داشتم عکسای بارداریمو نگاه میکردم
چ زود گذشت🥹
چ سخت گذشت برام، بخاطر اسباب کشی و کار سنگین، استراحت مطلق شدم، آخرای بارداری دکتر بهم گفت میتونم تحرک داشته باشم
منی ک همش دراز کش بودم، راه رفتن برام خیلی سخت بود، نفسم بالا نمیومد، سنگین بودم،
زایمان ب شدت سختی داشتم، از ساعت ۵ صبح ک کیسه آبم پاره شد رفتیم بیمارستان ساعت ۱۳:۳٠ دقیقه رهام ب دنیا اومد ک آخرش از درد بیهوش شدم🥲
هرچقد سخت گذشت ولی چ زود گذشت، پسرم چ زود بزرگ شد، هیچی نفهمیدم، کاش قدر لحظه هارو بدونیم، کاش بذارن از زندگیمون لذت ببریم کــااش🥺

چه لباس نازی من متاسفانه اصلا از بارداریم عکس ندارم حسرتش موند تو دلم

چقد لباست کشنگه

عزیییزم چ قشنگ....من اصلا از دوره بارداریم عکس ندارم جز یکی دوتا ...نیدونم چرا دوس نداشتم عکس بگیرم ولی الان پشیمونم عکس اتلیه ای ای کاش میگرفتم

عزیزم😍خدا پسرتو نگه داره خوشبختیشو ببینی 😘

عزیزم خدا نگهش داره برات🥰

درست عین من .خیلی سخت گذشت در حین سختی لذت بزرگ شدنشو نچشیدم و نفهمیدم کی بزرگ شد

ای جان رهام منم به سختی دنیا اومد و روزای سختی رو گذروندم
خدا نگهشون داره برامون

عزیزم 😍😍😍😍

🥹🥹🥹