چقدر دوسداشتم یکی بود کل کارامو میکرد آشپزخونه کلا می‌ریخت جمع می‌کرد غذا درست می‌کرد برام ولی از اول بارداری تاالان فقط خودم بودم و شوهرم خداروشکر که میتونم کارامو کنم ولی ماه اخرمه دیگه بدنم جون نداره سنگین شدم همش خستم و خوابم میاد😭
تازه دیشبم خواب دیدم رفتم دکتر گفته باید استراحت باشی این چند هفته رو😂😂

اشکال نداره منم همین آرزو داشتم ، بالاخره آرزو برجوانان عیب نیست 😂

من که از اول بارداریم میام مغازه کمک شوهرم مواد غذایی داریم تا همین الان الآنم سنگینم نا ندارم راه برم ولی شوهرم اصرار داره که بیام ولی خب ناهار و مهمون مادر شوهرم همیشه چون می‌بینه کمک پسرشم خودش میگه من ناهار میزارم بیاین بخورین خونه هم که شهر شامه انشاالله وقت کنم فقط بچسبم به خونمون یهو دیدی زاییدم با اون وضع😬

منم دوس دارم یکی هر روز بیاد یه غذا آبکی درست کنه واسم ولی هیچکی نیس🥺🥺

والا بخدا تنها نیستی ماهم همینطوریم تازه من بجز شوهرم یه دختر ۳سال و۸ماه دارم که شیطونه کل کارامم خودم میکنم وواقعا خستم ولی راهی نیس

دیروز خواهرمو خواهرشوهرم اومدن همجارو برام دسته گل کردن رفتن انقدر کیف داد😂🤦🏻‍♀️ طفلیا ذوق دارن

منم از اول تا همین الان همه کارامو خودم کردم
حتی بجای اینکه خواهر شوهرام منو دعوت کنن اونا شام ناهار میومدن اینجا با بچه کوچیک کلی ریخت و پاش ،😐😅

منی که کل وسایلام وسط خونه پخش و پلا
میخوام اسباب کشی کنم
از اونور میگم شاید شوهرم وسایلام یادش بره کلا جمع کنه
فعلا نشستم به انتظار.
هفته دیگه هم زایمانه

من که چون سرکلاژ بودم استراحت بودم تا الان،طفلک خواهرزادم با مامانم همش تمیزمیکنن،دیگه هفته بعد بخیه رو بکشم یبار دیگم تمیزمیکنن در روقفل میکنم میام خونه مامانم،وگرنه شوهرم تنهایی همه جارو بهم میریزه😅

منم هیچ کس و ندارم همه کارارو خودم با بدبختی میکنم

آرزوی بیشترمونه عزیزم ت تنها نیستی 🥰😅🤭

منم که وضعم همینه همش دوست دارم خونم مثل قبلنا خیلی تمیز بشه خودمم تا یکم کار میکنم کمرم دلم درد میگیره کسی هم کمکم نمیکنه اصلا

منم مثل تو حالام که مادرشوهرم گفته میخواد بیاد تمیز کنیم خونمو خجالت میکشم چون زیاد تمیز نکردم تو این چند ماه🥺

مام همینیم عزیزم. غصه نخور. این هفته های اخر آسونتر بگیر به خودت. حالا خونه تمیز نباشه. غذا چیزای ساده تر بخورید. هفته قبل به دنیا اومدن بچه یه کمکی بگیر یه تمیز کاری اساسی کن

دقیقا خیلی خوبه یکی کاراتو بکنه ذیکه کم مونده تحمل میکنیم😂
من ک پنج ماه اول بارداریم دست به سیاه سفید نزدم اشپزخونه نمیرفتم بوش حالمو بهم میزد شام درست نمیکردم ظرف نمیشستم کل کارم جاروبرقی کشیدن بودن اونم فقط خونه اشپزخونه میموند شامم ک هر روز خونه ماملنم بودم هر از گاهی هم خواهرای شوهرم دعوتمون میکردن میرفتیم کسی هم نبود مجبوری میرفتیم بیرون😂🤦🏻‍♀️

ولا منم خودم تنها بودم از اول فقط شوهرم هست .خواهر ندارم مادرم هم فوت شده متاسفانه