۵ پاسخ

دقیقا همینجوری

آره واقعا ولی دخل ما رو در می یارن. من خیلی عصبی و دیوانه ام کنه پاهاشو میزنم. کلا رد دادم از دست این شیطون های معصوم دوست داشتنی. الهی خدا برامون حفظشون کنه

پسر من وفتی میخوایم بریم بیرونی جایی کار داریم عصر ظهر نمیخوابه همون موقع که میخوابم بریم آقا خواب میره وقتایی که کاری نداریم میخوابه

دقیقا بچه من دیروز ۱۲ بیدار شد ۶ خوابید، خواب شبش بهم خورد.
امروز زودتر بیدارش کردم که ظهرم زودتر بخوابه بیدارشه،
دوساعت بعد بیداریش بیییهووووش شد 😂✋

عزیزم خدا حفظش کنه .

سوال های مرتبط

مامان 🥰گل پسرم❤🥰 مامان 🥰گل پسرم❤🥰 ۲ سالگی
سلام بچه ها خواهر زادم داره چهار سالش میشه از بچگی رفلاکس اینا نداشت هیچ مشکلی نداشت ولی خیلی شلوغه جوری که اصلا غیر قابل پیش بینیه مامانشو از بین برده آنقدر که تحرک داره ماشالله تپلم هست غذاشم خوبه ولی با این همه تحرک اصلا خواب نداره در شبانه روز اگه اونو بحال خودش بزاری شاید چها منم ساعت بخوابه روز که اصلا چشم رو هم نمیزاره با وجود اینکه ساعت ۷ صبح بیدار امکان نداره تا ۹ حداقل بخوابه تا الان پیش نیومده ۷ بیداره شبم تا ۱۰ یازده حداقل بیداره یعنی از صبح زود که بیدار میشه تا ساعت ۱۱ شب بیداره اونم باید بزور بخوابونتش اصلا اگه نخوابیده اونو مامانش تا صبح بیداره میگه میشه یه بچه خواب نداشته باشه با این همه تحرک به نظر تون دکتر لازمه ؟درمان خونگی چیزی ندارین برای خواب بهتر دارو خواب آور نداره تت‌ الان میگن پوست سیب رو بجوشونی بدی به بچه خوابش خوب میشه نمیدونم چقدر صحت داره ولی خواهرم تا الان هیچ‌اقدامی‌نکرده برای خواب پسرش ولی الان تابستونه روزا بلنده آدم دلش میخواد حداقل نخوابه خودش بچه بخوابه چند ساعت آرامش داشته باشی خواهر بیچاره منو دیونه کرده شده پوست و استخون آنقدر که شلوغه پسرش تورخدا اگه راهکاری دارین بگین یکم‌خوابش زیاد بشه 😑😒
مامان رادها😍😍 مامان رادها😍😍 ۲ سالگی
بچه داری ما این شکلیه که صبحا از ساعت شیش من بیدارم رادوین بیدار میشه بعد ساعت هفتو نیم تا هشت رادمهر بیدار میشه دیگه کان باید جون بکنم کاربکنم اشپزی و هزار تاکار همراه با بچه داری و کارای بچه ها تا ظهر که بچه ها میخوابن ساعت یک بعد بابد کلی ظرف و لباس بشورم یا خونه و اتاق رو‌جمع کنم یا راه رو‌تمیز کنم بعد که بیدار شدن دیگه بچه ها ی ورژن جدسد میشن بداخلاق و‌شیطون تر حالا من باید مدیریت کنم عصرونه بدم مدیریت کنم دیگه از ساعت پنج شروع میکنم به آماده کردنشون ساعت شیش میریم بیرون تا هشت شب لعد بیام ناهارشون بدم که باید ناهار هم همون ظهر ی جوری آماده کنم که اینا گشنه نباشم دیگه از ساعت هشتونیم تا نه شب رادوین میخوابه ساعت نهونیم تا ده راذمهر و‌من میمونم و باز کلی ظرف نشسته و بهم ریختگی خونه و لباسای کثیفی که از بیرون اومدن و غذاخوردن و‌من دیگه نمیتونم کاری بکنم دیگه ساعت ده خاموشی زده میشه بعضی شبا ظرفا کمتر باشن میشورم و بعضی شبا که زیاد باشن نه دیگه خودم هم ساعتای یازده میوفتم دیگه باز روز از نو روزی از نو .معمولا هم کارام جمعه ها رو هم میشه فقط جمعه ها جارو میزنم و طی میکشم فقط راهروو اشدزخونه هفته ای دوبار و باید سرویسارو هم هرجمعه بشورم . خدا عصرا فقط با بچه ها خیلی سختمه بریم بیرون دیگه راحت میشم از دست کاراشون