میخواستم آوینا رو اماده کنم برای خبر بارداری
بهش میگم دوست داری نینی بیارم بهت بگه آجی؟میگه نه وسایلمو بر میداره(خیلیی حساسه رو تمیزی و نظم وسیله هاش چه لباساش چه اسباب بازی و کتاب و ..)
میگم نه یه نینی خیلی کوچولو که نتونه دست به چیزی بزنه
حدودا قبول کرد ، خدا بخواد کم کم بهمون اجازه میده براش نینی بیاریم 😂

😂😂😂هییی خدا بهت صبر بده پس از الان 😂😂یکی دو ساله بشه نمیشه بچه رو نگهداری هی میره برمیداره وسایلاشو جیغ و داد شروع میشه

پسر من میگفت الا و بالله که باید دختر باشه، هر چی میگفتم دست من نیست، هر چی خدا بخواد همون میشه میگفت من فقط خواهر مو بُلند میخوام🫠 میگفتم داداشم خوبه، ببین فلانی داداش داره میگفت مامان خیالت راحت دخترِ، خدا رحم کرد دختر شد وگرنه نمیدونم چجوری باید قانعش میکردم😅

پس از همین الان خدا بهت صب بده بعدا که نینی بیاد بزرگتر بشه ایشاالله دعوا دارن باهم😁

عزیزم تا کی سرپرستیشو ب عهده گرفتین

کتاب نی نی جدید در راهه را براش بگیر بخون