

عزیزم این ک بچه غریبه تشخیص میده و گریه می‌کنه خیلی خوبه روند رشدش همینه حرف بقیه رو ول کن منم زیاد شنیدم

وااای دختر منم از شوهر خواهرشوهرم بشدت می‌ترسه پسرمم میترسید

ولشون کن . به پسر منم میگن آره لوسه و زود گریه می‌کنه . منم میگم آره درسته . همینه که شما میگید . بگم نه با شما غریبی میکنه ناراحت میشن داستان میشه .

یه گوشت در باشه یکی دروازه انقدر از این حزفا به من میزنن. خواهرشوهرم که یکسزه به دخترم اسم منو میگه ...میگه مهسا کجاس بگو مهسا بیاااا. مامان مهسا نمیگه. بعد به من میگه دخترت بزرگ بشه تورو مامان صدا نمیکنه. بعد مثلا به دخترم مبگه بابا علی کجاس؟ بابا رو میگه یا عمه رو میگه
فقط مامانو نمیگه🤣

ولشون کن زیاد به حرفشون توجه نکن

عزیزم اصلا نگران نباش همه مادرشوهرها همینن

مقالات مرتبط

برای جلوگیری از ادرار سوختگی نوزاد چه کار کنیم؟
ادرار سوختگی شدید نوزاد پسر و دختر +7 راه جلوگیری از آن
مراقبت های بعد از ختنه نوزاد
درمان خانگی عفونت بعد از ختنه | پماد و شستشوی محل ختنه
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
زمان حرف زدن کودک
سن حرف زدن کودک پسر و دختر | راه‌های تسریع زمان حرف زدن کو...

سوال های مرتبط

مامان پناه 🐣 مامان پناه 🐣 ۸ ماهگی
بچها من اومدم مسافرت بعد امشب خاله همسرم مادرشوهرم و خواهرشوهرامو دعوت کرده بود ولی منو نه چون من اینحا بودم به شوهرم گفته بودن منم میبرن بعد من نمیدونستم ک دعوت ندارم رفتم و تو راه دخترم گریه کرد تا رسیدیم من گفتم کاش نمیومدم من هی با بچه دیدم خواهرشوهرم گفت تو هی دعوت نبودی چرا اومدی مادرشوهرمم گفت تو با بچه نباید میومدی دیگ با ناراحتی رفتم خونه شام خوردم و سریع به شوهرم گفتم بیاد دنبالم برگشتم خونه ولی چ فایده باز برگشتم خونه مادرشوهرم کار خوبی کردم یا نه
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان .دوقلوها. مامان .دوقلوها. ۶ ماهگی
مامانا یه یه سر رفتم خونه مادر شوهرم بابچه ها بعد مدت ها جاریمم با دوتا بچش اومد پسرم بابجه کوچیکش بازی میکرد این بزرگش همش میرفت پسرمو بزنه و میزد منم دیدم زیادی میزنه بدو رفتم پسرشم فرار میکرد دستشو گرفتم گفتم چرا اونو میزنی دیدم مادرش اومد دست دوتا بچشو گرفت ببر گفت اون دوتا بچن منم گفتم خب دو تا بچن بزاریم همو بزنن هرموقع پسرم با پسر کوچیکشون دعوا میکنن برادرشوهرم پسرمو دعوا میکنه به نظرتون من کار اشتباهی کردم‌.؟
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان نی نی مامان نی نی ۹ ماهگی
مامانا من یه لحظه دیدم پسرم کتاب برداشته گذاشته دهنش بعد حالش یحوری شد انکار کاغذ قورت داد آب دادم کامل تونست بخوره حالا الان میبینم خیلی از کاغذه نیست ینی خورده اون اون همه رو ؟؟؟؟؟ الان شیر خورده خوابیده
قبلش ندیدم کتاب جطوری بود اون تیکه از قبل کنده بود یا پسرم کنده
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان آنیسا مامان آنیسا ۱۰ ماهگی
دیروز که بچمو بردم دکتر یه صحنه دیدم از جلو چشمم نمیره، یه دختر تقریبا دو ساله بور و خیلی قشنگ با مامان باباش اومده بودن دکتر همه تو محوطه بیرون منتظر بودیم ،یهو دختره اشاره کرد به مادرش که گوشی بهم بده و مادره نداد بعد بچهه یهو شروع کرد جیغ های پشت سر هم زدن حتی یه لحظه آروم نمیشد، بعد رفتن داخل پیش دکتر شوهرم اونجا بود ببینه کی نوبت ما میشه ، بابای بچه نشسته بود تو حیاط پوک میزد به سیگار دود راه انداخته بود و حسابی کلافه، بعد که شوهرم اومد بهش گفتم نگاه چقد نمیفهمه جایی که این همه بچه هست چجور سیگار میکشه، شوهرم گفت دکتر به خانومه گفته بچش مشکوکه به اوتیسم،
واقعا چرا اخه اوتیسم این همه زیاد شده
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان یک کوچلو مامان یک کوچلو ۹ ماهگی
ی بنده خدایی شیر خشک برا بچش زیاد خریده به ما هر دونه ای ۴۰ تا ۵۰ تومن گرون تر میداد امروز فهمیدم 😐منم وضعیتمون الان اصلا خوب نیست ۱۲۵۰ تومن سود خورده خیلی اعصابم بهم ریخته بود بهش پیام دادم گفتم دونه چند مگه میگرفتی ک به ما اینقدر گرون دادی گفت دونه اینقدر گفتم خوب چرا اینقدر ازمون پول گرفتی گفت خب خودمم سود برداشتم برا خودم
خیلی حالم خراب شد طرفم ی دختر داره اینقدر مادرش مال حروم میخوره بچش همش مریضع طفلی بهش گفتم اینقدر مال مردمو نخور همش باید خرج دکتر کنی بهم فوش بد داد یکی دیگم میگفت میره با کدملی بچهای دیگه شیر خشک میگیره خودش میفروشه به قیمت بالاتر استفاده میکنه والا من ک ازش گرفتم فک کردم قیمت شیر خشکا بالا رفته دیشب بچم تموم کرد رفتم گرفتم دونه ۱۳۰ اما اون میداد بهم ۱۷۰🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان آوین مامان آوین ۸ ماهگی
مامانا بچه های شما هم زیاد سرما میخورن؟دختر من آبان بدنیا اومد..تا عید ۴ بار سرما خورد دوبار هم تا اردیبهشت سرما خورد. الانم باز سرما خورد. به دکترش گفتم گفت همه بچه ها همینن. خواهرشوهرم میگه نه دختر تو زیاد سرما میخوره
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان عسل مامان عسل ۹ ماهگی
دختر من خیلی ترسو است از همه می‌ترسه بغل شون نمیره از عروسکاش می‌ترسه چیکار کنم خیلی ناراحتم
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان ارسلان مامان ارسلان ۸ ماهگی
خانوما یه سوال
من ازدواج دوممه شوهرم یه پسر داشت وقتی با من ازدواج کرد ازوقتی پسرم به دنیا اومده همه میگن خیلی شبیه داداششه من خیلی خوشم نمیاد چون یه عکس با مامانشو دیدم به نظرم شبیه مادرشه حالا اینا به کنار اونروز پسرم رویه پای خواهر شوهرم بود نق نق میکرد بچم اخه داره دندون درمیاره و اون موقع هم خوابش میومد بعد خواهرشوهرم گفت وای داداشت اینجوری نبود اون ارومتر بود خیلی ناراحت شدم دوست ندارم پسرمو با اون مقایسه میکنن دوتا بچه که پدرومادرشون یکیه باهم فرق دارن چه برسه به این دوتا که مادراشون فرق دارن من با خودم عهد بستم دیگه نزارم کسی این رفتارو با پسرم داشته باشه مخصوصا وقتی بزرگتر بشه دوست ندارم با داداشش مقایسه بشه و بچم سرخورده بشه به نظرتون کارم اشتباهه؟
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان یزدان کوچولو❤️ مامان یزدان کوچولو❤️ ۹ ماهگی
سلام همیشه قطره لیپوزوفربه پسرم میدادم حالا دیدم پشت دندوناش سیاه شده.امروزکه به دکتر داروخانه گفتم یکی دیگه داد گفت این بهتره قیمتشم ۲۴۰ بود کسی استفاده میکنه برابچش؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان امیررضا مامان امیررضا ۹ ماهگی
مامانا شما به چشم اعتقاد دارید؟
من اون روز برای پسرم حلیم درست کردم پسرم حلیم رو خیلی دوست داره خونه همسایمون بودیم اونجا بهش دادم همشو خورد دوباره هم میخواست بعد دختر همسایمون گفت چقدر خوب خورد همشو خورد سنگینش میشه نده از اون روز دیگه بچم غذا نمیخوره بنظرتون چشم خورده
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان طلا مامان طلا ۸ ماهگی
سلام خانوما خوبید؟ من پسرم کلا خوابش خیلی کمه. حالا دیروز مامان و خواهر جاریم اومده بودن خونشون طبقه پایین ما هستن جاریمم یه پسر 5 - 6ساله داره. اومد عموش بردش پایین گفت کارن ما رو از صبح ول نمیکنه میگه رادینو بیارین من بازی کنم به خالم نشون بدم. دیگه روم نشد بگم نه گفتم باشه ببرید. خودمم واقعیتش سرما خورده بودم داشتم میمردم گفتم پس منم میرم دکتر. وقتی اومدم از دکتر دیدم صدای گریش میاد رفتم بیارمش گفت خوابش میاد گریه میکرد کارن نمیذاره بخوابه ببریدش بالا. کارن هم یه گوشه آروم وایساده بود. درحالیکه سری های قبل هی گریه میکرد نبریدش. حالا از دیروز همش خوابه. میترسم پایین کاریش کرده باشن. چیکار کنم به نظرتون از نگرانی دربیام؟به باباش گفتم میگه این چه حرفیه میزنی ناراحت شد.
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان آرکان مامان آرکان ۹ ماهگی
امروز ناهار خونه مادرشوهرم بودیم، مادر بزرگ و خاله های همسرمم اومدن ( خاله هاش مجردن و معلم ان)
هرچی می‌خوردیم یه خاله اش به زور می‌گفت به آرکان هم بدین میدید ما نمیدیم خودش میداد، فک کنین شربت خوردنی می‌گفت بزار یذره بدم گناه داره! سر سفره می‌گفت ماست رو نگاه می‌کنه انگشتشو میزد به ماست بده بهش!!! از چایی خودش میخواست بده بهش!!! اصلا یه کارای خاصی میکرد حالا خوبه خدارحم کرده مادرشوهرم اصلا اینجوری نیست بخواد هم چیزی بده میپرسم بدم؟ یا میگه اگه صلاح بود بده
نمی‌فهمم این چرا این جوری میکرد اصلا عجیب اعصابم خورد شد حالا من که مادرشم اصلا تو لیوان خودم یا قاشق خودم بهش چیزی نمیدم
حالا اینش عجیبه بستنی سنتی آوردن میدونستم باز داستان شروع میشه گفتم من نمی‌خورم بخورین میام میخورم رفتم اتاق بچه رو بخوابونم اونم که نخوابید گریه کرد مجبور شدم بیام بیرون!!!
انگشتشو کرده تو بستنی میده به آرکان من جوری عصبانی شدم رفتم بچه رو از بغل شوهرم کشیدم بعد به شوهرم با عصبانیت گفتم تو چرا اینجا اینجوری شدی خب مگه خونه خودمون می‌دیم گفت نه گفتم پس چرا اینجا پایه رفتارهای اینا شدی زود جبهشو تغییر داد ولی با این حال من خیلی کفری بودم بعد که رفتن هرچی از دهنم دراومد پشتش به مادرشوهرم گفتم اونم گفت دلش میسوزه میگه گناه داره منم گفتم دایه مهربان تر از مادر شده پس!!
اینم بگم بچم حساسیت به پروتئین گاوی داره بستنی و ماست هم که سنتی بود دیگه فک کنین چه نورعلی نوری بود
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان میکائیل🪁 مامان میکائیل🪁 ۸ ماهگی
در چه حد حفظ ظاهر میکنید ؟!🤣😁



مثلا من خودم در این حد که افسردگی شدید بعد از زایمانم رو حتی همسرم نفهمید 🤣
اون روز میگفت یکی بهم تو راهرو زایشگاه گفت بچه ات بالاخره دنیا میاد ولی فقط حواست به زنت باشه افسردگی بعد زایمان خیلی بده
می‌گفت عزیزم الهی شکر تو نگرفتی 🧘🏻‍♀️😐🙃
گفتم عشقم من هنوز تو پروسه درمانم ،با این حرفت ر..دی وسطش دوباره شروع شد 🫵🏻😍😘
والا من فقط ترس از بچم داشتم وگرنه از افسردگی خودمو همون موقع پخ پخ⚰️🔪
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان زهراجون مامان زهراجون ۱۱ ماهگی
پسرم رو از بعد ۱ سالگی خواستم شیر گاو بدم ،اینقدر به شیرخشک عادت کرده بود که شیر گاو رو قبول نمیکرد ،برا دخترم به دکترش گفتم گفت اشکال نداره از چند قاشق شروع کن
حالاچند روزه بهش میدم تو شیشه و میخوره البته با اب قاطی میکنم با نبات میدم که سنگین نشه
حالا بوی ادرارش فرق کرده به نظتون از همین شیره؟؟؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان سلین مامان سلین ۱۰ ماهگی
مامانا یه چی بگم،امروز دخترمو برده بودم بهداشت وزنش و ببینم بعد اون رفتم مغازه خواربار فروشی بعد یه لحظه گفتم بزار دخترمو بزارم ببینم وزنش یکیه با واس بهداشت
بعد دیدم ۴۰۰ گرم از ترازوی بهداشت زیاد بود
بعد به دختره گفتم ترازو درسته گفت اره دقیقه😐😐😐😐😐😐😐😐
مشاهده ۱ پاسخ دیگر