خانوما شماهم بعد زایمانتون خونه مادرشوهر معذب تر شدید؟
من واقعا دیگه اذیت میشم خونشون رفتنی،چون از وقتی که میرم تا برگردم باید دنبال بچه باشم فقد،هیچکسم ازشون پانمیشه کمکم باشه(فقد پدرشوهرم کمک میکنه)یکمم پسرم شیطونه باید مراقبم باشم خراب کاری نکنه همش،احساس میکنم خونه غریبه. میرم و معذبم
ب نظرتون رفت آمدو کمتر کنم؟

دختر منم اونجا میرم همه چیش باخودمه
و از اینکه کسی کمک نمیکنه خیلی هم خوشحالم چون دوست ندارم کلا
خودم مواظبشم اونجا
خودم باهاش بازی میکنم
میبرم حیاط دور میدم
و بسیار هم لذت میبرم
ولی بحث معذبی جداست من کلا از اوایل ازدواجم معذبم به بچم ربطی نداره

نه من خانواده شوهرم واسه دخترم میمیرم،اگر اجازه میدادم جاشم عوض میکردن ولی خب به خاطر حفظ حریم شخصی دخترم و واسه اینکه بهش ازهمین کوچولویی یاد بدم و تو ناخودآگاهش بمونه هیچکس جز منو پدرش و مادرم احازه نداره،مدامم بهش میگم خصوصی به اون ناحیه ش،ولی از وقتی اونجا میرم باهاش بازی میکنن،غذا بهش میدن،دنبالشن تا وقتی بخوایم بریم

درست مثل من منم خیلی اذیت میشم

آره واقعا آدم‌ معذب میشه اما اینکه آدم‌ رفت و آمد نکنه که نمیشه بالاخره پدر و مادر همسر هستن و مهمن بهتره توی اون تایمی که اونجا هستید از همسرتون بخواید که بیشتر کمکتون کنن باور کنین من هم وضعیت هم همینه و کسی کمکم نمی کنه در اصل نباید انتظارم داشته باشیم بچه ماست و خودمون باید بزرگش کنیم

نه اصلا.خانواده ی همسرم عاشق دخترمن و بیش از حد وقتی میرم اونجا راحتم چون همه ی کاراشو میکنن و میگن تو بشین.میشورنش غذا بهش میدن باهاش بازی میکنن.خلاصه واقعا خوبن

سلام کمتر برو اگه خونه مامانت نزدیکته برو اونجا

مادرشوهرم اصلا بچرو بازی نمیده و بغل نمیکنه،بخاطر همین پسرمم ازش فراری تا میخاد نزدیک بره فرار میکنه بچه،با اینکه پسرم خونگرم و بغل غریبه هاهم گریه نمیکنه