مامانا داشتم تو گالریم میکشم یهو عوی بارداریمو دیدم الان ۲ ساعته دارم گریه میکنم بنظرتون افسرده شدم ؟
آخه بارداریم خیلی بد گذشت همه شبو روزش با گریه
حرف میرفتم سنو همه زنا با شوهراشون با ذوق هر دفعه نیومدن آنا من تمام سنو هامو تنها رفتم
سوهرن یبار دستشو نذاشت رو شکمم خیلی احتیاج به محبت داشتم ولی اصلا براش مهم نبود شبا تا صبح ماه های آخر نمیتونستم بخابم گریه میکردم درد داشتم می‌شنید اما کاری نمی‌کرد
آخر یر هم وتیا اوند خودش رفت اسم برو اسمی که مادرش انتخاب کرده بود گزاشت اینهمه درد کشیدم سوختم اما اسم بچمو نتونستم بزارم
برای مادر خاهرش همچی می‌خرید اما برای من نه خانله بودم ویار داشتم یبار نپرسید چی زی میخواد 🥲😭😭😭😭خیلی حالم بده
الان دنیاشم برای دخترش میده اما یادم نرفته 🥲

تصویر
۲۲ پاسخ

عزیزم سعی کن بهش فکر نکنی
شخم زدن گذشته مخصوصا اگه خاطره ی خوبی نداشته باشی داغونت میکنه

ببخشید اصلا چشمام تار میدید کلی غلط نوشتم 🥲

من دنبالت میکنم تاپیکاتو‌.. ترو ک میبینم همش میگم حیف این دختر خوشگل و ناز... ک شوهر سنگی داره صد حیف واقعا‌.. کاش اگ قدرتو نمیدونه بیخیالش بشی و جدا شی میدونم حرف کمی نیست. با وجود یه بچه... ولی شما خیلییی حیفی مطمئنم بلاخره یکی پیدا میشه برات جون بده اخه چرا جوننی و زییاییتو صررف یه آدم بیخود میکنی‌.. خب اگ با بچش خوبه ... بایدم خوب باشه بچه خودشه... ولی عمر و جونی ما زن ها چی مگه ما آدم نیستیم ما گ ما بچه نبودیم!

بهش ف‌کر نکن من انقد به اتفاقای موقع زایمانم فکر کردم و خودمو اذیتم کردم هیچی نشد جز اینکه مجبور شم برم دکتر و یوقتایی بخاطر عصبی بودن از اون رفتارا باعث میشد الان سر بچم داد بزنم و اعصابم نکشه برای تحمل شیطونیاشگذشته ها گذشته

بگردمت
کاش زمان ب عقب برمیگشت همیشه من اینو میگم کاش یکم توجه و محبت بلد بودن

تا خودش التماست نکرده برای بچه دوم اصلا اقدام نکن
بذار یک سال التماست کنه بعدش شرط بذار براش بعد اقدام کن

تاپیک هاتو دیدم توهم مثل خیانت دیدی هست

عزیزممم🥺🥺
ناراحت شدم برات 🥲
کاش ازش بچه نمیاوردی 🥲

چقدر تو بارداری ناز بودین جانم.....
البته الان هم همینطور...

اسم دخترتون هم خیلی زیباست💓💓

یاد خودم افتادم
منم تموم سنو هارو تنها رفتم اونم باید میرفتم یه شهر دیگ با آژانس
یادمه تولد مامانش با دسته گل اومد خونه ولی تولد من هیچ‌کار نکرد
هفته ب هفته با رفیقاش می‌رفت بیرون من با شکم گنده تنها بودم همیشه
میگذره ها ولی فراموش نمیشه

چقدر دردناک بگردم...

گذشت ومیگذره عزیزم اونی که دیگه بی توجه به همسر میشه شمایین که دیگه خیلی از کارش برات مهم نمیشه یه جواری خودشم برات مهم نمیشه و شما یه آدم قوی میشی

هعی چقد ناراحت شدم 🥺الان رابطتون خوبه شما به ابن قشنگی اخه چرا

حق داری بعضی زخم ها هربار نگاشون کنی انگاری تازن
فقط میتونم بگم مرورش نکن تا کمتر اذیت بشی

ماشالله خیلی نازی
یکم‌رو اعتماد به نفست کار کن یه مدت به خودت برس نادیده اش بگیر ببین شاید اومد سمتت

اصلا خودتو ناراحت نکن
از تو بدتر هم هست
من
منی ک همه توجه‌ش بخاطر بچه‌ش بود و هیچ ویارمو برآورده نکرد و...

تایپیک های قبلیتو خوندم شوهرتون هنوزم با اون خانومه هستش؟

اخی عزیزم بمیرم الهی


اسم دخترکوچولوت چیه؟

تو عکس چندوقتته عزیزم

حتما چون دختر بود این رفتار و داشت

اخ‌عزیزم چ‌بد و سخت بوده برات

من‌شوهرم خیییلی‌توجه‌داشت اما بدم میاد از بارداریم چون استراحت مطلق‌بودم‌زجر کشیدم تا تموم‌شد اما خداروشکر بخاطر وجود دخترم

🥲🥲🥲🥲🥲

مقالات مرتبط

گریه نوزاد در شب
گریه نوزاد در شب | علل و درمان گریه شبانه کودک
از خواب پریدن کودک با گریه
از خواب پریدن کودک با گریه نشانه چیست؟
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری
علائم آسم خفیف در بزرگسالان
علائم آسم خفیف در بزرگسالان، تشخیص و درمان آن

سوال های مرتبط

مامان امیرعلی مامان امیرعلی ۱ سالگی
مامانا کی بیداره؟امشب معده درد شدید داشتم پسرم خیلی اعصابمو خورد کرد برای اولین بار زدم پشت دستش بعدش خیلی پشیمون شدم تا الان داشتم گریه میکردم 😭😭کسی تجربه مشابهی داشته
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان دخترِنازم❤️🦋 مامان دخترِنازم❤️🦋 ۱ سالگی
دخترم امروز ۲۱ ماهه شد
کادوشو خودش انتخاب کرد
من خیلی دوست داشتم براش حیوانات بخرم ولی نخواست گذاشتم خودش انتخاب کنه
تو فروشگاه یه پسره با گریه میخواست مامانش براش تفنگ بخره پسره کم سن و سال هم نبود ولی مادرش نخرید با گریه رفتن
بعد شوهرم میگه توام بچه رو بدعادت میکنی اینجوری با گریه اسباب بازی بخواد منم گفتم وقتی بچه چندتا تفنگ داره بازم میخواد خریدنش اشتباهه، ولی دختر من این اسباب بازی رو نداره با کلی ذوق اینو برداشته اگه نخرم حسرتش میمونه رو دلش
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان Arad مامان Arad ۱ سالگی
مامانا آراد دیشب خیلی خیلی گریه میکرد حالش خراب میشد صب بردم دکتر گفت عفونت داره الان داشتم مایبیبیشو عوض میکردم یهو پستونکو در آورد گریه کرد رفتم جلو دیدم تو گلوش خون هست خیلی نگران شدم چرا ب نظرتون
از صبح چند بار این مارو تکرار کرده ولی نفهمیدم از گلوشه تا اینکه الان خون دیدم دیگه نمیزارع نگاه کنم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان سام مامان سام ۱ سالگی
مامانا میخوام تجربه خودمو از شربت اسماویت بگم عالی بود بخصوص برای وزن دهی اما اینکه مریض نشه چرا مریض،شد پسرم اما شدید نبود ولی من نئورینک سانستول لیکو همشو داده بودم اما این خیلی خوب اشتهای بچمو باز کرد از همه مهم تر داخلش زینک نداشت ک باعث بلوغ زودرس بشه
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان ملیکا مامان ملیکا ۱ سالگی
سلام خانما خوبین من شنبه هفته پیش مریض شدم بخاطر این که دخترمو شب بردم پارک آمدم خونه هندونه سرد تازه از یخچال در اورده بود شوهرم چایی گذاشته بودم ولی خب نخورد هندونه خورد خلاصه من آخرشب رفتم حموم نصف شب تب کردم تا ۳شنبه حالم بد بود اما نمیدونم چی شد خوب شدم فقط بدن درد داشتم اونم ۳شنبه خوب شدم باز دوباره پنج شنبه تا حالا اصلا حالم خیلی خرابه قفسه سینم خیلی درد میکنه میسوزه انگار زخمه از پنجشنبه تا حالا دوبار دکتر رفتم دخترم هم همینطور امروز تبش خیلی بالا بود دکتر بهش سرم وصل کرده اما صداش اصلا خوب نشده سرفه هاش یکم بهتر شده چی بدم به دخترم که گلوش باز بشه
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان جوجه کوچولو مامان جوجه کوچولو ۱ سالگی
خانوما شده بعد از شیر گرفتن افسردگی بگیرید؟من سابقه هم داشتم اما الان دوروزه ک ب بچم شیر نمیدم دائم در حال گریم حوصله صحبت ندارم دوس دارم فقط دراز بکشم الکی گریه میکنم نمیدونم چمه چرا اینجوری شدم🥲
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان هلنا جان مامان هلنا جان ۱ سالگی
سلام مامانا خوبین
من پریودیم 5-6روزه عقب افتاده درد هم ندارم ولی سینه هام در میکنه بدون سوتین امروز لکه های قهوه ای دیدم و من تو رژیم هستم و لاغر کردم ولی از هفته پیش که خودمو وزن کردم تا الان 2کیلو کم کردم و با اینکه اصلا تو این یک هفته بخاطر نظری مراعات زیاد نکردم و همه چی خوردم گفتم شاید وزن اضاف کرده باشم از هفته پیش تا الان اما برعکس وزن کم کرده بودم بنظرتون حامله ام یا نه؟
میخوام فردا برم آزمایش ولی تو اقدام نبودم و جلوگیری طبیعی داشتم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان لنا مامان لنا ۱ سالگی
دیروز دخترمو بردم دکتر برای اسهال و استفراغش دارو بده
بی پدر مادر فقط برای استفراغش سه تا شربت داده به اسهالش هیچی نداده
از صبح بچم‌آب شد رفت
الان اسم شربت هارا زدم گوگل دیدم اصلا اسمی از اسهال نیست

چی بدم درست شه هر پنج دقیقه یک بار دستشویی می‌کنه خیلی بد وضعیتی هست
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان تمشک مامان تمشک ۱ سالگی
خانوما من دارم بچمو تدریجی از شیر میگیرم،امشب میخوام بدون شیر بخوابه از ساعت ۱۱ دارم باهاش بازی میکنم به شدت هم خوابش میاد اما اصلا نمیخوابه،چیکارش کنم؟؟ میاد دراز می‌کشه شیر میخواد اما باز من سرگرمش میکنم الآن هم شدید گریه کرد اما باز ندادم،،چیکار کنم به نظرتون؟؟؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان توت فرنگی😍🍓 مامان توت فرنگی😍🍓 ۱ سالگی
مامانا پسرم دیشب ساعتای ۲ تب کرد اما تبش کم بود ساعت ۵ونیم واسش استا خریدم دادم الان انگار تب ندارع ،تا الان دگ بهش استا ندادم
بنظرتون چرا اینطور تب کرده این تبش برای ویروس یا نه؟؟ خیلی استرس گرفتم میتزسم از مریضییی🥲🥲🥲🥲
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان عشق مامان مامان عشق مامان ۲ سالگی
سلام کیا پسراشون هم سن پسر من حرف نمیزنن پسرم من همه چی رو متوجه میشه ،با اشاره میگه اما حرف نمیزنه خیلی نگرانشم آیا طبیعیه؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان لنا سادات مامان لنا سادات ۱ سالگی
وای امروز به معنای واقعی کلمه میخواستم بمیرم از دست دخترم، چند روز که تب داشت خودم اصلا خوب استراحت نکرده بودم شبا خوب نمیخوابیدم از ترس تبش. از دیروز که تبش قطع شد همش گریه میکنه خودشو میکوبه زمین اسباب بازیاشو گاز میگیره غذا نمیخوره قشنگ از صبح که چشم باز کرده گریه کرده فقط تا الان ک خوابید
خودمم بخاطر بیخوابی و خستگی از تبش بدنم خالی کرده معده درد داشتم بدن درد داشتم اینم ول نمیکرد یه سره نق و گریه
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان پسرقشنگم مامان پسرقشنگم ۱ سالگی
خانما پسر من از یکسال و یک ماهگیش خیلی شیر میخورد و لب به غذا نمیزد تویه ساعت سه بار شیر میخورد خیلی هم لاغر و کم وزن بود من اونموقع شیر روزشو قطع کردم فقط بعدازظهر موقع خواب و شبا قبل خواب و توخواب بهش میدادم اما هرچی بزرگتر شد شبا بیشتر بیدارمیشد و تایم طولانی تری بهم وصل بود جوری که شبا سه چهارساعت میخوابیدم این اواخر اصلا دیگه سینمو ول نمیکرد و اگه بیرون میاوردم بیدار میشد و گریه میکرد دندوناشم تو ابن چندروز همه لک شدن برای همین تصمیم گرفتم از شیر بگیرم الان دوروزه بعدازظهرا راحت میخوابه ولی شبا تو خواب خیلی اذیت میشه و گریه میکنه جوری که نصف شبو فقط روپام میخوابه، حالا من شدیدا عذاب وجدان گرفتم و حالم بده هرساعت گریه میکنم همش میگم مادربدی هستم بچمو از حقش محروم کردم کسی مثل من هست؟ چیکارکنم اصلا دوست ندارم دیگه دوباره بهش شیر بدم چون بعدا دیگه هیچ جوره نمیشه ازش گرفت
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان جوجه ها مامان جوجه ها ۱ سالگی
وقتی بچه دوم رو باردار بودم
قبل اینی که الان باردارم یکی رو خدا خواسته باردار شدم
اونموقع هم چند تا با هم باردار شدیم
با اینکه اولش شوکه بودم ولی خیلی ذوق زدم
اخه همیشه دوست داشتم بچه دار اگه میشم خداخواسته باشه و نفهمم تا چند ماه
خلاصه که نموند بچم برام
پارسال اردیبهشت ماه بود فهمیدم باردارم دومی رو😭
شاید برای خیلیا مسخره بیاد ولی اگه مونده بود الان بچم تولد یکسالگیش بود
دوستای قدیمیم یادشونه با چه زجری سقط شد😭😭😔😔😔
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان کارن مامان کارن ۱ سالگی
امشب بچه ی خواهر شوهرم ۳ ماهشهر خونمونه
و با هر گریه اش پسرم بیدار میشه بدخواب میشه گریه می‌کنه
نتیجه گرفتم تا خواب پسرم خوب نشده نباید بچه دار شم 😭
دوست داشتم با تفاوت سنی کم بیارم اما انگار قسمت نیست
مشاهده ۱ پاسخ دیگر