من دوتا دختر دارم یکی ۳ سال نیم یکی هم ۱۱ سالش دختر بزرگ هم دوست دارم ولی کوچک رو پیش از هد یهنی روزی شابد ۱۰۰ بار بغلش میکنم بوسش میکنم اصلا نمیتونم کوچک نرین حرفی بهش بزنم بی نهایت دوستش دارم بعضی وقتا میترسم میگم نکنه میخوام بمیرم این همه این دوست دارم آخه هر لحظه برای بودنش خدارو شکر مبکنم

بین بچه هات هیچ وقت ..فرق نذار اگه کوچیکه رو ۱۰ بار بوس کردی بزرگه هم همینطور ..خدایی نکرده بزرگ بشن حس بد بینشون میاد ..مدام بحث و دعوا و تنفر از هم ..جلوی هم دیگه بغلشون بکن بزار بفهمن که دوتاشون یکین برای مادر

خب خداروشکر ک شکر گذاری ان شالله خدا عمرباعزت بده زیر سایه امام زمان بعد پدرومادر بزرگ بشن عروس شدنشونو ببینی بخاطر اینه اختلاف سنی دارن وبچه هستن طبیعیه

توروخدافرق نزاری ببین من جونمم واسه دخترم میدم یعنی یه تارموازش کم بشه بخدامیمیرم🥹واسه همین اصلادلم نمیخوادبچه بیارم چون دوست ندارم یه بچه بیادحسم تقسیم شه یایهواونوبیشتردوست داشته باشم حتی الان بهش فکرکردم گریه ام گرفت

برعکس آبجی من..دختربزرگش۱۱ سالشه دومی سه سالشه...جونش برا اولی میره دومی رو میگه خودش بزرگ میشه

منم اطرافیانم میگن بچه دوممون شیرین تر واسمون ،،حالا خودم ی بچه بیشتر ندارم نمیدونم میخان گولم بزنن دومی رو بیارم

چون این الان کوچیکه برای اونم صدرصد همینطور بودی بچگیا‌ش

وای دقیقا مثل منی منم دختر بزرگم ۱۰سالونیمشه کوچیکه۳سالونیم.این کوچیکه رو اصلا ی جور دیگه میخوام جونم براش میره.دختر بزرگمم خیلی دوست دارم ها ولی این کوچیکه مریض میشه میشینم گریه میکنم جونم براش میره.