از همه چی خستم
دلم میخاد بمیرم
این چه زندگی کوفتیه من دارم
از پسرم شوهرم متنفرم
از خونه زندگی
مثل گداها
اصلا از پسر بچه ها و جنس نر بدم میاد
چقدر عذاب میدن
به خدا کم اوردم
میگم بچه که به دنیا اومد دوتاشونم بزارم ور دل شوهرم
برم پی زندگیم
طلاق بگیرم برم ترکیه
احساس خفگی میکنم
اینکه اهمیت نمیدن احترام نمیبینم
تمام مشکلات با منع
ولی حق انتخاب ندارم تو هیچ چیز
نظر هم میدم انگار چیزی نگفتم
مادرمم سرکوفت میزنه
میگه بهت گفتم تو امادگی نداری
گفتم من چه میدونستم این مرد این همه بلا سر من میاره
اخلاقش گنده گنده
یه چی میگی فوری تهدید به کتک میکنه
منم پسرم مشت میزنه
گاز میگیره
میپره رو شکمم محکم با دستش گلومو میگیره
مجبوری میزنمش متنفرم اخه پسر چه گو....
از طرفی فشار مردک که بچه تو دلی دختر باشه باید بندازیش

نجس منم از پسر بدم میاد
یه بچه لجباز و حرف گوش نکن که دقیقا نسخه کوچیک پدرشه

به خدا بریدم الانم دارم با گریه مینویسم
دیروز به مادرم گفتم بیا خونه ما
من دارم خفه میشم میگه اول صفره مراسم زیاد
میخام برم مراسم
اینم از مادرم
دلم میخاد از دست همه فرار کنم

عزیزم پسرت دیده کارهای پدرشو بخاطر همون اینکار ها رو تکرار می‌کنه فک می‌کنه کار درستی هست پسرتون ب مشاوره و روانپزشک نیاز داره
اون بچه رو شما ها داغون کردید وگرنه از اول اینجوری نبود ک

عزیزم الان عصبی شاید ک اینا رو مینویسی با پسرت صحبت کن بکشش سمت خودت

درکت میکنم همه بلا سر من اومدم تو باید یا بتونی طلاق بگیری یا اگه نمیتونی محکم بچسبی ب زندگیت مشکلتو درست کنی وگرنه نابود میشی اشتباه منو نکن شوهر من بزور بچمو سقط کرد بخاطر جنسیتش تو نکن خواهش میکنم ازت که بعدا پشیمون میشی اصلا بچه ها هیچ گناهی ندارن اون پسرت هم چون حتما تو خونه درگیری لفظی دارین از لحاظ روحی بچست دیگه نابود شده ببوسش بغلت کن اون از گوشت و خونه توعه

عزیزم چندتا از تاپیک هاتون رو خوندم،بنظرم شما با این وضعیت زندگی و اختلافی که با شوهرتون دارید بزرگترین ظلم ممکن در حق خودتون و پسرتون رو کردین،این به کنار یکی دیگه رو هم دارید وارد این زندگی کوفتی میکنید..حتما با یه مشاوره در ارتباط باشید تا بهترین تصیمیم رو بتونید بگیرید.

بگردمت عزیزم😢معلومه چقدر باعث رنجت شده
اگ شوهر درست بشه بچها هم درست میشن
خدا عقل بده بهشون

نمیدونم چی بگم
خدا کمکت کنه عزیزم
به نظرم اگه شرایطش و داری از مشاور کمک بگیر حتما
اینطوری خودت و داغون میکنی تک و تنها

انشالله خدا خودش گره از مشکلاتت باز کنه
می‌دونم عصبی میشی حق داری ولی سعی کن پسرتو نزنی چون خیره تر میشه وقتی کاری انجام میده که دوست نداری حواسشو پرت کن پسرتو جوری بار بیار که خودت دوست داری

عزیزم حق داری شرایطت سخته بچه کوچیک و حاملگی وکارای خونه همش به ادم فشارمیارع تو حاملگی هم ک هورمونا کلا قروقاطین ادم زودرنجترمیشه تحملش کم میشه بچت اگه دخترباشه وقتی دنیا بیاد میشه دنیای پدرش نبین الان شوهرت غرمیزنه کلا مردا خواه ناخواه عاشق دخترشون میشن میشه جونش

خب چرا دوباره باردار شدی؟

عزیزم چیشده میخای صحبت کنی🥲

عزیزم درکت میکنم مردا همه مثل همن